پسری هستم 16 ساله زندگی من معنا و محتوایی ندارد.
برای چه باید زندگی کنم و این همه سختی بکشم؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گر گرامي ما نمي دانيم مشكل تان چيست و چه اتفاقي افتاده كه احساس سختي مي كنيد و زندگي براي تان معنا و مفهومي ندارد، ولي بايد بدانيد زندگي در دنيا به هيچ وجه هدف و مقصد آفرينش انسان محسوب نمي شود. اين حيات دنيايي، همانند حضور يك انسان در سر جلسه امتحان و به هدف برگزاري يك آزمون مهم است كه سرنوشت و آينده فرد را رقم مي زند. بر اساس اين تعريف استقرار و بقاء دائم در اين مكان معنا ندارد و بايد روزي در آن حاضر شده و روز ديگر از آن برويم.
اگر دنيا را بدون توجه به آخرت و بدون توجه به اين كه مقدمه است، بنگريم، يعني هدف به دنيا آمدن و مقصد را در نظر نگيريم و نگاهمان را به دوران محدود دنيا بدوزيم، به طور طبيعي خواهيم گفت: چرا خداوند ما را گرفتار دنيا و زندگي تكراري و مملو از مشكلاتش كرد كه حتي نوش آن هم بي نيش نيست.
اما حقيقت زندگي انسان و هدف از خلقت او، محدود در همين دنيا نيست. از ديدگاه اسلام، دنيا براى آخرت آفريده شده است. آمدن انسان به دنيا، براى كسب آمادگى براى زندگى جاويد اخروى است. دنيا محل تجارت(1)، زراعت آخرت (2) و محل آزمايش است.(3) خداوند انسان را در دنيا آفريد تا او بتواند به كمال شايسته خود دست يابد.
رسيدن به كمالات شايسته انسانى به گونه‏اى است كه جز با اختيار آدمي حاصل نمى‏شود؛ يعنى اين‌گونه نيست كه چنين كمالى را بتوان بدون طى مسير و انجام افعال اختيارى به انسان اعطا كرد؛ زيرا مرتبه وجودى اين كمال، پس از افعال اختيارى و آزمايش فراوان است. پس خداوند متعال محلى را براى كسب چنين كمالى براى انسان فراهم ساخت.
انسان نيز داراى گرايش‏ها و تمايلات و نيازهاى متفاوت است. حضرت امير (ع) انسان را در مقايسه با حيوان و ملائكه چنين معرفى مى‏كند:
«خداوند ملائكه را از عقل آفريد و در آنان شهوت قرار نداد، و حيوانات را از شهوت آفريد و در آنان عقل قرار نداد، و بنى آدم را از عقل و شهوت آفريد. پس هر كس عقلش بر شهوتش پيروز شود، از ملائكه برتر خواهد بود، و هر كس شهوتش بر عقلش غلبه كند، از حيوانات پست‏تر خواهد بود». (4)
اگر عقل انسان بر شهواتش غلبه كند، به همه اين نيازها پاسخ مناسب مى‏دهد. انسان با عقل و فطرت خود، بخشى از اين پاسخ‏هاى صحيح و راه‏هاى اعتدال ارضاى تمايلات خود را مى‏شناسد؛ اما هيچ گاه بى‏نياز از هدايت الهى نبوده است.
به يقين، تكامل روحي انسان و رسيدن او به وضعيت ايده آل و مطلوب، از توانايي هايش تنها در محيطي خاص و محدود و با ظرفيت پايين امكان پذير است. محيط آزمون و امتحان كه ظرفيت ها و توانايي هاي فرد را رقم مي زند، بايد وضعيتي جدي و مهم و نيازمند تلاش و تحمل مرارت و سختي را دارا باشد و همين فلسفه زندگي در دنيا براي انسان حتي در بدترين شرائط و در هنگام بروز سخت ترين آزمايشات محسوب مي شود.
در ضمن سختي ها نبايد شما را نا اميد كند، اگر شما كه در ابتداي جواني هستيد، اين گونه نا اميد باشيد، چگونه مي توانيد ادامه زندگي دهيد، تمام انسان ها در زندگي كم و بيش دچار مشكلات مي شوند. انبيا، اوليا و اهل بيت عليهم اسلام دچار شكنجه اسارت زندان آزار و اذيت غصب حقوق توهين و در نهايت قتل شده اند، اگر قرار بود همه انسان ها با سختي ها نا اميد شوند، كه پيشرفتي حاصل نمي شد و اين همه معارف به ما نمي رسيد.
پس توصيه ما به شما اين است كه به دنبال اباد كردن آخرت تان باشيد و با انتخاب اهداف بلند و دست يافتني و برنامه ريزي دقيق ،زندگي با نشاط همراه با اميد داشته باشيد.
در نامه هاي بعدي در صورت بيان مشكلات توصيه دقيق تري خواهيد شد.
پي نوشت ها:
1. نهج‏البلاغه، كلمات قصار، 131.
2. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 73، ص 148: «الدنيا مزرعة الآخرة»، نشر اسلاميه، تهران، بي تا.
3. نهج‏البلاغه، نامه 55: «فانّ الله سبحانه قد جعل الدنيا لما بعدها و ابتلى فيها اهلها ليعلم اليهم احسن عملاً».
4. شيخ صدوق‏، علل الشرائع‏، ج 1، ص 4، انتشارات داورى‏، چاپ اول.
موفق باشید.