با سلام طلبه ای هستم که بایک دختری که 9سال از خودم کوچکتر بود با اثرار خانواده ازدواج کردم وبه دلیل دخالتهای مادر خانونم در زندگی مجبور به طلاق شدیم حالا واقعا همسرم را هم خیلی دوست دارم و خاطرات آن در ذهنم ماندگار است با توجه به این مطلب چگونه این خاطات را از ذهنم پاک کنم تا در درس ضربه نخورم وفکر م مشغول نشود وبعد بر مسائل جنسی خودم چطور غلبه پیدا کنموتازه گی هم شدیدا احساس تنهایی می کنم وحرف ها و دیگران به شدت آزارم می دهد از آنها رهایی پیدا کنم با تشکر
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا تذكر اين نكته ضروري است كه اطلاعاتي كه در صفحه اطلاعات شخصي پرسشنامه شما ثبت شده با آنچه در متن نامه ذكر شده همخواني ندارد. بر فرض نمونه، پرسشگر ظاهراً فردي به نام سميرا، مجرد و متولد سال 1360 معرفي شده ولي در متن نامه از طلبهاي سخن به ميان آمده كه با دختري ازدواج كرده و حالا از وي جدا شده و با مشكلات پس از طلاق روبرو شده است. البته با ملاحظه پيشينهي پرسشهايي كه در چند ماه اخير با اين ايميل به اين مركز ارسال شده است. پرسشها تماماً از زبان يك خانم مطرح شده كه تفاوتهايي بين آنها ديده ميشود. گاهي پرسشگر ادعا ميكند كه چهار سال است ازدواج كرده و اخيراً متوجه شده كه شوهرش با دختري رابطه پنهاني دارد. گاهي پرسشگر خودش را دختري معرفي ميكند كه با خواستگارش قبل از عقد رابطه جنسي برقرار كرده و از وي باردار شده و مخفيانه فرزندش را سقط نموده است.
به هر حال، ما اين تناقضها و تفاوتها را با ديدهي حُسن ظن مينگريم و بنا را بر اين ميگذاريم كه پرسشها تماماً براي خودتان نيست؛ بلكه واسطهي خير شدهايد و پرسشهاي ديگران را با ايميل خودتان با اين مركز مطرح ساختهايد و يا اين كه نخواستهايد واقعيت زندگي خود را تمام و كمال با اين مركز و كارشناسان آن در ميان بگذاريد. البته نيازي هم به اين كار نيست ولي، براي اين كه مشكل اصليتان مرتفع گردد به ناچار بايد ابعاد قضيه و هر آنچه مربوط به اصل مشكلتان ميشود را خوب توضيح دهيد و به شفاف سازي آن بپردازيد تا ما دقيقاً متوجه مشكلتان گرديم و خالصانه راهكارهاي كارآمدي را كه متناسب شماست ارائه دهيم.
در ادامه به پاسخ پرسشي كه از زبان آن طلبه جوان مطرح ساختهايد ميپردازيم:
متأسفانه بسياري از طلاقهايي كه امروزه در كشورمان رايج شده از منطق درستي تبعيت نميكند و عمدتاً به خاطر دلايل عقلاني و منطقي صورت نميگيرد؛ بلكه بيش از هر چيز از احساسات زودگذر، تعصبات جاهلانه، خشم و عصبانيت شديد، فشار اطرافيان، زهر چشم گرفتن از همسر و خانواده او، حس انتقامجويي و احساسات كينهتوزانه و دلايلي از اين دست حكايت دارد و زوجين قبل از اين كه به راهكارهاي بهتر و كارآمدتري براي حل مشكلات زندگي شان بينديشند و آنها را در اختلافات خانوادگي و حل مشكلات زندگي عملي سازند به طلاق و جدايي روي ميآورند و زندگي خود و فرزندانشان را نابود ميسازند. به طور حتم، اگر زوجين كمي منطقي و عاقلانه ميانديشيدند و با مراجعه به مراكز مشاورهاي و خدمات روانشناختي از راهنمايي و مشاوره روانشناسان، خانواده درمانگران، زوج درمانگران و ساير مشاوران، استفاده ميكردند شايد امروز جلوي بسياري از طلاقها گرفته ميشد و زوجين با به كار بستن برخي از راهكارها مشكلات زندگي خود را مرتفع ميساختند و به زندگي مشترك خود بر ميگشتند.
در مورد فراموش كردن خاطرات همسر سابق بايد بگويم كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در كوتاه ترين زمان و يا در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي به شدت احساسي و عاطفي هستند و معمولاً ماندگارترند. بنابراين توقع نداشته باشيد كه به اين زودي از حافظهتان محو شوند. اين گونه مسائل ممكن است علي رغم تلاش فرد تا پايان عمر در حافظه فرد باقي بماند و هرگز حذف نشود. البته فرد ميتواند از توجه اختياري به آن خاطرات و دامن زدن به آن بپرهيزد و با ايجاد حواس پرتي اختياري، ذهن گرداني، تغيير موقعيت و جابهجاي مكاني، ايجاد مشغوليت فكري و ذهني تا حدود زيادي از آن خاطرات رهايي پيدا كند.
اين را بدانيد، ازدواج مجدد با همسري موافق و مناسب به بسياري از مشكلاتتان خط بطلان ميكشد. چون هم از تنهايي خارج ميگرديد و هم نياز جنسيتان به بهترين شكل ارضا ميشود و هم از خاطرات همسر سابقتان تا حدود زيادي رهايي پيدا ميكنيد. توصيه ميشود در اين خصوص، خودتان را دست و پا بسته فرض نكنيد و يا ناكامي در ازدواج قبلي را دليل بر ترك ازدواج مجدد و ادامه زندگي به شيوه مجردي ندانيد. گاهي مشاهده ميشود برخي از افرادي كه از همسرانشان جدا شده اند با تعميم افراطي، سياه نمايي و بزرگ نمايي رخدادهاي گذشته دچار نوعي هراس و افسردگي ميشوند و از ازدواج و شروع يك زندگي جديد روي گردان ميشوند.
البته اگر همسر سابقتان هنوز ازدواج نكرده و او نيز متقابلاً به شما علاقهمند است ميتوانيد مجدداً به خواستگاري او برويد و با او ازدواج نماييد. البته ازدواج مجدد شما با همسر سابقتان نياز به بررسي عالمانه و نظر كارشناسانه دارد، اگر اختلافات گذشته كه منجر به طلاق و جداييتان گرديده است. همچنان لاينحل باقي مانده باشد و شما نيز شيوه درست حل اختلافات و كاهش تنش در زندگي زناشويي را به درستي نيآموخته باشيد به احتمال زياد، ممكن است ازدواج مجددتان همچون سابق با شكست مواجه گردد به همين خاطر، براي خارج شدن از بلاتكليفي، توصيه ميشود با مراجعه به مراكز مشاورهاي و خدمات روانشناختي معتبر از سلامت ازدواج مجددتان با همسر سابقتان مطمئن گرديد و همچنين راهكارهاي مقابله و رويارويي با مشكلات زندگي و شيوه حل تعارض در زندگي مشترك را با كمك مشاوران، روانشناسان، خانواده درمانگران و زوج درمانگران باتجربه بياموزيد و در زندگي مشترك عملي سازيد تا دوباره زندگيتان طعم تلخ شكست را تجربه نكنيد.
اگر همسر سابقتان ازدواج كرده در اين صورت، به گزينههاي ديگر بينديشيد و سعي كنيد بر اساس معيارهاي ازدواج، همسري مناسب براي خودتان پيدا كنيد و با ازدواج با او از بسياري از مشكلات رهايي پيدا كنيد. تا آن موقع هم بكوشيد ارتباط خود را با دوستان خوبتان گسترش دهيد و فعاليتهاي علمي، تفريحي و ذوقي با آنها انجام دهيد تا بتوانيد تا حدود زيادي بر مشكلات خود فائق آييد.
موفق باشید.