برای مثال اخر دنیا مرگ است.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قيامت حادثه معيني است كه در واقع مهمترين واقعه بعد از مرگ هر انساني محسوب مي شود و در زمان معيني رخ مي دهد و عملا ساختار عالم ماده و طبيعت برچيده شده زمينه انتقال عمومي و قطعي افراد به موقعيت اصلي و حقيقيشان در عالم آخرت را براي آن ها فراهم مي آورد و پس از مراحل گوناگون محاسبه و تعيين تكليف انسان ها به بهشت يا جهنم منتقل مي گردند.
بهشت يا جهنم، آخرين منزلگاه بشر در سير عالم وجود است. آنان كه وارد بهشت مي شوند، هميشه و جاودان در آن جا زندگي مي كنند و در ناز و نعمت به سر مي برند. اما آنان كه به جهنم مي روند، دو دسته هستند:
يك دسته مدتي در آن جا مجازات مي شوند و وقتي حساب شان پاك شد، از جهنم بيرون مي آيند و وارد بهشت مي شوند. اما دستة ديگر از جهنميان براي هميشه در آن جا مي مانند و جايگاه ابدي آنان دوزخ است.
زندگي اخروي بي نهايت است و آن را حد و نهايتي نيست تا سؤال شود تا كي ادامه دارد و ما تا چه زماني در آن دنيا هستيم ؟ اصولا لازمه روح بي نهايت و مطلق طلب انسان همين است كه حيات آخرتي او به منتهايي ختم نشود . همچنان در اوج شكوه و لذت و زيبايي و تكامل ادامه يابد .وگرنه بشر انگيزه چنداني براي رسيدن به چنين نعمت محدود و گذرايي در دنيا نخواهد داشت. اگر بنا بر خوشي موقت باشد، خوشي موقت دنيايي را براي خود بر مي گزيند.
سخن از "تا چه زمان" زماني روا است كه حد و محدوديتي در كار باشد، اما در بي حدي و عدم نهايت،" تا چه زمان " معنا ندارد. مثل آن است كه گفته شود: بي نهايت تا كي و تا كجا است ؟
طبيعي است كه در اين جا سؤال اشتباه و متناقض است، زيرا فرض بي نهايت، سازگار با تصور كجايي نيست. پس عالم آخرت براي خود آخر و پاياني ندارد و نمي توان براي آن زمان پاياني فرض نمود.
براي مطالعه بيش تر مي توانيد به اين منابع مراجعه نماييد:
1. جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن كريم (معاد در قرآن) ج 5، نشر مركز اسرا.
2. گفتار فلسفي، معاد از نظر روح و جسم، ج 2، هيئت نشر معارف اسلامي.
3. ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 6، نشر دارالكتب الاسلاميه تهران.
موفق باشید.