علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است چیست؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
برخلاف نظر شما مساله اين گونه نيست. اسلام همان گونه كه به زنان دستور حجاب داده است، در مورد مردان هم دستورات روشني در مورد كم و كيف پوشش دارد. اين گونه نيست كه مردان بتوانند با هر نوع لباسي از خانه بيرون آيند. به همين جهت بعضي از فقها در اين خصوص فرمودهاند:
احتياط اين است كه مرد مواضعي را كه معمولاً پوشيدن آن در بين مردم متعارف است، در صورتي كه بداند زن نامحرم به او نگاه ميكند بپوشاند.(1) پس مردان نيز در اين جهت با محدوديت هاي خاص خود نسبت به پوشش مواجه هستند اما محدوده پوشش آنان به جهات مختلف ،با زنان متفاوت است كه به برخي اشاره خواهد شد.
البته همان گونه كه اسلام به زنان توصيه بيش تر و سخت تري به رعايت حجاب و حفظ عفت نموده،در مقابل بيش تر و جدي تر از زنان مردان را از نگاه هاي شهواني به زن و رفتارهايي از اين دست نهي نموده است
براي روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذيل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ ديني
بر اساس فرهنگ اسلامي، انسان موجودي است كه براي رسيدن به كمال و معنويّت خلق گرديده است. اسلام با تنظيم و تعديل غرايز به ويژه غريزه جنسي و توجه به هر يك از آنها در حدّ نياز طبيعي، سبب شكوفايي همه استعدادهاي انسان شده و او را به سوي كمال سوق داده است.
پوشش مناسب براي زن و مرد عامل مهمي در تعديل و تنظيم اين غريزه است.
2- توجه به ساختار فيزيولوژي انسان نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهاي مستقيم با تفاوتهاي جسمي و روحي زن و مرد دارد.
در تحقيقات علمي در مورد فيزيولوژي و نيز روانشناسي زن و مرد ثابت شده كه مردان نسبت به محرّكهاي چشميِ شهوتانگيز حساس ترند. چون تأثير حس بينايي زيادتر است و چشم از فاصله دور و ميدان وسيعي قادر به ديدن است، از سوي ديگر ترشّح هورمونها در مرد صورتي يكنواخت و بدون انقطاع دارد. مردان به صورتي گسترده تحت تأثير محرّكهاي شهواني قرار ميگيرند. اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند. به محرّكهاي حسي پاسخ ميدهند. حس لامسه بروز زيادي ندارد و فعاليتش محدود به تماس نزديك است.
از اين گذشته چون هورمونهاي جنسي زن به صورت دورهاي ترشح ميشوند و به طور متفاوت عمل ميكنند، تأثير محرّكهاي شهواني بر زن صورتي بسيار محدود دارد و نسبت به مردان بسيار كم تر است.
با توجه به مطالب فوق ميتوان گفت: حجاب در اسلام از يك مسئله كلّي و اساسي ريشه گرفته است. اسلام ميخواهد انواع التذاذهاي جنسي (چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر) به محيط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص يابد. اجتماع تنها براي كار و فعاليت باشد، بر خلاف سيستم غربي كه حضور در جامعه را با لذت جويي جنسي به هم ميآميزد و تعديل و تنظيم امور جنسي را به هم ميريزد. اسلام قائل به تفكيك ميان اين دو محيط است. براي تأمين اين هدف، پوشش و حجاب را توصيه نموده، زيرا بي بند و باري در پوشش به معناي عدم ضابطه در تحريك غريزه و عدم محدوديت در رابطه جنسي است كه آثار شوم آن بر كسي پوشيده نيست.
علاوه بر مطالب فوق استاد مطهري در بيان اين كه چرا حجاب به زنان اختصاص يافته مي گويد:
اما علت اين كه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان يافته، اين است كه ميل به خود نمايي و خودآرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچي، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي. ميل زن به خود آرايي از حس شكارچي گري او ناشي ميشود. در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهاي بدن نما و آرايشهاي تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود ميخواهد دلبري كند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف تبرّج و برهنگي، از انحرافهاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است".(2)
به عبارت ديگر: جاذبه و كشش جنسي و زيبايي خاص زنانه و تحريك پذيري جنس مردانه، يكي از علتهاي اين حكم است. توصيه و دستور الهي به پوشش و حجاب براي زنان، به منظور ايجاد محدوديت و محروميت و چيزهايي از اين قبيل كه تنها فريب شيطانياند نميباشد، بلكه در واقع براي آگاهي دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است كه بايد از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج نرود. اين كاملاً معقول است كه هر چيزي ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بيش تري را ميطلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شكل يك ابزار براي مطامع سودپرستان در نيايد.
غريزه جنسي، نيرومند و عميق است. هر چه بيش تر اطاعت شود، سركشتر ميگردد، همچون آتش كه هر چه به آن بيش تر هيزم بدهند، شعله ورتر ميشود، و شهوت خود را به صورت يك عطش روحي و خواست اشباع نشدني در ميآورد.(3)
پينوشت ها:
1. سيد مسعود معصومى، احكام روابط زن و مرد، ص 138. نشر بوستان قم، 1378ش، ص102، س 114.
2. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1374ش، ج 19، ص 436.
3. همان، ص 434.
موفق باشید.