با دلایل عقلانی اثبات کنید و حرفهای در حد فهم بزنید و نه حرفهای فلسفی

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اجازه بدهيد پاسخ را با اين مثال آغاز نماييم كه هر گاه انسان در داخل چاهي به سر ببرد، تنها مي تواند از روزنه دهانه آن چاه با عالم خارج ارتباط برقرار نمايد. اگر ريسماني با رنگ‌هاي گوناگون بخواهد ببيند بايد به تدريج آن ريسمان از جلوي دهان آن چاه عبور داده و كشيده شود تا او بتواند رنگ هاي مختلف آن ريسمان را ببيند، بر خلاف كسي كه بيرون چاه است. در يك زمان همه آن ريسمان را با رنگ هاي مختلفش مي تواند ببيند.
از آن جا كه خداوند متعال محيط بر همه موجودات عالم است و همه چيز در محضر او هستند چيزي در عالم وجود نيست كه در حضور او نباشد و از نظر او غايب باشد. زمان گذشته و آينده و حاضر همه براي او يكسان است،‌ و حوادث و رخ‌دادهاي كه قرار است در آينده به وجود بيايد و وجود آن رخ داد بستگي به گذشت زمان دارد، براي خداوند كه محيط بر زمان و مكان است آن حادثه عين حوادث گذشته و حال در ديد او و در محضر اوست.
چون خداوند موجودي است كه گذشته و حال و آ‌ينده درباره او معنا ندارد و همه فرمان و پديده‌هاي زماني مخلوق او هستند و او بر همة آنها احاطه وجودي و قيّومي دارد.
قرآن كريم درباره علم خداوند به نكته‌هاي ژرفي اشاره كرده مثلاً فرمود:
«ألا يعلم مَن خَلَقَ وهو اللطيف الخبير؛(1) آيا كسي كه آفريده است نمي‌داند؟ با اين كه او خود باريك‌بين و آگاه است».
د ر آيه در قالب استفهام از مخاطبان خود مي پرسد: آيا ممكن است خداوند كه خالق است عالم نباشد؟ بنابر اين، قرآن اين مطلب را روشن مي داند كه نوعي تلازم بين آفرينندگي و علم به آفريدگار وجود دارد و لازم است خالق يك شيء، پيش از خلق آن به خصوصيات آن گاه باشد.
نبايد فراموش نمود كه بر اساس آموزه‌هاي وحياني و عقلاني خداوند داراي علم نامحدود است، بنابر اين لازمه علم نامحدود الهي اين است كه همه حوادث و رخدادهاي و از همه امور انسان ها آگاه باشد و همه چيز در علم الهي و در قلمرو علم نامتناهي او قرار دارد ودر همه حال از ما آگاه است.
پي‌نوشت‌ها:
1. مُلك (67) آيه 14.
موفق باشید.