باسلام،
درصورت قبول نشدن دعا و براورده نشدن حاجات،انسان میتونه از خدا شکایت کنه؟-از خودش به خودش پناه ببره؛بعضی وقتا طاقت از کف میره!-

درصورتیکه تمام برنامه های اینده به براورده شدن حاجت داره،درغیراونصورت اصلا نمیدونم چیکار کنم!؛یاشرایط غیرقابل تحمل میشه،چیکار کنیم؟!
باتشکر

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
عزيزگرامي! اگر مشكل يا حاجت خود را روشن تر مطرح مي كرديد، شايد بهتر راهنمايي مي شديد. ولي در نگاه كلي به چند نكته توجه كنيد.
1- خداوند نظام هستي و گردش چرخ زندگي انسان را بر پايه اسباب و مسببات قرار داده است. يعني پيدايش هر پديده اي را معلول علتي، و اجابت دعاها و پيدايش هر وضعيتي براي انسان را نيز متأثر از عوامل، آداب، شرايط و كاركردهايي قرار داده است. تا همه اين ها آماده نشود، دعا به اجابت نمي رسد و وضعيت جديدي پديد نمي آيد.
2- به طور كلي مي توان گفت كه خداوند دو دسته عوامل( مادي و معنوي) را در سرنوشت و فراز و نشيب زندگي انسان مؤثر قرار داد. هيچ كدام از اين عوامل( مادي و معنوي) جايگزين ديگري نخواهد شد. مثلاً از يك سو كار و تلاش، تدبير و برنامه‌ريزي، ارزيابي عملكردها، نظم و انضباط، موقعيت سنجي، ملاحظه امكانات مادي، توانايي جسماني، استعدادهاي عقلاني و رواني، را از جمله اسباب پيشرفت و توسعه قرار داده، و از سويي ديگر در كنار آن عوامل مادي، عوامل ديگري مانند استغفار، دعا، توسل، تلاوت قرآن را به عنوان عوامل معنوي قرار داده است. بر اساس آيه شريفه «ليس للإنسان إلاّ ما سعي» (1) هر ميزان از عوامل مادي و معنوي بهره گرفتيم، در مسير پيشرفت و توسعه قرار خواهيم گرفت و به هدف و خواسته خود خواهيم رسيد.
3- خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. همه حاجات و خواسته هاي بنده اش را اجابت نمي كند، بلكه دعاها و حاجاتي را اجابت مي كند كه خير و منفعت بنده اش در آن باشد. پس حاجت هايي را كه به ضرر بنده اش مي باشد، اجابت نمي كند. ولي انسان كه از آينده خود و نتيجه اجابت دعاهايش اطلاع دقيقي ندارد، خيال مي كند، خدا به خواسته هايش توجه ندارد. قرآن كريم در اين رابطه هشدار مي‏دهد و مي‏فرمايد:«عسي ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شيئاً و هو شر لكم؛(2) چه بسا كارهايي كه به نظر شما بد است و شما آن را خوش نداريد، ولي در واقع، به نفع شما است. چه بسا چيزهايي را دوست داريد ولي در واقع براي شما جز شرّ در بر ندارد».
هم چنين مي‏فرمايد: چه بسا چيزي را ناگوار مي‏دانيد، ولي خدا خير فراوان در آن قرار داده است: «عسي ان تكرهوا شيئاً و يجعل الله فيه خيراً كثيراً»(3) علتش نيز آن است كه « والله يعلم و انتم لا تعلمون؛ خداوند (غيب )مي‏داند ولي شما نمي‏دانيد».
بنا بر اين مؤمن نبايد از دير اجابت شدن و يا اصلا اجابت نشدن دعا، ناراحت شود يا عقيده اش سُست گردد. وظيفه ما كار و تلاش و بهره بردن از همه عوامل مادي و معنوي و فكر فردي و جمعي افراد كارشناس است، نتيجه كار ما هر جور شد، يقين بدانيم كه خير و صلاح ما همان وضعيت پيش آمده است، اگر چه وضعيت پيش آمده، به ظاهر مطلوب ما نباشد، يا حتي تلخ و مشكل ساز باشد. زيرا خداي بي نياز و حكيم جز خير و صلاح بنده تقدير نمي كند.با اين نگاه است كه امام علي (ع) مي فرمايد:" دير اجابت نمودن دعا، ‌تو را نااميد نكند. چه بسا چيزي را خواسته اي آن را به تو نداده، اما بهتر از آن را در اين دنيا يا آن دنيا به تو داده يا مي دهد، و يا خير و صلاح واقعي شما آن بوده كه آن را از شما باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي داد، ‌تباهي دين يا تباهي و ناراحتي هاي دنياي خود را در آن مي ديدي». (4) و امام سجاد (ع) مي فرمايد: «دعاي مؤمن، يكي از سه فايده را دارد:
يا براي او ذخيره مي گردد تا در آخرت بهتر از آن چه در دنيا طلب كرده بود، به او داده شود، يا در دنيا برآورده مي شود و يا بلايي را كه مي خواست در دنيا به او برسد، ‌از وي دور مي كند». (5)
4- استجابت دعا هم آداب و شرايط دارد و هم اموري مانع استجابت آن مي شود. پس بايد آداب و شرايط را آماده و موانع را بر طرف كرد تا اجابت شود.
اين دو را با ذكر دو حديث توضيح مي دهيم .
يك - مردى به اميرالمؤمنين (ع) عرض كرد: خداوند مى‏فرمايد: «ادعونى استجب لكم» پس چرا دعا مى‏كنيم، اجابت نمى‏شود، حضرت فرمود: چون دل‏هاى شما در هشت مورد خيانت و بى وفايى كرد:
1 - خدا را شناختيد، ولى حقش را آن گونه كه بر شما واجب بود، ادا نكرديد. از اين رو آن معرفت به كار شما نيامد.
2 - به پيامبر خدا ايمان آورديد، ولى در عمل با سنت و روش او مخالفت كرديد، پس ثمره ايمان شما چه شد؟
3 - كتاب خدا (قرآن) را مي خوانيد، ولى در عمل با آن مخالفت مي كنيد.
4 – مي گوييد از آتش دوزخ مى‏ترسيم، ولى در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوى جهنم مى‏رويد.
5 - آرزوي بهشت داريد، ولى كارهايى انجام مى‏دهيد كه شما را از بهشت دور مى‏سازد.
6 - نعمت‏هاى خدا را استفاده مى‏كنيد، ولى شكر و سپاس گزارى نمى‏كنيد.
7 - خداوند فرمود: شيطان دشمن شما است، شما نيز او را دشمن گيريد به زبان او را لعن مى‏كنيد، ولى در عمل با او دوستى مى‏نماييد و از او اطاعت مى‏كنيد.
8 - عيب‏هاى مردم را برابر ديدگان‏تان قرار داديد و عيب‏هاى خود را پشت سرانداختيد، در نتيجه كسى را ملامت مى‏كنيد كه خود به ملامت سزاوارتر از او هستيد.با اين وضع چه دعايى از شما مستجاب گردد، در صورتى كه راه‏ها و درهاى دعا را به روى خود بسته‏ايد؟!پس تقوا پيشه كنيد؛ كارهايتان را اصلاح كنيد؛ امر به معروف و نهى از منكر كنيد تا خدا دعايتان را مستجاب كند.(6)
دو- شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض كرد: خداوند مي فرمايد: «ادعونى استجب لكم» پس چرا
هر چه دعا مى‏كنيم، اجابت نمى‏شود.
حضرت فرمود: « سر عدم اجابت دعايتان را به شما مى‏گويم. اگر خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت كنى و آن گاه او را بخوانى، دعايت را اجابت مى‏كند، ولى با (دستورهاى) او مخالفت كرده، نافرمانى‏اش مى‏كنى. او نيز اجابت نمى‏كند. با اين حال، اگر خدا را از راهش بخوانى، خدا دعايت را اجابت مى‏كند».
آن شخص پرسيد: راه دعا چيست؟ فرمود: «نماز كه خواندى، ابتدا تمجيد كرده، او را به بزرگى مى‏ستايى و به هر نحو كه مى‏توانى، حمد و ستايش مى‏كنى، سپس بر پيامبر و آلش درود مى‏فرستى و به تبليغ رسالتش گواهى مى‏دهى، و بر ائمه معصومين سلام مى‏دهى، آن گاه نعمت‏هاى خدا را بر خود مى‏شمارى و او را به خاطر آن‏ها ستايش و شكر مى‏كنى.
بعد به گناهان خود يكايك اعتراف مى‏كنى و هر كدام را كه به ياددارى، اقرار مى‏نمايى. هر كدام را به خاطر ندارى، به طور سربسته به زبان مى‏آورى و از همه گناهان به درگاه خدا توبه مى‏كنى و تصميم مى‏گيرى كه ديگر گناه نكنى و از روى پشيمانى و صدق و خلوص نيت، و در بيم و اميد از آن‏ها استغفار و طلب آمرزش مى‏كنى، سپس مى‏گويى:«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ ذُنُوبِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ فَأَعِنِّي عَلَى طَاعَتِكَ وَ وَفِّقْنِي لِمَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ مَا يُرْضِيكَ فَإِنِّي لَمْ أَرَ أَحَداً بَلَغَ شَيْئاً مِنْ طَاعَتِكَ إِلَّا بِنِعْمَتِكَ عَلَيْهِ قَبْلَ طَاعَتِكَ فَأَنْعِمْ عَلَيَّ بِنِعْمَةٍ أَنَالُ بِهَا رِضْوَانَكَ وَ الْجَنَّةَ»(7)
پي نوشت ها:
1. نجم (53)، آيه 39.
2. بقره(2) آيه 216.
3. نسأ(49 آيه 19.
4. فيض الاسلام، نهج البلاغه، نامه 31.
5. الحسن بن شعبه الحراني، تحف العقول، مؤسسة النشر الاسلامي، قم، 1404 ه ق، ص 202.
6. بحار الانوار، علامه مجلسي ، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج93، ص 376.
7. مستدرك الوسايل، محدث نوري، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش، ج 5، ص 212.
موفق باشید.