با عرض سلام و خسته نباشید.ابتدا باید عذرخواهی کنم برای اینکه امروز من سوالم رو ارسال کردم ولی بعد متوجه شدم که آدرس ایمیلم رو اشتباه تایپ کردم.برای همین دوباره متن سوالم رو میفرستم.2 سوال در مورد خمس و زکات دارم.اول اینکه زکات و پرداخت آن صراحتا در قرآن بیان شده ولی در مورد خمس من مطلبی ندیدم.لطفا منشا و مبدا حکم خمس را بیان کنید.دوم اینکه چرا در کشور ما که یک کشور اسلامی است مردم علاوه بر خمس و زکات باید مالیات را هم پرداخت کنند.البته پرداخت مالیات در کشورهای غیر اسلامی قابل فهم است ولی در کشور ما چرا باید چنین باشد؟منظور من بیشتر بر این است که چرا حکم خمس و زکات طوری بسط داده نشده که اولا هم مردم رغبت بیشتری نسبت به پرداخت آن داشته باشند و ثانیاً طبعیت بیهوده از کشورهای خارجی نداشته باشیم؟با تشکر.

پرسش: خمس و ماليات
با عرض سلام و خسته نباشيد.ابتدا بايد عذرخواهي كنم براي اينكه امروز من سوالم رو ارسال كردم ولي بعد متوجه شدم كه آدرس ايميلم رو اشتباه تايپ كردم.براي همين دوباره متن سوالم رو ميفرستم.2 سوال در مورد خمس و زكات دارم.اول اينكه زكات و پرداخت آن صراحتا در قرآن بيان شده ولي در مورد خمس من مطلبي نديدم.لطفا منشا و مبدا حكم خمس را بيان كنيد.
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قرآن فقط در آيه 41 سوره انفال به مساله خمس اشاره كرده كه به شرح زير است:
وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ ؛ وبدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است.
مطابق اين آيه خمس بر غنيمت قرار داده شده است. درست است كه اين آيه در ضمن آيات جنگ و قتال مي باشد و غنيمت جنگي از مصداق هاي قطعي غنيمت است،ولي سوال اساسي اين است كه لفظ"غُنم= غنيمت" كه در آيه آمده است آيا فقط به غنايم جنگي گفته مي شود يا دايره اين موضوع فراتر است.
عالمان لغت شناس تصريح كرده اند كه غنم و غنيمت بسيار فراتر از غنايم جنگي است.
در لسان العرب آمده:
الغنم الفوز بالشى‏ء من غير مشقة و الغنم، الغنيمة و المغنم الفي‏ء و فى الحديث الرهن لمن رهنه له غنمه و عليه غرمه، غنمه زيادته و نمائه و فاضل قيمته و غنم الشي‏ء فاز به "غنم"به دست آوردن چيزى بدون مشقت است و غنم و غنيمت و مغنم به معنى فى‏ء است (فى‏ء را نيز در لغت به معنى چيزهايى كه بدون زحمت به انسان مى‏رسد ذكر كرده‏اند). در حديث وارد شده كه گروگان در اختيار كسى است كه آن را به گرو گرفته، غنيمت و منافعش براى اوست و غرامت و زيانش نيز متوجه اوست و نيز غنم به معنى زيادى و نمو و اضافه قيمت است، و فلان چيز را به غنيمت گرفت يعنى به او دست‏رسى پيدا كرد.(1)
در تاج العروس مى‏خوانيم:
الغنم الفوز بالشي‏ء بلا مشقه؛غنيمت آن است كه انسان بدون زحمت به چيزى دست يابد.(2)
در كتاب مفردات راغب مى‏خوانيم: غنيمت از ريشه "غنم" به معنى گوسفند گرفته شده سپس در هر چيزى كه انسان از دشمن و يا غير دشمن به دست مى‏آورد، به كار رفته است.(3)
در استعمالات معمولى نيز غنيمت در برابر غرامت ذكر مى‏شود، همان طور كه معنى غرامت معنى وسيعى است و هر گونه زيان را شامل مى‏شود غنيمت نيز معنى وسيعى دارد و به هر گونه در آمد قابل ملاحظه گفته مى‏شود.
مفسران اهل سنت نيز صريحا اعتراف كرده‏اند كه غنيمت در اصل و لغت معنى وسيعى دارد و شامل غنائم جنگى و غير آن و به طور كلى هر چيزى كه انسان بدون مشقت فراوان به دست آورد، مى‏شود گر چه به نظر آنان منظور از "غنمتم" در اين آيه با توجه به سياق، فقط غنايم جنگي است.(4)
بنا بر اين لفظ"غنم و غنيمت" كه موضوع حكم خمس است، از لحاظ لغوي به هيچ وجه اختصاص به غنايم جنگي ندارد و موارد ديگر از درآمدها را شامل مي شود .
با توجه به اين كه موضوع آيه"غنم" است و "غنم" اختصاص به غنيمت جنگي ندارد، شيعه برآن است كه نمي توان به صرف قرار گرفتن آيه در سياق آيات جنگ و جهاد، آن را مختص غنيمت جنگي شمرد و بايد براي درك اختصاص حكم به غنيمت جنگي يا شامل بودن حكم بر ديگر درآمد ها و نوع مصرف و ديگر قيود و شرايط حكم، به محضر پيامبر و جانشينان معصوم ايشان كه از جانب خدا به تبيين و تفسير و تعليم قرآن گمارده شده اند، مراجعه كرد و تفصيل را از آنان جويا شد و با توجه به روايات فراوان رسيده از پيامبر(ص) و اهل بيت، خمس را علاوه بر غنايم بر درآمد هاي ديگري هم واجب مي داند؛ ولي اهل سنت فقط با استناد به سياق آيه و به جهت واقع شدن آن در ضمن آيات جهاد اين حكم را مختص غنيمت جنگي مي شمارد.
پي نوشت ها:
1. لسان العرب، ج12، ص445.
2. تاج العروس، زبيدي، ج17، ص527.
3. مفردات،ص615.
4. تفسير قرطبي، ج 4، ص2840؛ تفسيرفخر رازى، ج 15، ص 164؛ تفسير المنار، ج10، ص 3- 7 ؛ تفسير روح المعانى، ج10، ص 2.
پرسش: دوم اينكه چرا در كشور ما كه يك كشور اسلامي است مردم علاوه بر خمس و زكات بايد ماليات را هم پرداخت كنند.
دوم اينكه چرا در كشور ما كه يك كشور اسلامي است مردم علاوه بر خمس و زكات بايد ماليات را هم پرداخت كنند.البته پرداخت ماليات در كشورهاي غير اسلامي قابل فهم است ولي در كشور ما چرا بايد چنين باشد؟منظور من بيشتر بر اين است كه چرا حكم خمس و زكات طوري بسط داده نشده كه اولا هم مردم رغبت بيشتري نسبت به پرداخت آن داشته باشند و ثانياً طبعيت بيهوده از كشورهاي خارجي نداشته باشيم؟با تشكر.
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد اشاره شود خمس و زكات از ماليات‌هاي اسلامي هستند كه به منظور رفع مشكلات مالي امت اسلامي و توزيع عادلانه ثروت و تقويت بنيه مالي حكومت اسلامي وضع شده است. ميان خمس و زكات اين تفاوت مهم وجود دارد كه زكات جزء اموال عمومي جامعة ‌اسلامي محسوب مي‌شود و مصارف عام تري دارد، ولي خمس از موارد مصرف محدودتري برخوردار است .
البته اين ماليات ها غير از ماليات هاي دولتي هستند كه امروزه در همه جاي جهان از شهروندان اخذ مي شود، زيرا خمس و زكات مصارف خاص و محدودي دارند. به عنوان منبع مالي دولت اسلامي براي هزينه هاي جاري و عمومي و .... به حساب نمي آيند، در عين حال تنها از اقشار خاصي اخذ و براي اقشار خاصي مصرف مي شوند، در حالي كه ماليات هاي عمومي مربوط به عمران و آبادي كل كشور و بهره مندي خزانه عمومي كشور از سرمايه و تهيه امكانات رفاهي و امنيتي و اداري براي همه شهروندان است.
دليل اصلي لزوم پرداخت زكات و خمس آيات صريح قرآن است.(1)
در تبيين مسله بايد گفت: ماليات غير از خمس و زكات است و به جاي آنها حساب نمي‌شود. خمس و زكات را خداوند واجب كرده است، ولي ماليات ازطرف حكومت‌ها مقرر مي‌گردد. (2) ماليات در كشور ما و كشورهاي ديگر غالباً بر تمام
درآمدها وضع مي‌شود.
بدون شك يكي از ضروري‌ترين مسئله‌ها به هنگام تشكيل حكومت، تشكيل بيت المال و خزانه است كه به وسيلة آن نيازهاي اقتصادي‌حكومت بر آورده شود؛ نيازهايي كه در هر حكومتي وجود دارد.
هر جامعه اي داراي افرادي از كار افتاده، بيمار، يتيمان بي‌سرپرست، معلولين و امثال آن مي‌باشد كه بايد مورد حمايت قرار گيرند. نيز براي حفظ موجوديت خود در برابر هجوم دشمن، نياز به سربازان مجاهدي دارد كه هزينة آن‌ها توسط حكومت پرداخت مي‌شود، همچنين كارمندان حكومت اسلامي، نيز وسائل تبليغاتي و مراكز ديني، هر كدام نيازمند صرف هزينه هايي است كه بدون يك پشتوانه مالي منظم و مطمئن سامان نمي‌پذيرد.
توضيح: ماليات نوعي هزينه براي اداره مردم در يك جامعه به هم پيوسته است. يعني كسي كه ازجاده‌ها استفاده مي‌كند، از امنيت بهره مي‌گيرد، از رسانه‌هاي جمعي كمك مي‌گيردوازديگرامكانات بهره مند مي‌گردد. اگراين امكانات نبود،كاراقتصادي ممكن نمي‌شد،يابهره كمي داشت. و مشكلات ديگري براي مردم به وجود مي‌آمد بنابراين دولت اسلامي وظيفه دارد سهمي از هزينه‌هاي عمومي دولت را كه درانجام امور اقتصادي و رفاهي مؤثراست بپردازد واين يك امر طبيعي است. لذا بر مردم واجب است تا هزينه‌هاي زندگي اجتماعي و مدني خود را بپردازند و اين مهم ممكن نيست، مگر با پرداخت ماليات. حال اگربعدازپرداختن ماليات، چيزاضافه اي در طي يك سال باقي نماند، خمس به او تعلق نمي‌گيرد واگر اضافه ماند80 درصد آن مال خوداواست و20 درصد اضافه خمس است. بنابراين اولا خمس برمقداراضافه بر خرج سال يعني بر پس انداز تعلق مي‌گيرد، در حالي كه ماليات از همان ابتدا حساب مي‌شود. ثانيا موارد مصرف خمس غير از موارد مصرف ماليات است.
خمس درحال حاضر عمدتا صرف مسائل فرهنگ اسلامي، گسترش فرهنگ اسلام و تشيع، تعليم و تربيت طلاب علوم ديني و حفظ عقايد و ارزش‌ها مي گردد. بنا بر اين، اساسا نبايد قلمرو ماليات را با وجوه شرعيه مخلوط كرد.
پي نوشت ها:
1. انفال (8)آيه 41. توبه(9) آيه 60.
2. آيت الله ناصر مكارم شيرازي، استفتائات، نشر هدف، قم 1376 ش، ج 1، سؤال 370. و ج3، ص115، س344.

موفق باشید.