سلام
من دختری 14 ساله هستم که خیلی سعی دارم آدم مذهبی و مومنی باشم تلاش های زیادی هم در این زمینه می کنم.
یه چیزی که خیلی آزارم میدن اینه که می خوام بدونم خدا چرا بنده های سست ایمان و تازه مسلمون شده رو امتحان می کنه ؟ مثلا الان من که تازه دارم وارد راه خداشناسی و این چیزا میشم چرا باید امتحانای سخت بشم؟اینجوری که بدتر از دین و خدا زده می شم
یه چیز دیگه هم این که چرا خدا حاجات افراد بی دین رو زودتر میده یعنی ما از اونا کم تریم؟
من باید چی کار کنم که اعتماد کامل به خدا داشته باشم؟
ممنون میشم زودتر جوابم رو بدید.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گر گرامي ما نمي دانيم كه چه اتفاقاتي براي تان افتاده است كه فكر مي كنيد امتحان سخت شده ايد، اگر توضيح بيشتري مي داديد راهنمايي دقيق تري مي شديد اما به صورت كلي بدانيد: امتحان الهي تنها براي انسان هاي تازه مسلمان شده يا سست ايمان نيست، بلكه اين امتحان براي همه انسان ها است و سنت الهي اين است كه همه را امتحان مي كند تا راست گويان را از دروغ گويان بشناسد و اين سنت الهي در همه زمان ها جاري بوده و هست اين حقيقتي است كه خداوند به آن اشاره كرده است:«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ* وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ (1) آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟! ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مى‏كنيم) بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى‏گويند و كسانى كه دروغ مى‏گويند تحقق يابد!
و انسان ها در زندگي به موارد مختلفي امتحان مي شوند چون امتحانات الهى متفاوت است، بعضى مشكل، بعضى آسان و قهرا نتائج آنها نيز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمايش براى همه هست ،خداوند مي فرمايد: «و لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىْء مِّنَ الخْوْفِ وَ الْجُوع وَ نَقْص مِّنَ الأَمْوَلِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَرَتِ وَ بَشرِالصابرِينَ(2) مى فرمايد: به طور مسلم ما همه شما را با امورى همچون ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كمبود ميوه ها آزمايش مى كنيم.
در آيه فوق نمونه هائى از امورى كه انسان با آنها امتحان مى شود بيان شده، از قبيل: ترس، گرسنگى، زيانهاى مالى ، و مرگ ... ولى وسائل آزمايش خداوند منحصر به اينها نيست، بلكه امور ديگرى نيز در قرآن به عنوان وسيله امتحان آمده است، مانند فرزندان، پيامبران، و دستورات خداوند، حتى بعضى از خوابها ممكن است از وسائل آزمايش باشد، شرور و خيرها نيز از آزمايشهاى الهى محسوب مى شوند. و از اين امتحانات حتي پيامبران هم در امان نيستند.
پس اين را بدانيد دايره امتحان الهي براي همه مكلّفين است و هيچ گروهي از آنها از امتحان الهي استثنا نشده اند. دنيا سراسر دار امتحان است و هر كه در آن وارد شده قابليت امتحان داشته باشد امتحان مي شود. لكن خيلي ها معني امتحان را ندانسته، خيال مي كنند كه امتحان فقط با سختيها و مصيبتهاست و آنها كه گرفتار سختي و مصيبت نيستند امتحان نمي شوند؛ در حالي كه چنين نيست و همه ي امور موجود در عالم مادّه سوال امتحاني خدا هستند. خداوند متعال مي فرمايد: «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ؛ هر نفسي طعم مرگ را مى چشد. و شما را با شرّ و خير آزمايش مى كنيم؛ و سرانجام بسوى ما بازگردانده مى شويد.» (3)
و اين ما هستيم كه بايد مواظب باشيم در امتحانات الهي سربلند بيرون بياييم، براي موفقيت در امتحانات الهي بايد چند كار انجام دهيم:
1. افزايش مطالعه نسبت به خدا و دين و شناخت حلال و حرام الهي و شناخت رضايت الهي.
2. عمل به دستورات الهي
3. رفت و آمد با دوستان و اقوام متدين
4. مشورت با انسان هاي كاردان و با تجربه در هر كاري
5. پرسيدن سوال در هر موردي كه احساس كرديم از موارد امتحان الهي است
اما در جواب سوال دوم تان: اين يك حقيقت است كه گناه پرده اي از غبار بر روي دل انسان مي اندازد و اگر توبه شود پاك مي شود ولي اگر توبه انجام نشود و گناه روي گناه انجام بشود اين غبار بيشتر و بيشتر مي شود و دل را سياه مي كند و انسان را از خدا دور مي كند و در اثر گناه زياد ممكن است خدا آن ها را به حال خود واگذار كند تا بيشتر در گناه غوطه ور شود و عذاب سخت تري خواهند داشت « وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهين»‏(4)؛ آنان كه به راه كفر رفتند گمان نكنند كه مهلتى كه ما به آنها مى‏دهيم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلكه آنها را (براى امتحان) مهلت مى‏دهيم تا بر گناه و سركشى خود بيفزايند، و آنان را عذابى خواركننده است.
از اين آيه مي فهميم كه ممكن است خداوند به افرادي مهلت دهد تا گناه بر گناه بيافزايند و اين يعني رها كردن آن ها به حال خود. و رفاه و راحتي گناه كاران در دنيا، دليل بر اين نيست كه گناه كاران عذابي ندارند، بلكه گاهي چون زياد گناه كرده اند خدا نعمت به آن ها مي دهد، تا خدا را فراموش كنند و بيشتر گناه كنند و عذاب سخت تري داشته باشند.اين ها همان افرادي هستند، كه با اختيار خود راه شقاوت را انتخاب كرده اند، و نعمت دنيوي آن ها، نبايد موجب شود كه ما تصور كنيم، عذابي ندارند، حتي در روايات داريم كه برخي به خاطر كثرت گناه، خدا دوست ندارد صداي شان را بشنود، لذا هر حاجتي كه در دنيا دارند را ،سريع مي دهد، چون از شنيد صداي آن ها كراهت دارد ،همانطور كه امام صادق مي فرمايد :«وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَجِّلُوا لَهُ حَاجَتَهُ فَإِنِّي أُبْغِضُ صَوْتَهُ(5)بنده گاهي دعا مي كند و خداوند تبارك و تعالي به ملائكه مي فرمايد با عجله حاجتش را بدهيد چون من از شنيدن صداي او كراهت دارم.»
پس راحتي گناه كاران در دنيا و استجابت دعاي افراد گنه كار دليل بر خوب بودن آنها نيست.
از همه مهمتر ما معتقد به معاد هستيم و اين كه در دنياي ديگري پاداش و جزاي كارهاي انسان به صورت كامل به او داده مي شود، و دنيا جايي نيست كه انسان ها، پاداش يا عذاب كار هاي خود را به صورت كامل ببينند.و اساسا دنيا و نعمت هاي ارزشي نزد خدا ندارد، لذا اجازه استفاده از آن را نه تنها به گناه كاران داده، بلكه كافران و ملحدين و افراد جبار و خونريز هم از آن بهره من هستند، و يكي از دليل هايي كه خدا به كفار رزق مي دهد، بي ارزش بودن خود مال است، امام صادق (ع) مي فرمايد:لَوْ عَدَلَتِ الدُّنْيَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَنَاحَ بَعُوضَةٍ مَا سَقَى عَدُوَّهُ مِنْهَا شَرْبَةَ مَاء(6)اگر دنيا به اندازه بال مگس نزد خداوند ازرش داشت، يك جرعه آب هم به دشمنش نمي نوشاند.
لذا نبايد تنعم دنيوي، افراد گنه كار را، دليلي بر نداشتن عذاب در آخرت تلقي كنيد.
از طرفي محروميت مومنين و سختي ها و بلاهاي آنان نيز دليل بر بدي آنان نيست بلكه فلسفه هاي گوناگون دارد ،كه فهرست وار به آنان اشاره مي كنيم:
حكمت اول: آزمايش
حكمت دوم: عذاب و جزاي اعمال بد افراد
حكمت سوم: ترفيع درجه و اجر و ثواب
پنجم: تطهير از گناه
ششم: رغبت به آخرت
هفتم: اصلاح رذايل اخلاقي
با توجه به دانستن اين حكمتها مي توانيم بفهميم كه چرا بعضي مشكلات با دعا در مدت كوتاهي برطرف نمي شود ،چرا كه زمان آزمايش و يا زمان تطهير از گناهان و...ممكن است بيشتر از زماني باشد، كه ما فكر مي كنيم، و با توجه به اين حكمت ها متوجه مي شويم نه سختي كشيدن برخي مومنين دليل بر بد بودن انها است، چرا كه ممكن است براي ازمايش و يا ارتقاء درجه و ... باشد ونه استجابت دعاي افراد دليل بر خوب بودن آنهاست.
پي نوشت ها:
1. سوره عنكبوت(29) آيه 2و3.
3. سوره بقره (2) آيه 155.
3. سوره الأنبياء(21) آيه 35.
4. آل عمران (3)آيه 178.
5. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش،ج 2، ص 489.
6. همان، ص 246.
موفق باشید.