سلام
من دوستی دارم با اینکه متأهل است و فرزند دارد عاشق یکی از اقوام خود شده است و آن مرد نیز خانواده دارد به طوری که آن مرد تقاضای رابطه کرده و دوست بنده نیز مایل به قبول آن تقاضا دارد. ومن نیز چون نسبت به این قضیه ناراحتم ، می خواهم به دوستم کمک کنم تا از این فکر فاسد دور شود لطفا راهکارهای به من بگویید تا کمکی کرده باشم؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
مديريت اين مساله به خاطر بار هيجاني بسيار بالايش تا حد زيادي از عهده شما خواهر گرامي بيرون است، چرا كه موعظه و نصيحت در اين گونه موارد بسيار كم تاثير بلكه بي تاثير است. قطعا علل مختلفي دست به دست همه داده تا ايشان با اين مرد غيرخويشتندار در بياميزد و عاشق سينه چاك وي گردد. عشق مرضي در برخي موارد ريشه در اضطراب افسردگي و وسواس فكري فرد عاشق دارد. اين امكان وجود دارد كه دوست شما از اضطراب آشكار يا نهان در رنج باشد و به اين مرد به چشم يك آرامشگر (كاذب و شيطاني) بنگرد. در بسياري موارد فرد عاشق از روحيات افسرده وار (و بي معنايي زندگي) بي نصيب نيست و همين امر موجب مي گردد فرد، معشوقش را يگانه معناي زندگي خود بپندارد و حاضر شود براي از دست ندادن وي (كه به مثابه از دست دادن معناي زندگي است) تن به هركاري از جمله فساد و فحشا دهد. در بسياري موارد اين عشق چيزي جز فكر يا رفتار وسواسي نيست و فرد عاشق همچون يك فرد وسواسي اراده اي براي قطع رابطه عشقي (همچون كنار گذاشتن يكباره وسواس) ندارد و به نوعي خود را مجبور به تداوم رابطه مي بيند. البته خلاها و انگيزش هاي جنسي در اين آب و گل آلود مشغول صيد ماهي خود هستند و به نحوي آتش بيار قضيه مي شوند. اگر عشق دوست شما به اين شيطان انسان نما، تحت تاثير اين سه اختلال (يعني اضطراب، وسواس و افسردگي) باشد ايشان چاره اي ندارد كه براي برون رفت از اين مخمصه شيطاني به درمان نسبي اين سه بپردازد. مثلا يك دارودرماني ساده بسيار مي تواند اراده ايشان را براي ترك وي بالا ببرد. البته اين خانم به احتمال قريب به يقين به هيچ وجه در صدد مراجعه به روان شناس يا روانپزشك بر نخواهد آمد و خداي ناكرده تا آخرين مرحله پيش خواهد رفت. بهتر است فقط ايشان را متقاعد نماييد كه قبل از هر اقدامي با يك روان شناس خانم به مشورت بنشينيد. اگر به هر دليلي ايشان پذيراي دعوت شما به مراجعه نبود، بهتر است از غرق شدن در مشكل ايشان (به بهانه نجات دادن وي) پرهيز نماييد چرا كه ما روان شناسان نيز تا آنجا با مراجعان و بيماران خود پيش مي رويم كه به خودمان آسيب نرسد و به نوعي غرق مسائل بيمارمان نگرديم. در شرايط فعلي شما بايد در حد شرع به امر به معروف و نهي از منكر بپردازيد و فارغ از نتيجه به وظيفه شرعي خود عمل نماييد. مي توانيد از طرق قانوني آن مرد را تهديد به افشاگري يا شكايت نماييد و به نوعي پاي ايشان را از زندگي دوستتان قطع نماييد. باز تاكيد مي گردد اصل شما هستيد و سلامت دين و روان شما از هر مداخله دلسوزانه اي بهتر و خداپسندانه تر است.
موفق باشید.