با عرض سلام و ارادت
اینجانب پسری 26 ساله میباشم و در خانواده ای مذهبی زندگی میکنم. حدود یک سال پیش به وسواس شدید مبتلا بودم که خدا را شکر هم اکنون این وسواسم خیلی کم شده است. در زمانی که دچار وسواس شدید بودم، به علت سختیم در طهارت، قید استبراء کردن را زده و دیگر بعد از بول استبراء نمیکردم، ولی به علت وسواس مخرج بول و اطراف آنرا را کامل می شستم و بعد از خروج از دستشویی بدن و لباسم خیس بود. در اکثر مواقع بعد از خروج از دستشویی از من یک یا چند قطره بول خارج میشد که من به آن اعتنا نکرده و با همان لباس خیس و نجس روی مبلها، صندلی ها و غیره مینشستم و حتی بعضی مواقع از زیر یا روی لباس ترم به بدن ترم که نجس بود دست زده و به دسته در، کامپیوتر و درب یخچال و... دست زده و اهمیت نمیدادم. حالا مدتی است که وسواسم تقریبا دارد کامل خوب میشود و طهارت ونجاستم درست شده است ولی به دلیل رعایت نکردن طهارت در یک سال پیش، این فکر در ذهن من دائماً خطور میکند که به دلیل اینکه همه جایت نجس است، هیچ نمازی از تو قبول نیست و اصلاً چرا نماز میخوانی تو که نجسی و شیطان به این طریق دارد به من تلقین میکند که قید همه چیز را بزنم . از طرفی آب کشیدن هز چیزی که شک یا یقیین به نجس بودن آن دارم برایم بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است، علی الخصوص که در خانه پدری زندگی میکنم و اگر بخواهم بگویم همه چیز نجس است و آنها را باید آب کشید اطرافیانم هم اذیت می شوند . خواهشمندم مرا راهنمایی کنیید که تکلیفم چیست، تا شیطان این چند رکعت نمازی را هم که می خوانم از من نگرفته است.در ضمن اینجانب مقلد آیت الله مکارم میباشم. با کمال سپاس.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
نكته اصلي اي كه توجه شما به آن، مي تواند مشكلتان را حل كند اين است كه شما يقين به نجاست اين مواردي كه گفته ايد نداريد، لذا نمي توانيد بگوييد كه مثلا دستگيره در، كامپيوتر، درب يخچال و اين جور چيزها نجس شده اند. علت آن هم اين است كه حتي اگر بعد از خروج شما از دستشويي، يك يا چند قطره ادرار از شما خارج شده باشد تنها مقداري از قسمت جلوي لباستان را نجس كرده است، ديگر پشت لباس شما را كه نجس نكرده است، لذا نمي توانيد بگوييد كه مثلا چون روي مبل نشسته ايد، پس مبل ها نجس شده اند. توجه داشته باشيد كه گمان به نجاست، تكليف آور نيست؛ بلكه در صورتى اجتناب لازم است كه انسان يقين به نجاست داشته باشد.
نكته ديگر اين كه حتما مي دانيد كه در سرايت نجاست از يك چيز به چيز ديگر، بايد آن چيز به نحوي خيس باشد كه تري آن به چيز ديگر سرايت كند، لذا داشتن نم و رطوبت براي سرايت نجاست كافي نيست. حالا اگر دقت كنيد مي بينيد كه وقتي انسان به دستشويي مي رود و كمي از لباسش خيس مي شود اين مقدار خيسي با آن وقتي كه لباس را در تشت آب مي اندازند فرق مي كند، به عبارت ديگر خيسي لباس كه در دستشويي ايجاد مي شود بسيار كم و در حد نم و رطوبت است، و اصلا حالت لباس خشك و دستمال و اين جور چيزها طوري است كه وقتي مقداري از آن با يك چيز ديگر خيس مي شود تري را در خودش پخش مي كند، و آنچه كه مي ماند بيشتر رطوبت و نم است، مثلا تري لباس با تري شيشه فرق مي كند، لذا واقعا نمي شود گفت كه وقتي دستتان را به لباس تر نجس زده ايد سرايت نجاست صورت گرفته است و دستتان نجس شده است، يا وقتي كه روي مبل نشسته ايد مبل نجس شده است، شايد احتمال نجاست را بشود داد، ولي احتمال كافي نيست و بايد اطمينان داشته باشيد، كه در اينجا هم بعيد است كه اطمينان حاصل شود.
گفتنى است كه طبق نظر آيت الله مكارم، متنجس در بيش ازدو واسطه موجب سرايت نجاست نمى‏شود. اين نكته خيلي مهمي است كه اگر كساني كه وسواس در طهارت و نجاست دارند اين مسئله را بدانند خيلي از مشكلاتشان حل خواهد شد. مثلا اگر دست راست شما با ادرار نجس شده است، وقتي كه خشك شد ميشود متنجس و واسطه اول، سپس دست راست شما اگر با رطوبت جديدي با دست چپ شما برخورد كرد، دست چپ شما مي شود متنجس و واسطه دوم، و سپس دست چپ شما بعد از خشك شدن، اگر با رطوبت جديدي به پاي شما برخورد كرد، پاي شما مي شود متنجس و واسطه سوم. حالا نكته اينجاست كه اين پاي شما كه متنجس سوم است، خودش نجس است، اما اگر با رطوبت به چيز ديگر بخورد، آن چيز را نجس نمي كند. اگر دقت كنيد خيلي از جاهايي كه شما فكر مي كنيد كه نجس هستند جزء اين سه واسطه نيستند، و جزء واسطه هاي بعدي هستند، لذا اين مسئله خيلي به شما كمك مي كند.
حالا با توجه به مسئله بالا آن چيزهايي كه شك به نجاست آنها داريد كه تكليفشان معلوم است و نبايد به آنها اعتنايي بكنيد، اما اگر به بعضي موارد يقين داشتيد فقط همان جاها را آب بكشيد و به اين كاري نداشته باشيد كه نجاست به جاهاي ديگر هم سرايت كرده ا ست يا نه، چون بقيه چيزها مشمول قانون واسطه كه در بالا گفته شد مي شوند.
اين فكري كه گاهي در ذهن شما مي آيد كه شما نماز را كنار بگذاريد يقينا شيطاني است و كاملا واضح است كه شيطان مي خواهد شما را بي نماز كند، لذا به هيچ عنوان نمازتان را ترك نكنيد، حتي اگر فكر كرديد كه لباس يا بدنتان نجس است باز هم نماز را ترك نكنيد و با همان لباس و بدن نماز بخوانيد، مطمئن باشيد كه نماز شما از اين جهت اشكالي ندارد، و خدا هم در اين موارد گير نمي دهد.
نكته ديگر اينكه طهارت و نجاست يكي از احكام اسلامي است كه خود دين اسلام و ائمه معصومين در رواياتي كه به دست ما رسيده است به ما ياد داده اند كه نبايد خيلي به آن اهميت داد. نوع برخورد خود ائمه معصومين با مسئله طهارت و نجاست طوري بوده است كه هميشه سعي مي كرده اند يك راه فرار از نجس دانستن اشياء، به اطرافيانشان ياد بدهند، يعني فرموده اند كه تا راه فراري هست و احتمال نجس نشدن اشياء هست نبايد آنها را نجس بگيريد. يك نمونه از اين روايات را براي شما نقل مي كنم:
همان طور كه مى‏دانيد در زمان پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) با اين كه آب لوله‏كشى و امكانات بهداشتى فعلى موجود نبوده است، مسلمانان به طور عادى زندگى مى‏كردند و در خصوص طهارت و نجاست مشكل خاصى نداشتند. روايتي در كتب حديثي ما هست كه شخصي خدمت امام معصوم رسيد و گفت كه يك روز من در اتاقي را باز كردم، ناگهان سگي از اتاق بيرون پريد، و ديدم كه پوزه سگ ماستي بود. سپس وقتي كه به داخل اتاق رفتم، ديدم كه يك كاسه ماست چكيده در آنجاست كه اندازه يك پوزه سگ درون آن خالي است، حالا اين ماست پاك است يا نجس؟ حضرت فرمودند كه پاك است، چون كه شايد آن سگ در جاي ديگر پوزه اش را ماستي كرده است و آن ظرف ماست هم جاي دهان يك گربه در آن باشد؛ تو كه خودت چيزي نديدي، پس نجس نيست.
حالا ما اگر اين اتفاق برايمان مي افتاد مانند امام معصوم حكم مي كرديم؟ يا اينكه كار را بر خودمان سخت مي كرديم و آن ماست را نجس مي دانستيم؟
شما مسائل شرعي خود را حتما از شخصي آگاه بپرسيد و به دل خودتان اعتنا نكنيد. شما مي توانيد با شماره تلفن (096400) با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني تماس بگيريد و از واحد فقه و احكام و همچنين واحد مشاوره استفاده كنيد، و مي توانيد همين مسئله اتان را از طريق سايت آيت الله مكارم، از آيت الله مكارم استفتا كنيد و آنها جوابتان را از نظر شرعي خواهند داد. هم چنين مي توانيد به يك روان شناس هم مراجعه كنيد تا به درمان اضطراب احتمالي شما بپردازد.
موفق باشید.