سلام
چرا پدری که فرزندش را میکشد قصاص نمیشود تا جلوی قتل دیگرش گرفته شود؟
چرا این حق قصاص نشدن به او داده شده است؟
ممنون

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از نظر فقه اسلام در حالت طبيعي پدر به خاطر قتل فرزندش قصاص نمي شود، لكن اين امر در صورتي است كه قتل به نوعي مصداق افساد در زمين و محاربه نباشد و الا حاكم مي تواند اين فرد را به عنوان مفسد في الارض اعدام نمايد؛ اما در حالت عادي اگر پدري فرزند خود را خواسته يا ناخواسته بكشد، قصاص نمي شود(1) و تنها محكوم به پرداخت ديه يا تحمل تعزيرات و مجازات هاي ديگري كه قاضي تشخيص مي دهد، خواهد بود؛ طبق نظر مشهور فقها اين مورد تنها مخصوص پدر است و شامل مادر نمي شود.
در مورد حكمت اين امر ابتدا بايد روشن كرد كه ما ادعا نمي كنيم همه حقيقت را در خصوص اين حكم مي دانيم؛ اما با تامل و تفكر مي توان به احتمالاتي در اين خصوص رسيد:
اصولا در مورد قتل عمدي، بر اساس فلسفه خاصي كه در قصاص وجود دارد، حكم اوليه اسلام بر قصاص مي‏باشد. براي رعايت همين فلسفه بايد تا جايي كه امكان دارد، كسي از اين حكم استثنا نشود. دليل اصلي اين امر، هم ماهيت بازدارندگي و امتناعي اين حدود براي ارتكاب جرايم مشابه است؛ هم تنبه خود فرد در قبال جنايتي كه مرتكب شده است.
اما در مورد پدر اين امر استثنا شده، پدر مسئول و متكفل رشد و پرورش و تربيت كودك خود است كه با زحمات طاقت فرسا و تحمل سختي هاي فراوان اين نهال وجودي خود را كه ثمره عمر اوست، آبياري كرده است و به شكل طبيعي به هيچ وجه حاضر به انجام چنين جنايتي در حق او نخواهد شد؛ در نتيجه اگر در موارد نادر پدري دست به چنين جنايتي بزند، عامل بازدارنده از انجام اين رفتار توسط ديگران از دست نخواهد رفت. در هر حال اين عامل دروني بازدارنده براي همه پدران وجود دارد و اين امر تاثيري در عملكرد ديگران نخواهد داشت.
در واقع در چنين وضعيتي يعني با قصاص نشدن اين فرد ديگر پدران تمايل به انجام چنين رفتاري پيدا نمي كنند تا با اين قصاص مانع شكل گيري اين خيال در ذهن ديگران شويم؛ از طرف ديگر زنده ماندن و ادامه زندگي براي چنين فردي و تصور جنايتي كه انجام داده، براي تنبيه و تنبه او كافي است و او با هر بار تصور كارش در نهايت رنج و عذاب قرار خواهد گرفت.
به علاوه كه اصل قصاص نوعي تشفي خاطر براي وليّ ميت است، در حالي كه پدر خود وليّ فرزند محسوب مي شود و تشفي خاطر ولي دم و احقاق حق او در اين مورد تا حدودي بي معناست.
در هر حال اقدام به قتل فرزند توسط پدر گرچه بسيار نادر است، ولي مراعات حق سابق پدر و ولايت او بر فرزند و اموري از اين قبيل، باعث تخفيف در مجازات مي شود. هرچند بخشش قصاص، از زشتي كار او نمي كاهد و ديه و مجازات هاي احتمالي تعزيري به جاي خود باقي است.
از طرف ديگر پدر به طور طبيعي نان آور و تأمين كننده هزينه خانواده است. با مرگ او نه تنها يك نفر مرده است، بلكه ساير اعضاي خانواده از كوچك و بزرگ از حيث زندگي و جنبه‌هاي اقتصادي و مالي با مشكلات فراواني مواجه مي‌شوند و قصاص او ضربه مهلك ديگري بر پيكر خانواده خواهد بود.(2)
به هر حال مبناي اصلي اين حكم روايات عديده اي هستند كه در اين زمينه از معصومان به ما رسيده است، از جمله از امام صادق نقل شده:
لَا يُقَادُ وَالِدٌ بِوَلَدِهِ وَ يُقْتَلُ الْوَلَدُ بِوَالِدِهِ إِذَا قَتَلَ وَالِدَهُ مُتَعَمِّداً؛(3)پدر براي قتل فرزندش قصاص نمي شود، ولي اگر فرزند عمدا دست به قتل پدر بزند ،قصاص مي گردد.
پي نوشت ها:
1. امام خميني‏، تحرير الوسيله، مؤسسه دار العلم‏، قم، چاپ اول، ج 2، ص 251.
2. قدرت الله خسروشاهي، فلسفه قصاص در اسلام، نشر بوستان كتاب، قم، 1380 ش، ص 94.
3. شيخ طوسي، تهذيب الأحكام، نشر دار الاحيا التراث العربي، بيروت، 1411 ق، ج‏10، ص 237.
موفق باشید.