با سلام .
1 - آیا تکرار بعضی از مباحث در قران نشانه اهمیت آن موضوع از نظر خداوند است ؟ یعنی اگر موضوعی بیش از بیست بار در قران بر آن تاکید شده نسبت به موضوع دیگر که پنج بار از آن ذکر بعمل آمده مهمتر است ؟
2 - اگر پاسخ قسمت 1 مثبت است ، چطور در قران از زکات بارها و بارها ذکر شده ولی خمس ظاهراً فقط یکبار نامبرده شده در حالی که مبلغان اسلامی بر خمس تاکید بیشتری دارند ؟
3 - آیا موارد زکات صرفاً همانهائی است که در زمان پیامبر بوده یا در حال حاضر با توجه به شرایط اجتماعی موارد جدیدی به زکات افزوده شده است ؟
با تشکر
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
نمي توان قاطعانه اظهار نظر كرد كه تكرار بعضي از واژه ها در كتاب خدا لزوما به معناي پر اهميتي و عدم تكرار واژه يا مقصودي به معناي كم اهميتي آن باشد.
مثلا اگر در قرآن كريم يك بار از خمس بحث شده، دليل بر كم اهميت بودن آن نمي شود به خصوص آن كه نام برخي از واجبات چون حج و روزه در قرآن كمتر آمده و يا نام برخي حتي يك بارهم در قرآن ذكر نشده، ولي وجوب آن از طريق روايات ثابت گرديده است، مثل عدد ركعات نماز كه در قرآن بيان نشده و تنها به اصل نماز اشاره شده است.
هم چنين اختصاص آياتي كمتر به حكمي از احكام نسبت به احكامي ديگر و همين طور اختصاص آيات بيشتر به حكمي نسبت به احكامي ديگر به فراخور شمول زماني، آماري و جمعيتي آن ها مي باشد.
به عنوان مثال اگر زكات از آيات بيشتري برخوردار است به علت اين است كه زكات دايره شمول جمعيتي بيشتر از خمس دارد. زكات حكمي است كه دايره و مساحت شمول آن تمام افراد جامعه اسلامي ( و حتي در برخي از موارد غير مسلمانان ) مي باشند كه اگر دچار مشكل اقتصادي و عسرت مالي شدند بتوانند از اين امكان استفاده كنند.
ولي دائره شمول خمس محدودتر از زكات مي باشد و شامل همه افراد جامعه اسلامي نمي شود.
با اين حال لازم است واژه زكات از دو منظر لغوي و اصطلاحي (فقهي) محل بحث قرار گيرد كه اگر معناي لغوي زكات را در نظر بگيريم، شامل خمس و صدقه هم ميشود، ولي اگر اصطلاح فقهي آن را لحاظ كنيم، در مقابل خمس و صدقه قرار ميگيرد.
اما زكات در عرف قرآن اين گونه نيست كه هميشه به معناي زكات فقهي باشد، بلكه در معناي لغوي آن و اعمّ از اصطلاح فقهي آن استعمال شده است. اگر مىبينيم امروزه وقتى زكات گفته مىشود، ذهن منصرف به زكات واجب فقهي ميشود.
زكات در لغت، مخصوصا اگر در مقابل نماز قرار گيرد، به معناى انفاق مال در راه خدا است. همين مطلب از آياتى كه احوال انبيا را حكايت مىكنند، استفاده مىشود، مانند اين آيه كه در باره حضرت ابراهيم و اسحاق و يعقوب بيان مي كند:
"وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ" (1) و بيان مي كند " قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى" (2) و آيات ديگر كه در سورههاى مكى و مخصوصا سورههايى كه در اوايل بعثت نازل شده مانند سوره" حم سجده". اين سورهها وقتى نازل شدند كه زكات به معناى معروف و مصطلح هنوز واجب نشده بود. اين استعمال نشان مي دهد كه معناي زكات در قرآن، اعمّ از اصطلاح فقهي آن است. تنها برخي از اين آيات در خصوص بيان حكم زكات اصطلاحي و بيان مسائل آن ميباشد.
علاوه، بسياري از احكام الهي اين گونه اند كه، اصل حكم آنها در قرآن بيان شده، اما تفصيل و تبيين آنها بر عهده رسول خدا صلوات الله عليه و اوليالامر كه ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين هستند، نهاده شده؛ است.خداي متعال بيان كرد:
"وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم"(3) و يا : "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً"(4))
بنابر اين، اگر نام خمس تنها يك بار در قرآن آمده، اما در روايات ديني به تفصيل وارد و روايات متعددي براي آن ذكر شده است.
و اما در باره مصاديق مورد تعلق زكات كه آيا هم چنان منحصر به موارد زمان پيامبر(ص) بوده يا اكنون و با توجه به وضع فعلي جامعه، دامنه تعلق آن تغيير كرده مي توان گفت:
وجوب زكات در نه چيز براساس آيات قرآن و روايات است. در قرآن رجوع شود به (سوره بقره، آيات 43،83، و 110، سوره حج،آيه 78) و در روايات رجوع شود به( كتاب وسايل الشيعه، جلد 6، ص 6، بحار الانوار علامه مجلسي، ج 69، ص 12) و در توضيح المسايل مراجع، رجوع شود به (مسئله 1853).
پي نوشت ها:
1. سوره أنبياء، آيه 73.
2. سوره أعلي، آيه 14.
3. سوره نحل، آيه 44.
4. سوره نساء، آيه 59.
موفق باشید.