سلام خسته نباشید من دو ماه عقد کردم به شدت احساس کمبود محبت از طرف همسرم میکنم احساس میکنم مثل دوران نامزدی بهم توجه نداره و برام ارزش قایل نیست هر حرفی میزنم قبول نمیکنه و همون حرفو مادرم میزنه فوری قبول میکنه از وقتی که عقد کردیم خیلی عوض شده و مثل سابق نیست محبت هاش توجهاش کمتر شده چرا؟؟؟؟از وقتیم عقد کردیم هی بینمون شکراب میشه؟؟؟؟چیکار کنم؟؟؟؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ما از جزييات ماجراي شما بي اطلاعيم، ولي به اتكاي تجارب باليني مان حدس مي زنيم كه 80 درصد اين بي محبتي ها، ريشه در روحيات آسيب ديده شما دارد. متاسفانه برخي دختران در دوران تجرد از برخي روحيات افسرده وار در رنجند و با يك خلا عاطفي پا به عرصه ازدواج مي گذارند. اين خلاهاي عاطفي دوران تجرد باعث مي گردد فرد سطح توقعاتش از همسر آينده اش بسيار بالا برود و بعد از ازدواج خواهان توجه بيش از حد معمول همسرش باشد. بديهي است در دوران نامزدي خيلي از كمبودها و خلأها خود را نشان نمي دهد، چرا كه طرفين غرق در تجارب هيجاني جديد هستند، ولي به تدريج اين حفره ها و خلاها آشكار مي گردند و باعث برخي تنش ها مي شوند. بايد بپذيريم كه روان شناسي زنان با مردان متفاوت است و مردان سالم دوست ندارند كه همسرشان به آنها وابسته شود. اگر زني به همسرش همواره شكايت نمايد كه چرا به من توجه نمي كني؟ اين شكايت نه تنها به زياد شدن توجه وي، كمكي نمي كند، بلكه باعث دوري روزافزون مرد از زن مي گردد. تقاضاهاي مكرر عاطفي از شوهر او را كلافه مي كند و او دوست ندارد در كوران اين خواهش ها قرار بگيرد. مردان همواره از اين كه در قفس محبت و توجه افراطي همسرشان اسير آيند به شدت متنفرند و محبت متعادل زن، بهترين دام براي صيد محبت مرد مي باشد. پس در شرايط فعلي هرگونه اصرار شما بر توجه و محبت ايشان، ثمره اي جز دوري روزافزون ايشان از شما ندارد. بايد در گام اول به محك روان شناختي خود بپردازيد و بينديشيد آيا در دوران تجرد از روحيات افسرده وار برخوردار بوده ايد يا نه؟ آيا در گذشته از خلا عاطفي در رنج بوده ايد يا نه؟ آيا در دوران تجرد سطح توقعات شما از شوهر آينده تان از حد معمول بالاتر بوده است يا نه؟ اگر به هر دليلي از افسردگي خفيف، يا اضطراب بالا در رنج بوده ايد بايد به جاي درمان آن از طريق محبت بيش از حد همسرتان (كه نتيجه عكس مي دهد) در اسرع وقت به يك روانپزشك يا روان شناس باليني مراجعه نماييد.
درمان قطعي روحيات مضطرب و افسرده وار احتمالي تان، به شما اين امكان را مي دهد كه به يك استقلال رواني - عاطفي قابل قبول دست يابيد، به گونه اي كه اين استقلال نسبي، انگيزه شوهرتان را براي بازگشت به سوي شما فراهم آورد. هر چقدر ميزان استقلال عاطفي شما فزوني يابد به همان ميزان شوهر شما رغبت و انگيزه بيشتري براي تلاش در جهت جلب محبت و توجه شما پيدا خواهد كرد. محبت شوهرتان مثل سايه است كه هر چقدر بيشتر به سمت آن برويد از شما بيشتر فرار مي كند و هر چقدر از آن فرار كنيد بيشتر به سمت شما مي آيد. اگر امكان مراجعه به روان شناس يا روانپزشك را نداريد، لااقل از طريق مطالعه كتب و مقالات در زمنيه وابستگي عاطفي، اضطراب و افسردگي سعي در تعديل اين روحيات احتمالي در خود نماييد. هيچ گاه از شوهرتان در اين زمينه به خصوص، گلايه و شكايت نكنيد، چرا كه به تشديد آن مي انجامد و نه به تخفيف و تعديل آن.
موفق باشید.