سلام من حدود دو هفته پیش سوالی با عنوان سر درگمم برایتان فرستادم.
مشکلم این بود که با پسری دوست شدم و بعدش پشیمان شدم و به او گفتم که دیگر نمیخواهم ادامه بدهم و او میگفت یا خودم رو میکشم یا از طریق شماره ات آدرستو پیدا میکنم و ابروتو میبرم(قسم میخورد که در شرکت ایرانسل مرکزی آشنا دارد و آدرسم را پیدا میکنه)
من با مرکز شما و همچنین حاج آقا ماندگاری مشورت کردم و هردو فرمودید که هرچه زودتر ارتباطم را با او قطع کنم.
امروز بهش گفتم دیگه نمیخوام ادامه بدهم و گوشیمو خاموش کردم.بعداز چندساعت که گوشیمو روشن کردم تعداد زیادی پیام از خواهرش و دوستش برام آمد که گفته بودند که رگشو زده و تهدیدم کرده بودند که اگر بلایی سرش بیاد بیچارت میکنیم.
من الان خیلی میترسم.دوباره گوشیمو خاموش کردم ولی بازم میترسم هم از تهدیدشان میترسم و هم اینکه به جای این که گناه قبلیم که دوست شدن با یک پسر نامحرم بود رو جبران کنم نکنه با خود کشی او و یا شکستن دلش حق الناسی مرتکب شده باشم؟
من نمیخوام از خدا دور بشم.من میخوام پاک زندگی کنم.
حالمم خیلی بده.
آیا خدا منو میبخشه و کمکم میکنه تا از این گناه بیرون بیام؟
واسم دعا کنید و بگید باید چکار کنم؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قبل از هر چيز به شما به خاطر اين اقدام شجاعانه و البته دورانديشانه تبريك مي گوييم. از روز روشن تر است كه شما با اين پسر هيچ آينده اي نداريد و حتي يك ثانيه تداوم اين رابطه به ضرر شما تمام خواهد شد. با فرض اين كه شما به خاطر دلايل مذكور در نامه با ايشان دوباره رابطه برقرار كنيد ديري نمي گذرد كه بار ديگر مجبور مي شويد او را براي هميشه ترك نماييد. البته اين ترك بسيار با ترك امروز شما متفاوت است و شرايط شما به مراتب پيچيده تر و بغرنج تر خواهد شد. به احتمال قريب به يقين نه ايشان رگش را زده است و نه در آينده خودكشي خواهد كرد. همه اين ها صحنه سازي براي ترساندن شما مي باشد. تجربه باليني چندين ساله بنده به عنوان يك روان شناس نشان مي دهد كه اين افراد به همين راحتي خود كشي نمي كنند و معمولاً پس از نااميد شدن از تداوم رابطه قبلي به شروع رابطه جديد با يك دختر نگون بخت ديگر مي نمايند. پس تا اين جا از سوي شما به ايشان اين پيام داده شده است كه بايد كوله بار غم و غصه هاي خود را از روي شما بردارد بر روي دختر بخت برگشته ديگر نهد. همان طور كه مي دانيد ارائه آدرس از سوي مسوولين ايرانسل جرم قطعي محسوب مي گردد و شما با يك شكايت كوچك مي تواند ماه ها طرف مقابل را به پشت ميله هاي زندان افكنيد. بالاخره مملكت قانون دارد و به صرف چند تا ادعاي تو خالي نمي توان به ترساندن ديگران اقدام كرد.
تازه با فرض اين كه (بعد از خودكشي احتمالي ايشان) دوستان و نزديكان وي، شما را از طريق شماره ايرانسل گير بياورند شما مي توانيد به راحتي منكر همه چيز گرديد و ادعا نماييد خط تان دست ديگري بوده است و ده ها دليل ديگر. باور نماييد تمام دوستان و آشنايان اين پسر عاقل تر از اين هستند كه به خاطر هيچ و پوچ خود را در مهلكه اندازند. فراتر از اين تهديد تو خالي هيچ چيز شما را تهديد نمي كند. البته در بدترين شرايط شما مي توانيد با يك تماس تلفني با 110 همه چيز را به نفع خود مصادره كنيد. با فرض اطلاع يافتن والدينتان نيز مي توانيد با يك سناريو ساختگي از پيش تعيين شده به تطهير كامل خود بپردازيد. والدين شما وقتي ببينيد طرف مقابل شما يك بيمار رواني است به حرف هاي شما اعتماد خواهند كرد.
بايد اين نكته را آويزه گوش تان نماييد كه شما مسوول و متصدي بيماران رواني در اين جامعه نيستيد. در جامعه ما پر است از افرادي كه از انواع و اقسام بيماري هاي شديد رواني در رنجند. آيا شما بايد تاوان بيماري رواني آنها را بدهيد؟ آنها بايد به جاي پرسه زني در كوچه و خيابان به مراكز روانپزشكي مراجعه و احيانا بستري شوند. سر سوزني حق الناس بر گردن شما نيست، چرا كه خداوند عادل تر از آن است كه به همين راحتي يك دختر ساده دل را در دادگاه عدلش محاكمه نمايد.
بايد بدانيد شما براي خودتان نيستيد و بايد پاسدار نعمت وجود خود باشيد. دوري از خدا زماني براي شما حاصل مي شود كه به رابطه صد درصد گناه آلود با اين پسر ادامه دهيد. وسوسه حق الناس وسوسه اي صددرصد شيطاني است كه در راستاي وساوس قبلي وي براي فريب دادن شماست. دل شكستن يك بيمار رواني بسيار معناي متفاوتي دارد و شما نبايد با بازي با اين واژه هاي بي پشتوانه به جنگ سرنوشت خود و البته جنگ فرامين الهي (مبني بر قطع كامل رابطه) برويد. سعي كنيد گوشي تان را خاموش نگه داريد و در صورت امكان با يك مشاور خانم در ارتباط باشيد.
موفق باشید.