سلام. دختری 18 ساله هستم و پسر عموم 20 سالشه. از چند ماه پیش هروقت که جایی با هم تنها می شدیم، سعی می کرد به من دست بزنه. یعنی اولش فقط وانمود می کرد که می خواد اذیت کنه اما بعد از مدتی بی هیچ دلیلی دستمومی گرفت. (این در حالیه که ما در خانواده به نامحرم حتی دست هم نمی دیم. و من و (ظاهرا) او افراد معتقدی هستیم.) تا اینکه چند هفته پیش به من اس ام اس داد. اولش فقط درباره درس و کنکور بود اما بعد، چندتا اس ام اس عاشقانه داد. من خیلی جدی نگرفتم. در همین بین در یکی از اس ام اس ها ایرادی از من گرفت که ناراحتم کرد و بعد از اون جوابشو به سردی دادم تا اینکه یه روز اومد خونمون. من تنها بودم. لباس پوشیدم و در رو باز کردم و رفتم داخل اتاقم. اومد داخل و گفت ناراحت شدی؟ من واسه خودت گفتم و خواست که منو بغل کنه. من تا متوجه این حرکتش شدم سریع از اتاق اومدم بیرون. اون روز گذشت و بازهم اس ام اس هاش که بعضیاشو جواب می دادم ادامه پیدا کرد. یه بار که اس ام اس عاشقانه داده بود ازش خواهش کردم که دیگه این کارو نکنه. اونم گفت: نکنه فکر کردی جدی میگم؟ نه! سر کاریه!
2 روز گوشیمو خاموش کردم و بعد از 2 روز جوابشو خیلی عادی دادم. اما واقعا نمی دونم چه جوری باید باهاش برخورد کنم. اون پسر مغروریه و ازش بعیده که اینجوری با کسی حرف بزنه. دلم می خواد متوجه بشه که این رفتارشو دوست ندارم. اما هرگز نمیتونم به مادر یا پدرم بگم. اصلا روم نمی شه. به اضافه اینکه پدرو مادرم رابطه خوبی باهاش دارم و نمی خوام این رابطه روخراب کنم.
لطفا بگین بهترین کار چیه؟؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي من قبل از پاسخ به سوال شما اشاره اي به انواع رفتار انسانها از نظر روانشناسان مي كنم و سپس نوع برگزيده كه سلامت رواني و شخصيت مثبت اجتماعي را براي فرد به ارمغان مي آورد اشاره مي كنم. 1- رفتار منفعلانه و ذليلانه اين نوع رفتار از روي ترس و ناجراتمندي صورت مي گيرد چنين فردي هميشه توسري خور است، حقش پايمال مي شود و از چيزي به عنوان شخصيت اجتماعي، عزت نفس و اعتماد به نفس بهره اي نمي بردو بجاي ابراز احساسات و عقايد خود به ديگران آنها را فرومي خورد و اين به عدم سلامت روان او دامن مي زند. 2- نوع ديگر رفتار رفتار پرخاشگرايانه است چنين افرادي هميشه در پي گرفتن حق خود با پرخاشگري هستند و با ديگران از دريچه پرخاش تعامل مي كنند اين گونه افراد نيز از سلامت روان بي بهره اند و جايگاه اجتماعي مطلوبي نيز ندارند. 3- رفتار جرات مندانه، يعني توانايي در بيان افكار، احساسات و عقايد خود به شكل مستقيم، صادقانه و متناسب به نحوي كه ضمن احقاق حقوق خود به ديگران نيز بي احترامي ننماييم.
اقسام رفتار جرأت مندانه :
1 – رد جرأت مندانه: زماني كه با درخواست هاي نادرست و نامعقول ديگران مواجه مي شويم مي توانيم با روش رد قاطعانه ( جرأت مندانه) به درخواست آنان پاسخ منفي بدهيم.
مثال: اگر به ميهماني دعوت شديم كه اعضاي شركت كننده در آن را نمي شناسيم و نمي خواهيم در آن ميهماني شركت كنيم، مي گوييم: متأسفم من در ميهماني اي كه اعضاي آن را نمي شناسم، شركت نمي كنم.
2- درخواست جرأت مندانه: از اين روش در مواقعي كه نيازمند كمك گرفتن از ديگران هستيم، استفاده مي كنيم. مثال: اگر براي حل يك مشكل بخواهيم از والدين يا دوستي كمك بگيريم، مي گوييم: من براي حل مشكلم نيازمند كمك و همفكري شما مي باشم،آيا مي توانيد به من كمك كنيد؟
3 – بيان جرأت مندانه: از اين روش براي بيان احساس و افكار خود در تقدير و تشكر از ديگران استفاده مي كنيم. مثل: شما مي توانستيد بهتر به اين موضوع بپردازيد.
حال به سوال اصلي شما باز مي گرديم:
ابتدا بايد عرض كنم كه عدم توان كنترل تكانه يك اختلال است كه متاسفانه پسر عموي شما مبتلاء به آنست وچون كنترل تكانه ندارد آدم قابل اعتمادي نيست و فرداي بعد از ازدواج نيز اين مشكل با او خواهد بود و به اختالافات بين زوجي دامن خواهد زد و ديگر اينكه او با اين كارها نشان مي دهد كه به بلوغ عقلي وعاطفي نرسيده است. زيرا كسي كه به بلوغ عقلي و عاطفي رسيده باشد خطوط قرمز را كه براي تامين امنيت همه جانبه از جمله عرض و آبرو و حريم افراد وضع شده رعايت مي كند و بخاطر خود ديگران را آزار نمي دهد و ديگر اينكه اگر به اينگونه افراد رو دهيد و در مقابلشان كوتاه بياييد و رفتار منفعلانه داشته باشيد زندگي براي تان تلخ خواهد شد و آسيب هاي ديگري نيز يكي بعد از ديگري سراغتان خواهد آمد، پس يكبار براي هميشه موضوعات گفته شده را براي او توضيح دهيد و با يك رد جراتمندانه دندان طمع او را بكنيد و به او بگوييد كه اگر اين كارها تكرار شود به پدر و مادرتان و يا پدر و مادر او قضيه را خواهيد گفت و ديگر به پيامكهاي او جواب ندهيد.
موفق باشید.