بسم الله.سلام علیکم.
احساس می کنم چند وقتی است گناه برایم عادی تر شده دیگر از گناه به خشم نمیام.
بنده اعتقاد دارم در این عصر خشم از گناه باید بسان تیزی خشم شمشیر امام زمان عج در زمان ظهورشان باشد.
البته همنشینی با افرادی جاهل به دین می تونه علتش باشد اما می خواهم بدونم چطور می تونم به اون خشم اصیل برسم و به آن تعصب قبلی ام برگردم.
خدا خیرتان دهد.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
حالات معنوي انسان گاهي پايدار است و گاهي ناپايدار و زودگذر. انسان متناسب با فضائي كه در آن قرار مي گيرد، حس و حال معنوي پيدا مي كند و با برطرف شدن آن فضا او هم حال معنوي خود را از دست مي دهد. لذا براي كسب حالات معنوي، نبايد بر احساسات و تأثير گرفتن هاي سطحي ناشي از فضاي اطراف تكيه كرد؛ بلكه بايد از طريق كسب معرفت و استحكام بخشيدن به ايدئولژي كه پايه و اساس معنويت است، حال معنوي در خود ايجاد كرد. به نحوي كه اين حال معنوي از درون بجوشد؛ نه اينكه گذر از فضاهاي بيروني آن را بوجود آورد.
انسان بايد انگيزه منطقي و عقلائي از معنويت داشته باشد تا بتواند معنويت خود را پايدار نگه دارد و نسبت به انجام گناه برنامه عادي نشود.
به عبارتي اگر معنويات بر پايه احساسات باشد، نتيجه اش ايمان زودگذر است؛ اما اگر بر پايه معرفت باشد، انسان را در كسب ايمان مستحكم ياري مي كند. مانند كسي كه به خود عطر مي زند و فقط ساعتي معطر است. اما گل چون از خود بو توليد مي كند، هميشه معطر مي ماند. وقتي انسان با كسب معرفت به حق تعالي، در خود انگيزه هاي معنوي ايجاد كند و با چنين پشتوانه اي معنويت از درون او بجوشد و تراوش كند، مي تواند يك حال معنوي پايدار در خود حاصل كند. اما معنويتي كه ناشي از احساسات و جوگير شدن در جمع ها باشد، پايدار نخواهد بود و چه بسا گاهي جنبه كاذب و شيطاني پيدا كند و ما را به گمراهي بكشاند.
- عادي شدن گناه:
گناه اقسامي دارد به يك اعتبار: به گناه مداوم و غير مداوم تقسيم ميشود. گاهي يك گناه از انسان سر ميزند نظير اين كه العياذبالله دروغي ميگويد. اين كار بدي است. بايد توبه كند. بايد جبران كند. ولي يكدفعه گناه مداوم است. يعني هر روز دروغ ميگويد؛ هر روز غيبت ميكند؛ هر روز شايعه پراكني ميكند؛ هر روز ظلم ميكند. اين گناه مداوم خطر دارد خطرش به اندازهاي است كه قرآن ميفرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ اَساؤُوا السُّؤى اَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللّهِ وَ كَانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُونَ»(1)
امام صادق(ع) هم در روايات فراواني ميفرمايد: كه اگر كسي گناه كرد يك نقطه سياهي در دلش پيدا ميشود، اگر توبه كرد آن نقطه سياه پاك ميشود، و اما اگر توبه نكرد و گناه دوم آمد آن نقطه سياه زياد ميشود، و سياهي گناه مداوم كم كم همه دلش را ميگيرد و ديگر رستگار نميشود.(2)
- راه جلوگيري از كمرنگ شدن معنويت و عادي شدن گناه:
1- يكي از راه هاي چنين معنويتي موعظه است. موعظه علاوه بر هشدار به انسان و جلوگيري از غفلت، دائماً معارف حق را به ما گوشزد مي كند و در معرفت ما تأثير مي گذارد. بدين جهت انسان بايد براي دوام معنوياتش، از سويي در محافل اهل بيت عليهم السلام و يا جلسات پند و موعظه حضور مستمر داشته باشد و نماز را در مسجد و به جماعت بخواند و از سوي ديگر از محافلي كه رنگ و بوي ديني ندارد فاصله گرفته، با كساني كه از معنويات دور هستند همنشيني ننمايد.
2- دوستي و ارتباط عاطفي بهترين بستر ساز براي كسب معنويت حقيقي است. روح دميدن به معاشرت با اطرافيان از طريق تقويت عواطف قلبي و برقراري روابط سينه به سينه، موجب جدا شدن انسان از خواسته هاي بُعد جسماني و توجه او به نيازهاي روح و پرورش آن مي شود. داشتن روابط عاطفي سالم موجب تعادل انسان بين عقلانيت خشك و احساسات غير عقلاني مي گردد؛ اما بايد توجه داشت كه اين روابط عاطفي، محور قرار نگيرد و موجب فراموشي ارتباط با خدا نگردد.
3- برطرف كردن موانع اهميتش از خود كسب معنويات بيشتر است. كسي كه خود را از دام موانع نرهاند هرگز نمي تواند در راه كسب معنويت واقعي گام بردارد. كسي كه نتواند بر خواسته هاي نفس خود پا بگذارد، از صعود باز مي ماند و وقتي از معنويات فاصله گرفت، عبادات كه بالهاي پرواز اوست برايش مشكل ميشوند. چنين كسي بايد بداند هرچه بيشتر در راه ارضاي نفس خود گام بردارد، خواسته هاي او بيشتر مي شود. از ميان موانع آنچه روح معنوي را در انسان مي ميراند و بزرگترين مانع به حساب مي آيد مال شبهه ناك است.
- نكتۀ پاياني:
نكته اي كه لازم است در پايان به آن پرداخته شود، استحاله و از بين رفتن معنويت حقيقي و پايدار در اثر عمل نكردن به معارف بعد از آگاهي از آن است. اين كار رفتن زشتي كناره گيري از حقيقت را در نزد انسان از بين ميبرد و ارتكاب گناه را بر او آسان مي كند. به اين ترتيب انسان معنويتي را كه با روح او در آميخته و پايدار شده بود را از بين مي برد.
پي نوشت ها:
1. روم(30) آيه 10؛ سرانجام كار آنان كه به اعمال زشت و كردار بد مداومت نمايند اين ميشود كه آيات خدا را تكذيب و تمسخر ميكنند.
2. ترمذي، سنن، بيروت، دار الفكر، 1403ق. ج 4، ص 659.
موفق باشید.