به نام خدا و با آرزوی توفیق برای شما خوبان
1.آیا در روایات ذکر شده که انسان چند روز اگر گناه نکند صاحب کرامت و چشم برزخی میشود؟ حداقل چند روز از ترک گناه بگذرد این حالت خودش را نمایان میسازد؟
2.چطوری میتوان وقتی که با یک همسر و شریک زندگی داخل یک منزل و باهم زندگی می کنیم و ایشان علیرغم میل شوهر خیلی حجاب مناسبی ندارند و پایبند نماز به صورت دائمی نمیباشند و اهل بعضی رذایل از قبیل غیبت و... میباشند
بهنظر شما چطوری میشود در کنار چنین افرادی حالا چه همسر چه پدر و مادر به مقامات اولیای خدا رسید. در ضمن هر وقت سعی در رعایت تقوای بیشتر میکنم همسر بنده میگوید شخصیتی مثل علامه طباطبایی چون رشته درسی اش این بوده باید رعایت این مسائل را در حد اعلی میکرده و تویی که هنر خواندی نه میتوانی و نه لازم است که ادای آنها را در بیاوری. با این طرز تفکرها چه کنیم؟ فرصت زندگی محدود است واقعا چه کنیم؟
3.من در حال حاظر ساکن کرج هستم چطوری میتونم یک استاد اخلاق عامل در این شهر پیدا کنم آیا راهی وجود دارد؟ مطالعه عرفانی زیاد داشتم اما توصیه های خصوصی استاد و نفس گرم یک مرد الهی فوق العاده تاثیر گذار تر خواهد بود
با تشکر از شما بزرگواران
پرسش: موانع سيروسلوك
به نام خدا و با آرزوي توفيق براي شما خوبان
1.آيا در روايات ذكر شده كه انسان چند روز اگر گناه نكند صاحب كرامت و چشم برزخي ميشود؟ حداقل چند روز از ترك گناه بگذرد اين حالت خودش را نمايان ميسازد؟
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
سحرگه رهروى در سرزمينى همى گفت اين معما باقريني
كه اى صوفى شراب آن گه شود صاف كه در شيشه بماند اربعيني
براي روشن تر شدن حقيقت مطلب به دو حديث توجه كنيد.
1- نخست به اين حديث شريف توجه كنيد: من اخلص للَّه باطنه، و خشع له بقلبه، و راى نفسه مقصّرا بعد بذل كلّ مجهود، وجد الشّكر عليه حاصلا، فيكون ممّن يرجى له الخلاص من الرّياء و النّفاق، اذا استقام على ذلك في كلّ حال(1) هر كه باطن خود را براي خدا خالص گرداند، و خود را از لوث هواهاي نفسانى مبرا سازد، و در هر حال تسليم امرخدا باشد، و ظاهر و باطن و دل و زبان خويش را براي خدا خاضع و خاشع گرداند، و با اين وصف، معترف به تقصير خود در پيشگاه خدا باشد، خود را طلبكار نداند، و مپندارد كه به خاطر عبادت و اخلاص، موقعيت و اعتبارى در نزد خدا دارد، بلكه همواره خود را مديون و مقصّر بداند ،و لحظه اي از طريقه شكرگزارى منحرف نشود، و برهمين احوال در صراط مستقيم باقى بماند، مىتوان گفت كه چنين شخصي تازه از ريا و نفاق خالص شده است.
2- از حضرت امام محمد باقر(ع) روايت شده كه "هر كس چهل روز ايمانش را براي خدا خالص گرداند، خداوند محبت دنيا را از دلش بيرون برد، و روشن بيني يا بينشى به وى عطا كند كه درد و درمان خويش را بداند، و حكمت را در دلش جاى دهد، و زبانش را به حكمت جارى سازد.(2) بر اساس مفهوم اين دسته از روايات اگر كسي حد اقل چهل روز همه وجودش و كارها و فعاليت هاي اعضا و جوارح خويش را براي خدا خالص گرداند، اميد است كه چشمه حكمت و روشن بيني در درونش سر باز كند، ليكن بايد توجه داشت كسي كه مي خواهد خود را براي خدا خالص گرداند، بي چشم داشت و مزد و مواجب اطاعت خدا مي كند، نه آن كه عبادت مي كند تا چشم برزخي پيدا كند يا اهل كرامت گردد، زيرا در اين صورت او خود را براي خدا خالص نكرده است، بلكه براي آن كه صاحب كرامت و چشم برزخي گردد، خود را از گناه دور نگه داشته است. آياشنيده اي كه مولا اميرالمؤمنين(ع) يك انگشتري در حال ركوع به فقير داد، آيه ولايت در شأن او نازل گرديد، ولي فردي از صحابه معروف بيش از هفتاد انگشتر گرانقيمت به فقير داد، ليكن خدا يك كلمه در شأن او چيزي نفرمود؟ مي دانيد چرا؟ چون اميرالمؤمنين(ع) انگشتر را با اخلاص كامل در راه خدا داد، ولي آن فرد براي آن كه خدا به او توجه و عنايتي داشته باشد(شايد به دنبال نزول آيه براي خودش بوده)، انگشتر به فقير داد.
پي نوشت ها:
1. عبد الرزاق گيلانى،مصباح الشريعة- ترجمه عبد الرزاق گيلانى، ناشر پيام حق، ص319.
2. محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش، ج 5، ص 295.
پرسش: موانع سيروسلوك
2.چطوري ميتوان وقتي كه با يك همسر و شريك زندگي داخل يك منزل و باهم زندگي مي كنيم و ايشان عليرغم ميل شوهر خيلي حجاب مناسبي ندارند و پايبند نماز به صورت دائمي نميباشند و اهل بعضي رذايل از قبيل غيبت و... ميباشند
بهنظر شما چطوري ميشود در كنار چنين افرادي حالا چه همسر چه پدر و مادر به مقامات اولياي خدا رسيد. در ضمن هر وقت سعي در رعايت تقواي بيشتر ميكنم همسر بنده ميگويد شخصيتي مثل علامه طباطبايي چون رشته درسي اش اين بوده بايد رعايت اين مسائل را در حد اعلي ميكرده و تويي كه هنر خواندي نه ميتواني و نه لازم است كه اداي آنها را در بياوري. با اين طرز تفكرها چه كنيم؟ فرصت زندگي محدود است واقعا چه كنيم؟
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به چند نكته توجه كنيد.
1- بله مي توان رسيد، اما از راهش، چنان كه جناب آسيه يك عمر همسر فرعون و شريك زندگي او بود، اما توانست به آن چنان مقامي برسد كه اولا – خداوند او را الگوي همه مؤمنان عالم از مردان تا زنان گيتي ! معرفي مي نمايد، تا درس چگونه زيستن و چگونه حافظ ايمان و معنويت خود بودن، و تحت تأثير ظلمات و تاريكي ها، و فساد خانواده و اجتماع و محيط قرار نگرفتن را از او بياموزند. ثانيا- قرآن كريم در معرفي او اين نكته دقيق و ظريف را متذكر مي شود كه خيال نكنيد كه آسيه در عرصه خود سازي و اصلاح نفس و نيل به مقام عرفان، دنبال بهشت و كسب مقامات معنوي ايي بود كه ساير پاكان و بسياري از عارفان وارد آن بهشت مي شوند، خير، مقصد او نيل به عالي ترين مقام معنوي و عرفاني و قرار گرفتن در جوار « قُرب الهي » بود، مقامي كه از آن به مقام« عِنديت»تعبير مي شود. چنان كه قرآن كريم مي فرمايد: « وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِين» (1) خداوند براي ( همه ) مؤمنان (از مردان و زنان)، به همسر فرعون مثَل زده و نمونه معرفي كرده است، در آن هنگام كه (همسر فرعون ) گفت: پروردگارا !خانه اي براي من « نزد خودت» در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كارهاي فساد او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايي بخش.
ثالثا- او با آن كه همسرش فرعون بود، كسي كه ادعاي خدايي داشت و به هر فسادي آلوده بود، اما آسيه توانست در عين انجام وظايف همسري، از محيط رنگ نگيرد، و در نيل به مقام اولياي الهي، به مقامي برسد، كه بسياري از اولياي الهي غبطه مقام عالي او را بخورند، زيرا او توانست در رديف زناني همانند حضرت مريم و خديجه قرار گيرد، و در بهشت همنشين حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها شود.
بنا بر اين اگر چه همسر كه شريك زندگي انسان است، در پيشرفت به سوي كمال، و روَند حركت تكاملي مادي و معنوي، تأثير به سزايي دارد، ليكن اين حقيقت را نيز نمي توان انكار كرد كه بسياري از اولياي الهي از معصومين عليهم السلام گرفته تا سايرين، از همسراني لجوج و ناهمراه برخوردار بودند، ولي توانستند در كنار آن « ظلمت و تاريكي»، زندگي معنوي و نوراني ايي داشته باشند.
2- علاقه به همسر، خُلق و خوي پيامبران است.(2) و بي توجهي به همسر و خواسته هاي مشروع وي نشانه انحراف و دور شدن از تعاليم انبيا است. امام صادق(ع) مي فرمايد: مَا أَظُنُّ رَجُلًا يَزْدَادُ فِي الْإِيمَانِ خَيْراً إِلَّا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاء(3) گمان ندارم مردى در ايمان خود خيرى بيفزايد، ( و بتواند رشد و كمال روحي و معنوي بيابد) جز اين كه دوستى و محبّتش نسبت به همسرش بيشتر شود. آن حضرت در كلام نوراني ديگري فرمود: الْعَبْدُ كُلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِي الْإِيمَانِ (4) شخص با ايمان هر اندازه محبّتش نسبت به همسرش بيشتر شود، درجه ايمانش بالاتر رود. از اين رو رسول خدا مي فرمايد: بهترين شما كسي است كه نسبت به همسرش بهترين باشد، و من بهترين شما هستم، چون بيشتر از همه شما نسبت به همسرم محبت و مهرباني دارم. (5) بنا بر اين كسي كه مي خواهد به مقامات معنوي برسد، لازمه اش اين است كه از راه افزايش مهر و محبت، خانواده و همسر خود را مديريت كند، احساسات و عواطف او را درك كند، به نياز هاي جنسي، عاطفي، اجتماعي و جمال گرايي او، با رعايت عقل و شرع توجه كند. بي توجهي به خواسته ها و نيازهاي زنان، زمينه لجاجت، ناسازگاري و فاصله گرفتن از عفاف را فراهم مي سازد، كه در اين صورت گناه شوهران آنان اگر بيشتر از زنان شان نباشد، قطعا برابر است.
3- جامعه با قانون اداره مي شود، ولي خانواده را تنها از راه صفا و صميميت، همكاري و همدلي، عفو و گذشت، و رعايت اصل « تغافل» مي توان مديريت كرد.
بايد توجه داشت كه هيچ زن و شوهري – جز حضرت فاطمه و اميرالمؤمنين عليهما السلام – از همه جهات برابر نيستند. بنا بر اين اولا- توقع همراهي و هم گامي در همه جهات زندگي مادي و معنوي از همسر، توقع به جايي نيست. ثانيا- نمي توان هر عيب و نقص و هر ايراد و اشكالي كه از همسر ديد، صريح و مستقيم به رُخ او كشيد، زيرا ظرفيت ها و تربيت ها ي افراد يكسان نيست. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد:
«الافراط في الملامة يشب اللجاجة؛(6) زياد ايراد و اشكال كردن، ملامت و سرزنش نمودن به خاطر كارهاي خلاف، سبب شعلهور شدن آتش لجاجت ميگردد». و ميفرمايد:«عاقل آن نيست كه هر كار خلافي را از كسي ديده، به رخ آن طرف بكشد، تذكر دهد و يا ملامت نمايد، بلكه عاقل كسي است كه نصف عيبها و ايرادها را نديده و نشنيده بگيرد و آن را ندانسته به شمار آورد».(7)
بر اساس اين روايت و برخي روايات مشابه، در عرصه زندگي مشترك بايد به گونهاي با همسر و فرزندان برخورد كرد، يا خود را از صحنه كار خلاف و ميدان ديد آن ها دور ساخت، كه انگار حرف خلاف را نشنيده و يا او را در حين ارتكاب جرم نديده است و اطلاعاتي در مورد كارهاي او ندارد. آن حضرت در بيان ديگري ميفرمايد:«أشرف أخلاق الكريم تغافله عمّا يعلم؛(8) شريفترين و ارزندهترين اخلاق انسانهاي بزرگوار تغافل از چيزهايي است كه ميداند». بنابر اين، تذكرها و مخالفتهاي شما در مورد هر حرف يا كاري كه به نظر شما خلاف و گناه است، نه تنها مشكل را حل نميكند، بلكه آتش لجاجت را شعلهورتر مي گرداند.
پيشنهاد مي كنيم كه آموختن چگونه زيستن از ديدگاه اسلام، كتاب هاي زير را مطالعه فرماييد.
1- آيين همسرداري، نوشته ابراهيم اميني
2- آيين مهرورزي، نوشته محمدرضا كاشفي
3- همسران برتر، نوشته دكتر افروز
پي نوشت ها:
1. تحريم (66)، آيه 11.
2. الكافي، شيخ كليني، دار الكتب الاسلاميه تهران، ش 1365، ج 5، ص 320.
3. همان.
4. شيخ صدوق، الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، سال انتشار 1413ق، ج 3، ص 384.
5. همان.
6. عبد الواحد بن تميمي آمدي، معجم الفاظ غرر الحكم درر الكلم، الناشر: مركز الابحاث و الدراسات الاسلامية، تاريخ النشر ذي القعده 1413، تحقيق مصطفي درايتي، ص 854.
7. همان، ص 823.
8. همان.
پرسش: موانع سيروسلوك
3.من در حال حاظر ساكن كرج هستم چطوري ميتونم يك استاد اخلاق عامل در اين شهر پيدا كنم آيا راهي وجود دارد؟ مطالعه عرفاني زياد داشتم اما توصيه هاي خصوصي استاد و نفس گرم يك مرد الهي فوق العاده تاثير گذار تر خواهد بود
با تشكر از شما بزرگواران
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اگرچه در راه اصلاح نفس و سير و سلوك نقش استاد به صورت حضوري بسيار برجسته و رهگشا است، ليكن با توجه به روشن بودن اصول اوليه خود سازي مي توان با راهنمايي استاد از راه دور به آن هدف مهم رسيد. چنان كه از آيت الله بهجت رضوان الله تعالي عليه سؤال شد كه آيا در سير به سوي خداوند، بايد استاد داشت؟ با فرض نبودن استاد چاره چيست؟ ايشان فرمودند: "استاد تو، علم تو است. به آنچه ميداني عمل كن، آنچه را نميداني، كفايت ميشود." (2)
در دستور عمل ديگري فرمودند: "چنانچه طالب (يعني كسي كه قصد و اراده سير و سلوك دارد) صادق باشد، ترك معصيت كافي و وافي است براي تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد." (3)
بنابراين، اگر واقعاً استاد خوبي نصيب انسان شود، بسيار سودمند خواهد بود؛ اما اگر دسترسي به استاد خوب و مطمئن ممكن نباشد، بايد سطح آگاهي ديني خود را بالا ببرد و به آنچه از دين دانسته و آموخته است، عمل كند. اگر چنين كند، خداوند به تدريج آگاهيهاي او را افزون تر ميسازد و خلأ استاد را پر ميكند.
راه ديگر اين است كه در صورت عدم دسترسي به استاد خوب، از كتاب ها و نوارها و سي دي و آثار اخلاقي و عرفاني بزرگاني مثل: امام خميني، آيت الله بهجت، آيت الله مجتهدي تهراني، آيت الله حق شناس، آيت الله نجابت، آيت الله مشكيني، آيت الله كشميري، آيت الله سيد احمد كربلايي، قاضي تبريزي، ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، اسماعيل دولابي، علامه بحرالعلوم، ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، علامه سيد محمد حسين حسيني تهراني و غير اين ها مي توانيد بهره ببريد. همچنين از كتاب هايي مانند: چهل حديث امام خميني، معراج السعاده ملا احمد نراقي، «علم اخلاق اسلامي»، استاد سيد جلال الدين مجتبوي، اخلاق در قرآن آيت الله مكارم شيرازي، نقطه هاي آغاز اخلاق عملي نوشته آيت الله مهدوي كني، ترجمه رساله لقاء الله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، كتاب جهاد با نفس آيت الله مظاهري، اخلاق و تربيت تأليف حسين احساني فر، و نيز سه كتاب از آيت الله حسن زاده آملي كه عبارت اند از: 1. نامهها برنامهها؛ 2. در آسمان معرفت؛ 3. حكمت عملي، مي توانيد به خوبي بهره ببريد. الحمد لله امروزه با وجود كتابها و تعاليم اخلاقي برگرفته از سخنان معصومين - عليهم السلام - و دعاهاي ارزنده رسيده از آنان، گامهاي بسيار بلندي ميتوان در اين زمينه برداشت. انسان مي تواند با مطالعه آن كتاب ها و عمل كردن به احكامش و تقيد و پايبندي دقيق به دستورات دين، به ويژه ترك گناهان و انجام واجبات، به خصوص اقامه نمازهاي واجب در اول وقت، خود ر ادر معرض نسيم الطاف الهي قرار دهد و از الطاف و رحمت هاي خاص خداوندي بهره مند گرداند؛ چنان كه خود فرموده است: «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛ (1) «آنان كه در راه ما كوشش كنند، قطعا آن ها را (براي رسيدن) به راه هايمان هدايت مي كنيم».
پي نوشت ها:
1. عنكبوت (29)، آيه 69.
2. مؤسسة البهجة، بهجة القلوب، ويژه نامه اربعين رحلت، ص 38 و 39.
3. همان.
موفق باشید.