در آیه بعد میگوید که کسانی که پول میشمردند و دیگران را مسخره میکنند ، پس منظور فقط افرادی است که فقر دیگران را مسخره میکنند یا همه ی تلخ زبانان را شامل میشود؟
چه آیه های دیگری برای تلخ زبانان در قران امده است؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ پرسش اول:
اين سوره با تهديدى كوبنده آغاز مى‏شود مى‏فرمايد:" واى بر هر عيبجوى مسخره كننده‏اى!"آنها كه با نيش زبان و حركات، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را استهزاء كرده، يا عيبجويى و غيبت مى‏كنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعن و تهمت قرار مى‏دهند.
" همزه" و" لمزة" هر دو صيغه مبالغه است، اولى از ماده" همز" در اصل به معنى" شكستن" است و از آنجا كه افراد عيبجو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مى‏شكنند به آنها" همزه" اطلاق شده است.
و" لمزة" از ماده" لمز" (بر وزن رمز) در اصل به معنى غيبت كردن و عيبجويى نمودن است.
در اين كه آيا اين دو واژه به يك معنى است مباحث زيادي مطرح بوده كه مي توانيد به تفاسير ذيل اين آيه مراجعه نمائيد ولى از مجموع كلمات ارباب لغت استفاده مى‏شود كه اين دو واژه به يك معنى است، و مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيبجويى و غيبت و طعن و استهزاء به وسيله زبان و علائم و اشارات و سخن‏چينى و بدگويى را شامل مى‏شود.
آيه اول اين سوره شامل همه ي تلخ زبانان مي شود اما خداوند منان درآيه دوم به سرچشمه اين عمل زشت (عيبجويى و استهزاء) كه غالبا از كبر و غرور ناشى از ثروت مايه مى‏گيرد پرداخته است، مى‏افزايد:" همان كسى كه مال را جمع آورى و شماره كرده" بى آن كه حساب مشروع و نامشروع آن را كند آن قدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مى‏شمرد، و از برق درهم و دينار، و پولهاى ديگر، لذت مى‏برد و شادى مى‏كند.
هر درهم و دينارى براى او بتى است، نه تنها شخصيت خويش كه تمام شخصيتها را در آن خلاصه مى‏بيند، و طبيعى است كه چنين انسان گمراه و ابلهى مؤمنان فقير را پيوسته به باد سخريه بگيرد..
به هر حال آيه ناظر به ثروت‏اندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مى‏نگرند، و در جمع‏آورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند، از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافتمندانه و يا طرق پست و رذيلانه آن را جمع‏آورى مى‏كنند، و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مى‏دانند.
آنها مال را براى رفع نيازهاى زندگى نمى‏خواهند، و به همين دليل هر قدر بر اموالشان افزوده شود حرصشان بيشتر مى‏گردد، مالى كه معبود است و هدف نهايى است، و صاحبان آن را همچون" قارون" دعوت به طغيان مى‏كند ننگ است و ذلت، و مصيبت است و نكبت و مايه دورى از خدا و خلود در آتش دوزخ است.
و غالبا جمع‏آورى كميت زيادى از اين مال جز با آلودگي هاى فراوان ممكن نمى‏شود.(1)
پاسخ پرسش دوم:
در اين مورد مي توانيد به آياتي كه در موضوع غيبت ، تهمت، استهزاء، تمسخر و ... در قرآن مجيد يا كتاب معجم المفهرس عبده مراجعه كنيد و ما هم به دو مورد اشاره مي كنيم:
1- «وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ»(2)؛ و نوح به ساختن كشتى پرداخت و هر گاه گروهى از قومش بر او مى‏گذشتند وى را مسخره و استهزاء مى‏كردند و نوح در جواب آنها مى‏گفت: اگر (امروز) شما ما را مسخره مى‏كنيد ما هم (روزى) شما را مسخره كنيم همان‏گونه كه شما مسخره مى‏كنيد.
2- در سوره مطففين هم خداوند جزاي كفار مسخره كننده را، مسخره شدنشان در قيامت قرار داده است: «إِنَّ الَّذينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ....فَالْيَوْمَ الَّذينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ »(3)؛ همانا (در دنيا) بد كاران بر اهل ايمان مى‏خنديدند. و چون به آنها مى‏گذشتند به چشم طعن و استهزا مى‏نگريستند. پس امروز هم اهل ايمان به كفار مى‏خندند. در حالى كه بر تختها (تكيه زده و دوزخيان را) مشاهده مى‏كنند.
پي نوشت ها:
1. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ناشر دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374ش، چاپ اول، ج‏27، ص 309.
2. هود(11)آيه38.
3. مطففين(83)آيات 29-35.
موفق باشید.