با سلام و خسته نباشید به شما .دختری سه ساله دارم کهخیلی حس تملک زیاد روی وسایلش دارد و وقتی کسی به منزل ما می آید به خاطر این حس نمی تواند با آن بچه ها با آرامش بازی کند,هر چقدر هم به او می گویم کسی این کار را نمی کند فایده ای ندارد.چه کنم؟
2-قصد دارم برای فرزند دومم اقدام کنم اما دخترم وابستگی نسبتا زیادی داردبرای اینکه ضربه ای به وارد نشودآیا می توانم او را مهد قرآن بفرستم؟آیا زده نمی شود؟چند ساعت در روز می توانم او را در مهد بگذارم؟در ضمن او نوه اول خانواده و مورد توجه همه بوده.
3-او تازگی با آلت جنسی خود ور می رود و گاهی شیئی را می خواهد در خفا داخل واژن خود ببرد؛ما به این مسائل خیلی دقت داشته ایم حالا چه کار کنم؟
4-در باره نوع پوشش و آرایش در خانه مدام ادای مرا در می آورد آیا می توان در خانه اجازه استفاده از وسایل آرایشم را به اوبدهم و لباسهای کمی بازتر تن اوکنم؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
جا دارد در مورد هر يك از سؤالات شما بحث مبسوطي را ارائه دهيم. اما از آنجا كه اين مركز در ارائه پاسخ محدوديت دارد، توصيه ميشود در هر مكاتبه تنها يك سؤال را مطرح كنيد تا حداقل فرصت كافي براي پرداختن به آنها وجود داشته باشد.
حس مالكيت يك چيز كاملاً عادي در فرايند رشد طبيعي كودك به خصوص كودكان 2 تا 4 سال به حساب ميآيد از اين روي، والدين بايستي به ادعاي حق مالكيت فرزند خود احترام بگذارند. در اين مرحله از رشد كودك، هرچه به مالكيت او احترام بگذاريد، احترام به مالكيت ديگران را ياد مىگيرد. درك مفاهيم مالكيت (مال من، مال تو، مال او) مشاركت، سخاوت، بخشش، انساندوستى، هديه دادن، قرض دادن همانند ديگر مراحل رشد كودك، به تدريج شكل مىگيرد بنابراين، پدر و مادر هرگز نبايد به كودك خود فشار بياورند يا او را بهخاطر سخاوت نداشتن سرزنش كنند. وقتى كودك هنوز معنى سخاوت را نمىداند و براى آن آمادگى ندارد، از سرزنش به جز تحقير و در هم شكستن اعتماد به نفس او چيز ديگري عايد وي نمىشود. در واقع، همانقدر كه سخاوت در بزرگترها صفتى پسنديده است، خودخواهى در كودك نيز امرى طبيعى است سخاوت پيدا كردن مستلزم اين است كه كودك، در وهلهي اول، احساس مالكيت را به خوبي درك كرده باشد و يك يا چند شيء را در تملُّك خود بداند. وقتى كودك معنى «مال من» را مىفهمد، نشاط فوقالعادهاى پيدا مىكند. حالا او با دنياى اطراف خويش آشناتر شده و اعتماد به نفس و استقلالى براى خود يافته است. اين مرحلهاى مهم از رشد كودك به حساب ميآيد كه پدر و مادر نبايد اهميت آن را ناديده بگيرند و با در هم شكستن اين استقلال كودك، به روحيهٔ او لطمه بزنند. متأسفانه برخي از والدين به دليل عدم شناخت از مسئله احساس مالكيت كودكان و نقش آن در رشد شخصيت آنان، آسيبهاي روحي ـ رواني بعضاً جبران ناپذيري بر شخصيت كودك وارد ميآورند. ابتدا با تشويق و تحميق سپس با تهديد و تنبيه، كودك را به اكراه و اجبار وادار ميكنند كه علي رغم ميل باطني اش اسباب بازيهايش را به كودك ميهمان بدهد. اگر زودتر از موقع به فرزندتان اصرار بورزيد كه خودخواهي را كنار بگذارد و يا مجبورش كنيد اسباب بازي خود را به كودك ديگري بدهد، يا اسباب بازي او را به زور از دست او بگيريد و به كودك ديگر بدهيد، كودك احساس عدم امنيت ميكند و همواره اين ترس و نگراني را خواهد داشت كه مبادا كسي اسباب بازيهايش را از او بگيرد و در نتيجه با نزديك شدن هر كودك به حريم بازي خود دچار وحشت و استرس ميشود و او را به زور عقب ميراند و يا آرامش خود را از دست ميدهد. فشار و سختگيري براي سخاوتمند شدن كودك، رشد طبيعي او را به تأخير مياندازد و حاصل ديگري ندارد.
براي حل اين مشكل، ضمن اين كه به حس مالكيت فرزند خود احترام ميگذاريد تا روند طبيعي خود را طي كند، سعي كنيد در صورت امكان، قبل از شروع بازي چند اسباب بازيِ يك شكل تدارك ببينيد و در اختيار كودكان قرار دهيد در اين صورت، تا حدود زيادي موفق ميشويد از هر گونه درگيري و دعوا آنان جلوگيري كنيد.
بازيهاي جمعي مانند «خانه بازي»، «مهمان بازي»، «دكتربازي» و يا «فروشگاه بازي» را به كودكان ياد دهيد تا آنها به تدريج با مفاهيم مشاركت، سخاوت، بخشش، دادن و گرفتن آشنا گردند.
هنگام دعواي كودكان بر سر تملُّك اشياء بهتر است تا حد امكان چيزي نگوييد و بگذاريد خودشان مشكلشان را حل كنند مگر اين كه يكي از بچهها بخواهد به ديگري زور بگويد. اگر متوجه شديد كه يكي از كودكان اسباب بازي را از ديگري قاپيده است، خيلي محترمانه و منطقي اسباب بازي را از او بگيريد و به نفر اولي بدهيد، سپس نفر اولي را تشويق كنيد كه اسباب بازي را به كودك ديگر بدهد. نبايد در برابر كودكي كه چيزي را به زور از ديگري ميگيرد واكنش مثبت نشان دهيد بلكه، بايد او را تشويق كنيد كه صبر كند و از كودك ديگر بخواهد اسباب بازي را به او بدهد. اگر به هنگام دعوا بر سر اسباب بازي هيچ يك از كودكان دست از دعوا برنمي دارند در اين صورت، بهتر است اسباب بازي را از همهي آنان بگيريد و آنها را سرگرم بازي ديگري بكنيد.
بر اساس تحقيقات به عمل آمده امروزه معلوم شده است كه رعايت فاصله سني مناسب بين فرزند اول و دوم، تاثير مهمي در تكامل و بهداشت رواني آنها و خود مادر دارد. البته هنوز يك قاعده كلي و توافق عمومي درباره بهترين فاصله سني مناسب بين همهي كارشناسان وجود ندارد. بعضي از كارشناسان تعليم و تربيت كودكان، بهترين فاصله سني بين فرزندان را 3 تا 4 سال ميدانند. برخي ديگر، بهترين فاصله سني بين فرزندان را 3 تا 5 سال ميدانند.
به هر حال، بهتر است اين فاصله كمتر از 3 سال و بيشتر از 5 سال نباشد تا هم سيستم خانواده تقويت شود هم فرزندان در معرض آسيبهاي احتمالي قرار نگيرند. اين فاصله سني كمك ميكند تا بچهها هر دو در يك ردهي سني و از يك نسل باشند در نتيجه، ميتوانند با هم ديگر رفاقت كنند نه رقابت. از سوي ديگر، بچهها با فاصله سني مناسبتر ميتوانند با هم رفيقتر باشند و توافق و تفاهمي كه اغلب در دوره نوجواني به خاطر ماهيت ارتباط با بزرگترها محدود ميشود و نميتوانند با پدر و مادرهايشان داشته باشند، با همديگر تجربه كنند. مهم از همه، در اين مدت ضعف بدني مادر و خستگي جسماني ناشي از زايمان اول از بين ميرود و مواد غذايي به مقدار كافي به بدن مادر ميرسد و آنچه مادر در زايمان اول از دست داده از ويتامينها و املاح مهمي مانند آهن و كلسيم جبران شود.
به هر حال، جديدترين مطالعات نشان دادهاند كه فاصله خيلي كم و يا خيلي زياد ميان بچهها موجب بروز مشكلاتي در كودك ميشود و گاهي موجب بروز خطراتي هم براي مادر و هم براي فرزندان ميشود از اين روي، اگر قصد بارداري مجدد داريد، بهتر است فاصله مناسب را رعايت كنيد.
اين را هم بدانيد، دلبستگي و وابستگي كودك خردسال در سنين كودكي به مادر تا حدودي طبيعي است. البته توجه افراطي والدين و اطرافيان و همچنين رفع فوري نيازها و خوشخدمتيهاي وقت و بي وقت آنها به كودك در اين ميان بي تأثير نيست. براي حل اين مشكل، گاهي ميتوانيد برخي كارهاي كودك را به خود او بسپاريد تا خودش انجامش دهد و نيز او را به بازيهاي جمعي ترغيب كنيد و خودتان از دور نظارهگر باشيد و يا او را براي نگهداري به مدتي كوتاه به اطرافيان تان بسپاريد تا به تدريج وابستگي كودكتان به شما كم شود.
اين را هم بدانيد، كودك در سه سالگي علاقه زيادي به بازي با بچهها و رفتن به مهد كودك پيدا ميكند بنابراين، هيچ ايرادي ندارد او را به تدريج با رفتن به مهد كودك آشنا كنيد و از روزي يك ساعت شروع كنيد و به تدريج بر مدت آن بيفزاييد. البته بايد توجه داشت كه رفتن به مهد نبايد جايگزين بازي مادر با كودك شود و يا خللي در ارتباط عاطفي آنان ايجاد كند. توجه داشته باشيد آنچه در فرستادن بچهها به مهد كودك مد نظر است، بازي كودكان با همسالان و تقويت روحيه اجتماعي آنان است بنابراين، بحث آموزش و حفظ قرآن و مطالب ديگر كه متأسفانه امروزه در برخي از مهدهاي قرآن به صورت افراطي به آن پرداخته ميشود اصلاً منظور نيست چرا كه در نگرش اسلامي آموزش كودك بعد از هفت سالگي آغاز ميشود.
امام صادق (ع) در اين زمينه ميفرمايند: «دَعِ ابْنَكَ يَلْعَبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ يُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَكَ سَبْعَ سِنِينَ فَإِنْ أَفْلَحَ وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا خَيْرَ فِيهِ؛ فرزندت را هفت سال رها كن تا بازى كند و سپس هفت سال بعد او را تأديب كن و آموزشهاي لازم را به او بده و سپس هفت سال او را همراه خويش گير پس اگر رستگار گرديد كه هيچ وگرنه خيرى در او نيست.»
در خصوص بازي فرزندتان با آلت تناسلياش همان طور كه در مكاتبه قبلي گفتيم ممكن است از سر كنجكاوي بوده باشد به همين خاطر، ميتوانيد حساس بودن اين نقطه از بدنش را براي او توضيح دهيد و يا با پوشاندن لباس زير به همراه شلوار كمربند دار به نوعي غير مستقيم مانع دست ورزي و آسيب رساندن او به ناحيه تناسلياش گرديد.
در باره نوع پوشش و آرايش فرزندتان بايد بگوييم به نظر ميرسد او هنوز درك درستي از اين موضوعات ندارد و صرفاً به خاطر تقليد از شما اين كارها را ميكند از اين روي، بهتر است اجازه استفاده از برخي وسايل اختصاصي بزرگسالان را به او ندهيد و از پوشش مناسب او استفاده كنيد تا او از همين سنين كودكي به تدريج با مسئله حجاب و لزوم پوشش در برابر نامحرمان آشنا گردد.
پينوشت:
1. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، ج3، ص492، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 ق.
موفق باشید.