با سلام و تشکر از سایت خوبتون:
من دختری هستم از یک خانواده مذهبی و فرهنگی با پوشش چادر، معتقد به اصول اسلام و ولایت مطلقه فقیه و با تحصیلات کارشناسی ارشد کامپیوتر که تازه عقد کرده ام و همسرم را نیز مشابه همین معیارها انتخاب کرده ام. اکنون که تازه از عقدمان می گذرد احساس می کنم همسرم بیش از حد روی من حساس است. مثلا مدام به من می گویدهر آقایی که به تو نگاه می کند یا با تو حرف می زند یک درجه از محبتش به همسرش کم می شود. این در حالیست که من در دانشگاه تدریس می کنم. یا اگر در جمع فامیلی یکی از آقایون فامیل که متاهل هم هست با من یک مزاح ساده هم بکند ناراحت می شود. یا در خیابان که راه می رویم احساس می کنم که همش حواسش به همین چیزهاست. یا یکبار که ما به مهمانی میرفتیم و من یک کت دامن ماکسی پوشیده بودم با یک جوراب شلواری و یک جوراب روی آن به من گفت که اگر دامنت بالا برود و چادرت هم بالا برود و پایت حتی با وجود جوراب پیدا شود من ناراحت می شوم و گناه دارد. من واقعا دارم اذیت می شم و خیلی می ترسم که آدم شکاکی باشد. مدام در هر جا هستم دلم شور می زند که کسی بهم نگاه نکند و یا با من حرف نزند. احساس می کنم من را در یک قفس کردند. لطفا با یک راهنمایی کامل و جامع به من کمک کنید.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
حساسيتي كه همسرتان نسبت به شما دارد ميتواند از يك غيرتورزي نابهجا تا يك بدبيني و شكاكيت تمام عيار كه عمدتاً ناشي از حسادت بيمارگونه است، متغيّر باشد و ميتواند در دامنهاي به اين گستردگي در نوسان باشد. البته در دوران عقد و اوايل ازدواج تا حدودي اين گونه غيرتورزيها طبيعي است چون مردان وقتي ازدواج ميكنند يك جورايي حس مالكيت، مسئوليت پذيري، تعهد و مراقبت نسبت به همسرشان پيدا ميكنند و چون دقيقاً نميدانند كه چگونه بايد عمل كنند گاهي به افراط كشيده ميشوند و با حساسيت بيش از حد موجب آزار شريك زندگي شان ميگردند.
مهمترين كاري كه شما ميتوانيد انجام دهيد اين است كه متوجه شويد كه آيا اين گونه حساسيت همسرتان از غيرتورزي نابهجاي او ناشي ميشود و يا ريشه در بدبين، ترس و حسادت بيمارگونه او دارد. البته ممكن است تشخيص اين مسئله گاهي واقعاً دشوار باشد و شما به تنهايي نتوانيد اين موضوع را متوجه شويد و آنها را از يكديگر تمييز دهيد. به هر حال، علايم و نشاني وجود دارد كه ميتواند تا حدودي ما را به حقيقت رهنمون سازد.
براي اين كه غيرتورزي نابجاي همسرتان را تعديل كنيد ميتوانيد در يك محيطي آرام و صميمي با او صحبت كنيد و احساسات ناخوشايند خود را از حساسيت بيش از حدي كه وي روي شما دارد، با او در ميان بگذاريد. به او بگوييد آنچنان كه در دين و شرع مقدس به آن سفارش شده، وظيفهي شما حفظ حجاب و عفاف و رعايت حريم بين محرم و نامحرم است حالا اگر يك فرد بيمار دلي از اين موقعيت سوء استفاده كند و نگاه حرام و هوسآلودي به شما بيندازد در اين صورت، گناهي به گردن شما نيست و شما مسئوليتي در اين خصوص نداريد. به او اطمينان دهيد كه شما در برخورد با نامحرمان به چارچوبهاي ديني، ضوايط عقلي و ملاحظات عرفي كاملاً معتقد و پايبند هستيد بنابراين، لزومي به نگراني او نيست. اگر كسي با نگاه حرام و يا گفتگوي غير ضروري باعث كاستن درجهي محبش نسبت به همسر خويش گردد اين چه ربطي به شما دارد؟. اين مشكل ديگران است و خود آنها مسئول اين پيامد احتمالي هستند. وظيفهي شما در هر حال، صرف نظر از اين كه ازدواج بكنيد يا نكنيد رعايت تقواي الهي است. اگر با اين سخنان از غيرتورزي نابهجا و حساسيت بيش از حد او كاسته شد در اين صورت، مشكلتان حل ميگردد. اما اگر همسرتان با اين سخنان برآشفته گرديد و يا اصلاً و ابداً آن را قبول نداشت و يا در صدد توجيه آن برآمد در اين صورت، ظهور و بروز احتمالات ديگر تقويت ميگردد بنابراين، ممكن است همسرتان فردي بدبين و شكّاك و يا حسادت بيمارگونهاي داشته باشد كه او را به حساسيت بيش از حد و كنترل شديد شما وادار ميكند. متأسفانه اين گونه افراد ميتوانند سالها اين بيماري خود را پشت غيرتورزي افراطگونه پنهان كنند و يا بدبيني بيش از حد خود را به صورت الگوهاي جامعهپسند مثلِ غيرت، تعصُّب، عشق و نگراني در مورد خانواده توجيه كنند و گاهي به خاطر همين چيزها مورد تأييد ديگران قرار گيرند. اما واقعيت اين است كه اين جور چيزها همان طور كه شما تجربه نمودهايد به تدريج باعث نوعي شكنجه و آزار ميگردد و در صورت ادامه يافتن آن موجب گسست عاطفي و بروز اختلافات عميق و دامنهدار بين همسران ميشود.
اگر حساسيت بيش از حد همسرتان ناشي از حسادت بيمارگونه وي بوده باشد در اين صورت، بايد بدانيد كه ريشه حسادت هميشه از ترس است؛ ترس از دست دادن و اين ترس هميشه ريشه در اعتماد به نفس پايين و تصوير بد از خود، دارد. مردي كه اعتماد به نفس كمي دارد، به سختي ميتواند به اين باور برسد كه همسرش او را با تمامي محاسن و معايبش پذيرفته است. به همين خاطر، براي اين كه ضعف وجودي خويش را بپوشاند گاهي به كارهاي زير متوسل ميشود:
- نشان دادن عشق و علاقه بيش از حد؛
- اصرار بر همراهي هميشگي؛
- از شما ميخواهد كه دائماً به او ابراز علاقه كنيد؛
- تمام وقت شما را براي خودش ميخواهد؛
- تلفنها و تماسهاي بيش از حد؛
- بدگويي از ديگران؛
- سؤالپيچ كردن؛
- انتقاد زياد از شما.
اگر اين گونه نشانگان و علايم در مورد همسر شما نيز صدق كند در اين صورت، بدبيني و شكاكيت و حسادت بيمار گونه او تقويت ميشود كه براي درمان اين مسئله مهم بايد اقدامات لازم را انجام دهيد. البته ممكن است درمان اين مشكل به تنهايي از عهدهي شما خارج باشد از اين روي، توصيه ميشود كه همسرتان را به مراكز مشاورهاي و خدمات روانشناختي معتبر ارجاع دهيد و يا به بهانهاي او را با اين گونه مراكز بكشانيد و خودتان نيز او را همراهي كنيد و تا ميتوانيد او را ترغيب و تشويق كنيد كه فرايند درمان را پيگيري نمايد تا از شرّ اين گونه رفتارهاي آزار دهنده رهايي يابد.
البته اگر بتوانيد اعتماد به نفس همسرتان را با راهكارهاي بسياري كه در اين خصوص وجود دارد، افزايش دهيد يقيناً در بهبود همسرتان گام مهمي را برداشتهايد.
در پايان، از آنجا كه ما صرفاً احتمالات قابل تصور و علل احتمالي مشكلتان را ذكر كرديم از اين روي، اثبات آن در همسرتان نياز به بررسي همهجانبه و عالمانه دارد به همين خاطر، تنها شما را به مراجعه به مراكز مشاورهاي ارجاع ميدهيم و از ذكر راهكارهاي اختصاصي خودداري ميكنيم.
موفق باشید.