باسلام...
چه دلیلی داشته که اسلام خوردن گوشت بعضی از حیوانات را حرام کرده است؟یکی از دوستانم پرسیدن که چرا کشورهای خارجی میخورن و هیچیشون نمیشه؟یا اگه اینطوریه پس چرا میگن توی درمان بعضی از بیماریها مفیده؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
همه احكام و دستورات الهي داراي مصلحت و حكمت هاي والايي است؛ كه به برخي از آنها خود روايات اشاره كرده اند و برخي ديگر را به خود مكلف واگذار كرده اند كه به كمك عقل و علم به آنها دست يابند. البته در مواردي عقل قدرت كشف اسرار را ندارد يا فعلاً با اين امكانات و پيشرفت علوم، قادر نيست به حكمت اين احكام دست يابد و ممكن است در آينده بر بشر مكشوف گردد. از اين رو حكمت بسياري از دستورات الاهي هنوز بر انسان ها روشن نشده است، اما ما چون يقين به حكيم بودن خدا داريم، در همه اين موارد تابع حكم شرعي هستيم.
خوب است بدانيم كه شايسته ترين عبادت اين است كه دستورات حق تعالي از جهت ربوبيت و مولويت اطاعت شود. گرچه علت و حكمت دستور و حكمي بر انسان روشن نباشد. عبد بودن انسان در اين جا نمايان مي شود؛ زيرا كسي كه منكر خدا هم است اگر به مصلحت احكام پي ببرد بر طبق آن احكام عمل خواهد كرد و هيچ فرقي بين اين كافر و مؤمني كه به خاطر مصالح احكام، اطاعت مي كند، وجود نخواهد داشت.
احكام شرعي از طرف خداوند فرستاده شده و به وسيله پيامبر يا معصومان بيان شده، در آنها مصلحت هايي براي انسانها در جهت سعادت و كمال قرار دارد، يا مفاسد واقعي كه به خاطر آن ها خداوند نهي كرده است، اگر چه از مصالح و مفاسد واقعي آگاهي كامل نداريم، اما مي دانيم اين امور به حقيقت سعادت انسان بر مي گردد و ضرورتا در مورد سلامت جسماني نيست، هرچند مي تواند در اين خصوص هم باشد كه مواردي از آن كشف شده و يا به مرور زمان و در اثر پيشرفت دانش بشري كشف خواهد شد.
اما حرمت برخي خوراكي‏ها و نوشيدني‏ها از جنبه‏هاي مختلف قابل بررسي است:
1. جسمي و بهداشت فردي:
در اين باره اگر چه برخي از ميكروب‏ها را با پيشرفت علمي و با ابزارهاي مختلف بتوان از بين برد، اما اطمينان خاطر نسبت به نابودي تمامي موارد ضرر رسان مشكل است. چنان كه ثابت شده برخي ميكروب‏ها مثل ميكروبي كه در گوشت خوك وجود دارد (انگل تريشين)، پس از حرارت‏رساني، سپر حرارتي [=هاگ] براي خود ايجاد مي‏كنند، به طوري كه تا 400 درجه سانتيگراد نيز مي‏توانند مقاومت نمايند.
بر فرض صحت اين ادعا نوع پرورش اين حيوان در محيط هاي سالم نمي تواند مانع وجود انگل يا از بين رفتن آن شود. البته همه اين امور تنها در حد احتمال است. چه بسا اصلا از نگاه شرع، ضررهاي جسمي يا اموري نظير احتمال ذكر شده، مورد نظر در حكم حرمت استفاده از گوشت اين حيوان نباشد.
2. رواني و معنوي:
بر فرض كه تمامي آلودگي‏هاي ظاهري اينگونه خوراكيها از بين برود، اما چه بسا تأثيرات منفي روحي و معنوي داشته باشد. مثلا در مورد خوك گفته شده است كه خوك از فضولات و پس‏ مانده‏ها تغذيه مي‏كند. ميان حيوانات به عنوان حيوان بي‏غيرت از آن ياد مي‏شود كه هيچ حمايتي از ماده خود نشان نمي‏دهد. در صورتي كه از شتر به عنوان حيوان با غيرت ياد مي‏شود، به طوري كه نمي‏توان شتر ديگري را در مقابل او كشت. گوسفند حيوان رام و آرامي است. چه بسا با تغذيه از اين گونه حيوانات، آثار رواني و روحي آنها نيز به انسان منتقل شود. اگر چه به ميزان محدود و ناشناخته باشد. امروزه در علوم تأثير غذاها بر روح و روان مورد توجه قرار گرفته و مسأله اي ثابت شده است.(1)
در روايات هم نظير همين مسائل روحي و غير مادي به عنوان دليل اجتناب از خوردن بعضي غذاها ياد شده است (2).
در نتيجه به طور مشخص نمي توان گفت اين گونه احكام و حرمت ها جهت مشكلات بهداشتي و ايجاد بيماري هاي جسمي در انسان يا تنها به خاطر برخي آثار روحي است تا نوع پرورش و نگهداري يا فرآوري و تهيه و توزيع گوشت اين حيوان، در حكم شرعي آن تاثير گذار باشد؛ البته در مجموع به نظر مي رسد احتمال قوي حكم حرمت گوشت خوك به سبب مسايل روحي و معنوي است كه در افراد به سبب خوردن آن به وجود مي آيد. اما براي ما آن چه لازم است، تبعيت و تسليم در برابر دستورات شرعي است، همان گونه كه در مورد همة امور شرعي، اصل و مبنا براي ما تسليم و تعبد است.
اما در مورد سوال دوم شما بايد گفت، اتفاقا در كشورهاي خارجي استفاده مي شود و مشكلات و بيماريهاي فراواني را نيز براي آنها بوجود آورده است. در عين اينكه گفتيم صرفا ضرر بعضي از اين خوراكيها ضرر مادي و جسمي نيست و ممكن است ضرر معنوي و روحي نيز داشته باشد كه خطرناكتر از ضررهاي جسمي است. البته فايده بعضي از اين خوراكيها در بعضي از امور را رد نمي كنيم. اما طبق نظر اسلام ضرر آنها بسيار بيشتر از فايده آنهاست و هيچ انسان عاقلي براي فايده اندك مشكلات بسيار را قبول نمي كند. علاوه بر اينكه اين امكان وجود دارد كه با استفاده از غذاهاي حلال ديگر نيز بتوان چنين مشكلاتي را رفع كرد.
پي نوشت ها:
1. عبدالمجيد دياب و احمد قرقوز، طب در قرآن، ترجمه علي چراغي، نشر حفظي، تهران، 1370ش، ص146 و 147.
2. شيخ صدوق، الأمالي، انتشارات كتابخانه اسلاميه، بي جا، 1362ش، ص 666.
با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
در فضای مجازی:
انجمن گفتگوی دینی: http://www.askdin.com
کانون گفتگوی قرآنی: http://www.askquran.ir
از طریق پیامک(فقط احکام شرعی): 30009640 یا http://www.30009640.ir
از طریق تلفن: 096400