چرا خدا فقط به ادمهای پولدار کمک میکنه؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دقيقا درنيافتيم كه مقصود شما از كمك به افراد پولدار چيست؛ اگر مقصودتان همين برخورداري از نعمات مادي است بايد عرض كنيم كه مال و ثروت و قدرت و ماننند آن، منشأ و مصداق كامل سعادت و خوشبختي به حساب نميآيد، زيرا ثروت و قدرت، رفاه ميآورند. اما به طور مطلق آرام بخش نيستند و دليل محبوبيت نزد خدا نيست. چه اين كه وسعت نعمت و آسايش برخي براي تشديد عذابشان مي باشد.
خداوند در قران فرمود:«مبادا از كثرت اموال و اولاد آن ها در شگفت باشي، خدا ميخواهد آنها را به همان مال و فرزندان در زندگي دنيا به عذاب افكند».(1) در اين آيه بدين نكته توجه داده شده كه مردم ظاهرنگر كه خيال ميكنند كثرت اموال و امكانات اقتصادي و نيروهاي انساني (كه در دست افراد ناصالح است) موجب خوشبختي است، نه تنها سعادتآفرين نيست، بلكه غالباً مايه دردسر و گرفتاري و بدبختي است، زيرا چنين اشخاص اموال خود را به درستي مصرف نميكنند، تا از آن بهرة مفيد و سازندهاي بگيرد، بلكه اموالشان غالباً در راه هوسهاي كشنده و سركش و توليد فساد و تحكيم پايههاي ظلم مصرف ميگردد و مايه غفلت آنها از خدا و مسايل اساسي زندگي است.
اگر انسان ثروت را اصيل تصور كند و نحوه مصرف آن برايش مهم نباشد، گمان ميكند كه ثروت زياد همواره ماية خوشوقتي است، در حالي كه وقتي به زندگي برخي افراد ثروتمند و زراندوز نزديك شويم، ميبينيم كه ثروت موجب گرفتار آنان است.(2)
و از سوي ديگر بر اساس بيان اميرمؤمنان چه بسا رحمت الهي بر مؤمنان و خوبان در چهره مصيبت و رنج جلوه ميكند و كيفر عذاب او در چهره نعمت و آسايش:
«هو الذي اشتدّت نقمته على أعدائه في سعة رحمته و اتّسعت رحمته لأوليائه في شدّة نقمته؛ (3) اوست خدايي كه عذاب و كيفرش را بر دشمنانش در قالب گشايش رحمت شدّت بخشيده، و رحمت خود را براي اوليائش به صورت سختگيري و رنج اظهار نموده است.»
رنجها و بلاها گاه وسيله آزمايش بندگان و به ويژه مؤمنان است. مؤمن به بلا و رنج گرفتار ميشود، تا آزمايش شود. در پي آن مورد بخشش و آمرزش الهي و نيز تكامل روحي قرار گيرد. به كمال مطلوب خود نزديكتر شود. و زمينه رفاه ابدي او در آخرت را فراهم مي آورد؛ در نتيجه به مقام قرب الهي برسد. به همين خاطر حضرت صادق (ع) فرمود: "مؤمن به منزله كفه ترازو است. هر اندازه ايمانش زياد شود، گرفتاري اش زياد مي شود ". (4)
هر كه در اين بزم مقربتر است جام بلا بيشترش ميدهد
ثانيا، اگر آسايش و راحتي دليل محبوبيت است؛ پس چرا انبيا الهي آن همه رنج وزحمت كشده اند؟ از اين معلوم مي شود كه رنج و زحمت همواره دليل عدم محبوبيت و آسايش نشانه محبوبيت نيست.
ثالثا، گذشتن از پاره اي منافع و بركات به جهت رسيدن به فوائد و ثمراتي به مراتب ارزشمند تر، امري كاملا معقول و منطقي است كه هر انساني در طول زندگي خود به نوعي اين رفتار را تجربه مي كند. بر اساس آن زندگي خود را رقم مي زند؛ اما اگر اين امر مربوط به امور آخرتي و سعادت ابدي باشد، ضرورت و اهميت آن به مراتب بيش تر و بالاتر خواهد بود تا جايي كه انسان ديگر ترك و پرهيز و خويشتن داري را سخت و دشوار نديده، بلكه با توجه به بركات و ثمرات آن، فشار برايش لذت بخش و زيبا خواهد بود.
البته ممكن بود كه خداوند ساختار عالم را به گونه اي قرار دهد كه فشارها و محدوديت هايي وجود نداشته باشد، اما در اين وضعيت ديگر رشد و تعالي و تكامل روحي بشر كه در سايه سختي ها و فشارها و خويشتن داري ها شكل مي گيرد، براي او وجود نمي داشت، حقيقتي كه به نوعي فلسفه اصلي و هدف نهايي زندگي بشر محسوب مي گردد.
پينوشتها:
1. توبه (9) آيه 55.
2. ناصر مكارم، تفسير نمونه، ج 8، ص 70، نشر دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1379ش.
3. نهج البلاغه، نشر موسسه امير المومنين، قم 1380 ش، خطبه 90.
4. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، واژه بلا، نشر دار الحديث، قم، 1416 ق، شماره 1950، ج 21404.
موفق باشید.