من یه دخترم.دختری که تو یه خانواده مقید به اخلاق دینی بزرگ شده.حدود 7 سال است که با خانواده همکار پدرم ارتباط خانوادگی داریم آن خانواده دقیقا یک پسر که یک سال از من بزرگ تر است دارند.
خانواده ها آنقدر صمیمی هستند که باهم سه بار سفر به مشهد رو داشتیم.
به قول بابام جیب من با بابای اون پسر یکیه منظورش دقیقا واضح است که چیه حتی اطرافیان هم از این صحبت پدرم متوجه منظورش میشن...
اون پسریه مذهبیه که برای نماز جماعتش از کاراش میزنه منم نماز و روزم دقیقا تا اینجا که به لطف خدا سر وقت بوده با هیچ جنس مخالفی هیچ گونه ارتباطی نداشتم و نخواهم داشت.
ما اگه بخوایم حرف بزنیم در حد یه سلام و علیک و گاهی هم در مورد مسائل درسیست و معلمان و...
حالا من نمیدونم تکلیفم چیه چون من به او علاقه مند شدم ولی جرئت ابراز رو ندارم از طرفی خیالم راحته که مورد تایید پدر و مادرم هست تورو خدا کمکم کنید حداقل باید یه نشونه داشته باشه از علاقه داشتن به من...
نمی خوام روح و روانمو که این همه سال پاک نگه داشتم با افکار بیهوده نابودش کنم.
من و اون پسر روابطمون جوری نیست که بخوایم سوالات مستقیم از علاقه از هم بپرسیم ولی در بعضی از مهمونی ها یا سفر هامون متوجه نگاه های زیر چشمیش میشم که تمام حواسش به منه.آیا این از نشانه های دوست داشتنه؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
بسيار خرسنديم كه با وجود علاقه نسبي به فرد مورد نظر، با خودداري از رفتار يا برخورد نسنجيده از وقوع اتفاقات ناگوار جلوگيري كرده ايد. قطعا به خاطر اين خويشتنداري نزد خداوند مأجور خواهيد بود. خواهر گرامي لطفا به نكات ذيل توجه كنيد.
1. درخواست كمك و ياري شما همراه با حيا و عفتي است كه البته از هر دختر معتقد ايراني مانند شما انتظار مي رود. اما سعي كنيد قبل از هر اقدامي كنترل روحيات خود را در دست بگيريد و با مديريت صحيح، احساسات زودگذر را سازماندهي كنيد. احساس عاطفي شما به ايشان گناه محسوب نمي شود، اما چگونگي كنترل اين احساس و بكارگيري منطق و عقل در جلوگيري از صدمات جبران ناپذير اهميت بسياري دارد.
2. خداوند طبيعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبيعت زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. اين يكي از تدابير حكيمانه و شاهكارهاي خلقت است كه در غريزة مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است. گاهي ديده مي شود كه عشق افراطي باعث كاهش عزت نفس دخترخانم ها و در نتيجه پيمودن راهي ناصحيح براي بدست آوردن معشوق مي شود.
3. بنابراين اولا دقت كنيد كه اين عشق يكطرفه نباشد و ثانيا براي رسيدن به آن با حفظ حرمت خود منتظر باشيد تا طرف مقابل پيش قدم شود. با توجه به اين نكته، بهتر است از بيان مستقيم علاقه خود به ايشان خودداري كنيد. رعايت اين نكته باعث افزايش قرب شما در نزد ايشان خواهد بود. در عين حال بايد توجه داشت كه اين مسئله باعث نمي شود كه شما به بهانه جلب محبت او، براي جويا شدن نظر او هيچ اقدامي نكنيد.
4. غالبا افراد مي توانند از نوع برخورد يا شيوه صحبت كردن يا طرز نگاه ها تا حدودي از وجود يا عدم وجود علاقه اطلاع كسب كنند. البته طرز تلقي شما از نوع نگاها يا نحوه صحبت كردن با شما بايد واقع گرايانه باشد و نه براساس توهمات و تصورات غلط كه ريشه در يك عشق يكطرفه دارد. اميدوار بودن به نگاه هاي گاه و بيگاه جز تلف كردن وقت شما و از بين بردن فرصت هاي پيش رو در تحصيل و از بين بردن تمركز و خدايي نكرده تبديل شدن اين نگاه ها به تيرهاي زهر آلود شيطان ثمر ديگري ندارد.
5. اگر واقعا تا بحال به هر علتي از وجود علاقه ايشان مطمئن نشده ايد، بهترين و سالمترين روش براي اطمينان از وجود علاقه (پس از تصميم اطمينان از وجود شرايط ايده آل و همتايي دو طرف) كسب اطلاع غير مستقيم از خود فرد است. اصولا در مواردي از اين دست، كمك افرادي به عنوان واسطه مي تواند در بدست آوردن اطلاعات كافي موثر باشد. بنابراين از بين آشنايان نزديك و مورد اعتماد خود كه الزاما بايد رازدار و دلسوز و با تجربه (جنس مونث و متاهل) باشند افرادي را براي مشاوره و راهنمايي انتخاب كرده و آنها را در جريان امر قرار دهيد. افرادي مانند مادر گراميتان مي تواند راهنماي خوبي در اين زمينه باشد.
6. همانطور كه گفتيد تفكر افراطي نسبت به اين مورد مي تواند مسئله ساز شود. بنابراين اگر تمايلي به انجام روش بالا براي فهميدن ميزان علاقه ايشان نداريد بهتر است او را فراموش كرده و مانع از دست دادن فرصت هاي مناسب ازدواج شويد.
7. اما در صورت اطمينان از وجود علاقه دو طرفه، خانواده ها را در جريان بگذاريد تا از طريق مراسم خواستگاري ميزان ملاكهاي ازدواج و كفويت يكديدگر را سنجيده و سپس تصميم خود را در دلبستن به يكديگر قطعي كنيد.
موفق باشید.