سلام می خواستم به طور مفصل در مورد مهدویت شخصی ونوعی توضیح دهید وممنون می شوم از اینکه چند کتاب در این زمینه معرفی نمایید

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
گاهي در تعبيرات از مهدويت شخصي و نوعي استفاده مي ‏شود. برخي اهل سنّت مهدويت نوعي را قبول دارند و شيعه امامي مهدويت شخصي را، مقصود شيعه از مهدويت شخصي اين است كه؛ مهدي موعود(عج) شخصي است معيّن كه متولد شده و تاكنون زنده است و در آينده ظهور خواهد كرد، و او كسي جز فرزند امام حسن عسكري‏(ع) نيست.
مقصود اهل سنّت از مهدويت نوعي اين است كه در آخرالزمان شخصي از ذريه پيامبر اكرم(‏ص) به نام مهدي متولد شده، و ظهور خواهد كرد. و اوست كسي كه زمين را پر از عدل و داد خواهد نمود همان گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد، گرچه وجود خارجي ندارد.
با توجه به دلايل وشواهد متعدد بايد گفت مهدي (ع) شخصي است، علما و محدثين اماميه، از جمله علامه مجلسي،(1) شيخ مفيد،(2) شيخ صدوق(ره)(3) ... اتفاق دارند كه حضرت مهدي (عج) در نيمه شعبان سال 255 در سامرا چشم به جهان گشود. گرچه برخي عالمان اهل سنت تولد حضرت را منكر شده اند، اما برخي ديگر از علماي اهل سنت ،قايل هستند كه امام زمان (ع) متولد گرديده است : ابن خلكان مي گويد: "ابوالقاسم محمد فرزند حسن عسكري فرزند علي الهادي فرزند محمد جواد، دوازدهمين امام شيعه است. لقب معروف او "حجت" است... او در نيمه شعبان سال 255 متولد شد...(4) ابن مسعود مورخ معروف مي گويد: ابومحمد حسن بن علي العسكري، در هنگام وفات 29 سال داشت او پدر مهدي منتظر است.(5) عبدالوهاب شعراني آورده است: "مهدي از اولاد امام حسن عسكري (ع)است. او در نيمه ماه شعبان سال 255 متولد شد. او زنده است تا اين كه با عيسي بن مريم ملاقات كند.(6) محمد شافعي.(7) سبط ابن جوزي.(8) شبلنجي.(9) نيز به اين امر اعتراف نموده اند.
همچنين دربرخي روايات به خصوصيات امام زمان(ع) نيز اشاره شده است. شيخ صدوق (ره) به روايت احمد بن اسحاق نقل مي كند كه پس از حضور به خدمت امام حسن عسكري و سوال از امام آينده... آن حضرت كودكي سه سالة را آورده كه چهره او مثل ماه مي درخشيد و فرمود: اسم او اسم پيامبر (ص)و كنيه او كنية آن حضرت است. بعد از من امام است و جهان را پر از عدل مي كند... .(10) شيخ الاسلام جويني (حمويني) در حديث طولاني نقل مي كند كه: ... خداوند در صلب امام حسن عسكري نطفة پاك و مبارك قرار داده است كه امام تقي و نقي است و به عدل حكم مي كند.(11) همچنين برخي از آيات وجود دارد كه بر ظهور وحكومت امام زمان (ع) ... تاويل شده است.(12)
يكي ديگر از شواهد اين است كه در هرزمان خداوند به واسطه حجت خود به جهان فيض مي رساند، و در عصر ما بواسطه وجود مقدس امام زمان (ع)، به جهان فيض مي رسد. احاديث فراوانى دلالت دارند كه جهان به وجودامام بستگى دارد. امام قلب عالم وجود، هسته مركزى جهان هستى و «واسطه فيض» بين عالم و آفريدگار عالم است، چنانكه امام صادق (ع)فرمود: اگر زمين بدون وجود امام بماند، ساكنان خود را در كام خود فرو مى‏برد.(13) امام چهارم (ع)فرمود: در پرتو وجودي ماست كه خداوند آسمان را از فرو پاشى - جز به اذان او - نگه مى‏دارد. در پرتو وجود ماست كه خداوند زمين را از لرزش و سلب آرامش ساكنانش، نگه مى‏دارد. به واسطه ماست كه خداوند باران نازل مى‏كند و رحمت خود را مى‏گستراند و بركات و نعمتهاى زمين را بيرون مى‏آورد. و اگر آن كس از ما كه در زمين است نبود، زمين اهل خود را فرو مى‏برد.(14)
درباره ابعاد زندگي حضرت به منابع زير مراجعه فرماييد:
- دادگستر جهان، ابراهيم اميني، قم، انتشارات شفغق.
- قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه تاريخ، مرتضي مطهري، انتشارات صدرا.
- عصر ظهور، علي كوراني، ترجمه مهدي حقي، قم ، دارالهدي.
- موعود شناسي، علي اصغر رضواني، قم، انتشارات مسجد جمكران.
- موعود نامه، مجتبي تونه اي، قم، انتشارات مشهور.
- مجله حوزه – ويژه امام زمان (ع)- شماه 70و71، از انتشارات دفتر تبليغات اسلامي .
- خورشيد مغرب، محمد رضا حكيمي.
پي نوشت ها:
1. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، 198م. ج 13، فصل بشارت حضرت مهدي (عج)
2. محمد بن نعمان (مفيد)، الارشاد في حجج الله العباد، مؤسسه آل البيت، 1314 هـ، ج2، ص 346.
3. ابوجعفر محمد ابن بابويه قمي (صدوق)، كمال الدين اتمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، قم، نشر دارالحديث، 1380. ج 2، باب 42.
4.شمس الدين احمد بن خلكان، وفيات الاعيان، بيروت، دار صادر ، 1978. ج 3، ص 316.
5. ابي الحسن ابن مسعود، مروج الذهب، قم،انتشارات دار الهجرت، 1363 ش. ج 4، ص 199.
6.عبدالوهاب شعراني،اليواقيت والجواهر، چ مصر، 1307 ق؛ ر.ك:محي الدين عربي، فتوحات مكيه، ج 3، باب 366، بيروت، مؤسسه اعلمي؛ و بشراوي، عبدالله، الاتحاف بحب الاشراف، ص 178، چ مصر، 1316 ق.
7.محمدبن طلحه شافعي،المطالب السئول في مناقب آل الرسول، بيروت، مؤسسه ام القراء، 1420، ص 88.
8 . سبط ابن جوزي، تذكرةالخواص، بيروت، مؤسسه اهل البيت1981 م، ص 88.
9. شيخ مؤمن شبلنجي شافعي، نورالابصار، بيروت، دار الفكر، 1979 م، ص 185.
10. ابوجعفرابن بابويه قمي،كمالالدين تمام النمعة،قم، ترجمه منصور پهلوان، نشر دار الحديث1380. ج 2، باب 38، ص 80.
11. ابراهيم محمد جويني شافعي، فرائد السمطين بيروت، مؤسسه طبع و نشر، ط اول، 1978م، ج 2، باب 35.
12. نور(24)،آيه 55.
13. محمد بن يعقوب كليني،اصول كافي، كتاب فروشي علميه اسلاميه، ج 1، ص179.
14.أمالى صدوق، ص 112، مجلس 35.
موفق باشید.