با سلام من جوانی 20 ساله هستم و برای دوری از گناهانی که در زندگی داشتم تصمیم به ازدواج گرفته ام ولی ترس شدید و دلهره زیادی من رو فرا گرفته از چند چیز میترسم اول از این که واسه ازدواج به بلوغ فکری لازم نرسیده باشم و نتوانم زندگی خود را اداره کنه و همین باعث به مشکلات بشود
از دومین چیزی که میترسم شرایط اقتصادی و مادی میباشد چون حداقل 3 سال دیگر باید باید درس بخوانم و همچنین خدمت سربازی هم در پیش رو دارم و از این میترسم که از لحاظ مالی نیز نتوانم شرایط مناسبی را برای همسرم فراهم کنم و این باعث شود تا به زندگی من لطمه وارد شود ولی با وجود همه ی این ترس ها ترس از گناه و خود انجام گناه که چندین بار گرینبان گیرم شده است بیشتر است و بر زندگی من تاثیر زیادی گذاشته از شما خواهشمندم که مرا رهانمایی کنید

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
همان طور كه از نامه تان بر مي آيد سطح اضطراب شما بسيار بالاست و اين اضطراب بالا به بسياري از جنبه هاي زندگي شما سرايت كرده است. مثلا اضطراب بالا در يك سو باعث ترس از گناه و خود انجام گناه شده است و از سوي ديگر به ترس شديد از ازدواج انجاميده است. پس اضطراب بالا يك مساله اساسي در زندگي شماست و تا اين مساله حل نگردد باقي مسائل شما كماكان لاينحل مي ماند. بايد دانست اضطراب بالا سهم بسزايي در تشديد نياز جنسي دارد. اضطراب باعث بروز فكر گناه و رفتار گناه آلود در فرد مي گردد. خيال بافي يكي از مكانيزم هاي دفاعي (كه خيال بافي جنسي يكي از اقسام آن است) ما در مقابله با افكار اضطرابي مي باشد. وقتي ما مضطربيم ناخودآگاه به عالم خيال پناه مي بريم تا از اضطراب هاي عالم واقع برهيم. پس اضطراب بالا باعث انواع و اقسام خيال پردازي هاي جنسي مي گردد. همين طور بسياري از ترس و دلهره هاي شما در زمينه ازدواج ربطي به اصل ازدواج ندارد. مثلا اگر 30 ساله هم بوديد چه بسا ترس از عدم بلوغ فكري و عدم توانايي اداره زندگي شما را فرا مي گرفت. بلوغ فكري چيز خاصي نيست و همين كه فرد بتواند به طور نسبي يك مساله را با تمام جوانبش ببنيد و تحليل كند به بلوغ فكري رسيده است. با فرض اين كه شما به بلوغ فكري نرسيده باشيد باز نيازي به ترس نيست، بلكه با چند جلسه مشاوره حضوري قابل حل است. البته ما هم با شما موافقيم كه شرايط اوليه ازدواج براي شما آن چنان كه بايد و شايد آماده نيست و نمي توان چشم بسته آن را تاييد كرد. موفقيت ازدواج شما در شرايط فعلي در هاله اي از ابهام قرار دارد. مگر اين كه شما با دختري وصلت نماييد كه از ابتدا پذيراي شرايط ويژه شما يعني 5 و6 سال (3 سال درس و 2 سال سربازي و .. ) وقفه را داشته باشد. اين گونه نيست كه همه دختران حاضر به پذيرش ذهني و عملي شرايط شما باشند و ريسك ازدواج شما از هر حيث بالاست. البته خانواده هايي وجود دارند كه مي توانند دامادشان را براي دو سه سال تأمين نمايند و فرد مي تواند حتي قبل از سربازي يا در حين سربازي عروسي نمايد. پس راه بسته نيست ولي موفقيت ازدواج شما بسته به شرايط خانواده همسر آينده تان دارد. اگر اين احتمال را مي دهيد كه شهر و روستاي محل سكونت شما خانواده اي با اين شرايط يافت نمي شود، بهتر است بحث ازدواج را به طور كامل از كانون تمركز خود خارج نماييد و به طور صد درصدي بر درمان تخصصي اضطراب تمركز نماييد. درمان تخصصي اضطراب يعني رواندرماني (از طريق مراجعه به روان شناس باليني) و دارودرماني احتمالي (از طريق مراجعه به روانپزشك). درمان اضطراب بسيار فضاي ذهني شما را باز خواهد كرد و شما با فراغ بال بهتري مي توانيد به موضوع درس و سربازي بپردازيد. آيه اي مبني بر ازدواج شما در 20 سالگي نيامده است و چه بسا بهتر باشد شما برنامه بريزيد كه مثلا 2 و 3 سال آينده را زماني براي كسب درآمد (هر چند اندك ولي حلال) در كنار درس قرار دهيد. يعني به جاي اين كه 24 ساعته به موضوع نياز جنسي و ازدواج بينديشيد، 24 ساعته در راه كارهاي حرفه آموزي و كسب درآمد انديشه نماييد. باور كنيد بسياري از جوانان پاكدامن اين مرز و بوم با همين روش به ازدواج موفق و البته به هنگام نايل آمده اند.
سعي نماييد به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي مسائل جنسي در ذهنتان بپردازيد. با القاء ذهني مي توان مسائل جنسي را به موضوعات حاشيه اي مبدل ساخت. در كنار اين القائات بايد به حفظ كامل حريم نگاه و البته حذف تمام امور تحريك زا پرداخت. هر چند اين امور به ظاهر نشدني يا طاقت فرسا به نظر مي رسند، ولي نگارنده اين سطور همچون ساير دوستانش از همين طريق به ازدواج موفق رهنمون گشته اند. مثلا بنده تا 26 سالگي در حال تحصيل و كار بودم و در اوج نياز جنسي با همين القائات آن ها را مديريت (نه سركوب ) كردم. اين كار صد درصد شدني است و شما بعد از مدتي تمرين متوجه مي شويد به هيچ وجه كار سخت و دشواري نيست.

موفق باشید.