بسم الله الرحمن الرحیم...
با سلام!
چرا ما در دین تشیع شادی نداریم و همیشه خدا عزاداریم؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در تحليل و بررسي اين موضوع ابتدا بايد بدانيم كه معناي "شادي" چيست؟! در اين زمينه مي‌توان گفت كه خود "شادي" را نمي‌توان امري مادي برشمرد. به عبارت ديگر؛ امور شادي آور مي‌توانند هم مادي و هم معنوي باشند، اما خود "شادي" همواره امري معنوي و واكنش توأم با رضايت انسان در مقابل اتفاقات پيراموني است. مشابه همين موضوع در ارتباط با مفهوم "غم" نيز وجود دارد و در نهايت اين انسان‌ها هستند كه بسته به نوع نگرش خود از برخي امور شاد شده و از مسائل ديگري غمگين مي‌شوند.
به همين دليل است كه يك اتفاق مي‌تواند براي فردي شادي آور و براي ديگري غمناك باشد. به عنوان نمونه به مراسم خرافي "چهارشنبه سوري" در كشور خودمان اشاره مي‌كنيم؛ صداي انفجارها و شعله‌ور شدن آتش در كوچه و خيابان‌ها شايد براي بسياري شادي آور باشد، اما مطمئنا در مقابل، افراد بيمار و ضعيفي نيز وجود دارند كه اين رفتارها آنان را آزرده خاطر مي‌كند.
با توجه به آنچه گفته شد و با بيان اين نكته كه هرگونه شادي كه در آن حرامي رخ ندهد، از ديدگاه اسلام و شيعه مجاز است، به بررسي موضع گيري اين دين مقدس نسبت به شادي پرداخته و آن را در سه رده (شادي‌هاي واقعي، شادي‌هاي حلال و شادي‌هاي حرام) دسته بندي مي‌كنيم:
الف) شادي واقعي: از آن جايي كه يكي از مباني اصولي دين اسلام، اعتقاد به معاد و زندگي جاويد است و مرگ در اين ديدگاه، نيستي و نابودي نبوده، بلكه پلي براي عبور از دنيايي كوچك و محدود به جهاني بي نهايت است، شادي زماني مفهوم واقعي خود را مي‌يابد كه انسان آن را در زندگي جاويد خويش نيز تأثيرگذار بداند. به همين دليل انجام هر كردار نيكي - بدون آن كه انسان با ايمان را به عجب و خودپسندي وادارد - بر شادي دروني او خواهد افزود. احساس شادي و لذتي كه يك مؤمن از انفاق، روزه، نماز، حج و ... در خود مي‌يابد به هيچ وجه قابل مقايسه با شادي‌هاي زودگذر مادي نيست و به تعبيري، شيريني ارتباط با خدا به گونه‌اي است كه هر شادي و لذت ديگري را تحت‌الشعاع خود قرار مي‌دهد، تا جايي كه اندوه فراق دوست نيز خود شادي آفرين است و به گفته حافظ شيرازي:
چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد ما باميد غمت خاطر شادي طلبيم.
قرآن در اين ارتباط مي‌فرمايد: "قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون‏"؛ اي پيامبر! به مؤمنان بگو كه به دليل قرار گرفتن در دايره فضل و رحمت پروردگار شاد باشند و چنين توفيقي از هر آنچه تا كنون به دست آورده اند بهتر است.(1)
و به همين دليل است كه در مناجات زيبايي از امام سجاد (ع) مي‌خوانيم: "إلهي من ذا الذي ذاق حلاوة محبتك فرام منك بدلا"؛چه كسي شيريني محبت تو را چشيده و با اين حال به دنبال جايگزين ديگري است؟!(2)
ب) شادي دنيايي حلال: با تمام آنچه گفته شد و با آن كه شيريني ارتباط با خدا را نمي‌توان با هيچ شادي ديگري مقايسه كرد، اما روح تنوع طلب انسان علاقه مند است كه شادي‌هاي ديگري را نيز – نه به عنوان جايگزين – تجربه كند و نمي‌توان او را از اين بابت مورد سرزنش قرار داد.
اين حس تنوع طلبي نيز از ويژگي‌هاي انسان به عنوان اشرف مخلوقات است و به خودي خود نمي‌تواند نقطه قوت و يا ضعفي براي او به شمار آيد. آنچه اين تنوع طلبي را به نكته‌اي مثبت و يا منفي در زندگي انسان تبديل مي‌كند، برگرفته از چگونگي مديريت او بر اين حس خدادادي است.
اسلام، مؤمنان زيرك و باهوش را افرادي مي‌داند كه حتي در صورت اندوهناك بودن نيز با گشاده رويي و چهره‌اي متبسم با ديگران برخورد كرده و از اين راه انرژي مثبت و شادي آفرين را به جامعه تزريق مي كنند.(3)
حافظا چون غم و شادي جهان در گذر است بهتر آنست كه من خاطر خود خوش دار
با اين وجود چگونه مي‌توان يك جامعه ديني را جامعه‌اي غم‌زده و اندوهناك برشمرد؟! شاديهاي حلال بسياري وجود دارند كه اسلام نه تنها با آنها به مبارزه برنخاسته، بلكه در بسياري موارد، آنها را مورد تأييد خويش نيز قرار داده است.
روايتي از امام صادق(ع) بر اين نكته تأكيد دارد كه شادي‌هاي حلال دنيايي مي‌تواند كمكي براي رسيدن به شادي‌هاي معنوي باشد. ايشان به نقل از اندرزهاي حكيمانه آل داوود مي‌فرمايد: يك مسلمان انديشمند سزاوار است كه در حال انجام يكي از اين سه كار مشاهده شود: يا در حال فعاليت اقتصادي و تأمين معاش بوده، يا براي آخرت خويش توشه برداشته و يا به شادي‌هايي كه حرام نيستند بپردازد و نيز هر مسلمان سزاوار است كه بخشي از فرصت‌هاي خود را با پروردگار خويش خلوت كند و بخشي ديگر را با دوستاني بگذراند كه او را به ياد آخرتش بياندازند و باقي مانده فرصت خويش را نيز به شادي‌هاي حلال بپردازد كه اين شادي‌ها كمكي براي او در انجام دو فعاليت قبلي خواهند بود.(4)
ج) شادي حرام: در آياتي از قرآن مي‌خوانيم: "إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحين‏"؛ خداوند شادى‏كنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد!(5) "وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم‏"؛ و تا بدانچه خدا به شما داده شاد نشويد!(6)
آيا اين آيات را مي‌توان به معناي نفي هرگونه شادي از ديدگاه اسلام دانست؟! با توجه به آنچه گذشت مي توان با قطعيت جواب منفي به اين پرسش داد؛ زيرا تنها شاديهايي از ديدگاه اسلام غير مجازند كه آثار سوء فردي و اجتماعي را به دنبال داشته باشند.
به اين نكته بايد توجه داشت كه اين اصلي منطقي و پذيرفته شده در تمام نظامهاي متمدن است كه نبايد به بهانه شاد بودن هر رفتار غير مجازي را مرتكب شد، با اين تفاوت كه شايد محدوده رفتارهاي مجاز و غير مجاز داراي برخي تفاوتها باشد.
شاديهاي برگرفته از انواع ارتباطات جنسي نابود كننده بنياد خانواده و اجتماع، شاديهاي ناشي از فقدان بخش‌هايي از سيستم هوشياري بدن به دليل مصرف مشروبات الكلي و مواد مخدر، شادي ناشي از اذيت و آزار ديگران در روابط اجتماعي(رانندگي نامناسب، تجاوز به حريم خصوصي ديگران، تخريب اموال عمومي و ...)، شادي ناشي از اسراف و تبذير و استفاده نادرست از نعمت‌هاي خدادادي، شادي ناشي از تكبر و فخرفروشي به ديگران از بابت ثروت يا مقام اجتماعي و ... از جمله مواردي هستند كه مورد تأييد اسلام نبوده و بسياري از آنها از سوي ديگر جوامع بشري نيز امري ناپسند به شمار مي آيند.
برخي از ميان انواع شادي‌ها، تنها آن بخش از شادي مقطعي كه حتي در ميان نخبگان موجود در جوامع غير ديني نيز از ارزش چنداني برخوردار نيست را برجسته كرده و به غلط مي‌خواهند اين باور را به جامعه القا كنند كه اسلام با هرگونه شادي مخالف است، در حالي كه با توضيحي كه بيان داشتيم تصديق مي فرماييد كه چنين نيست.
پي نوشت ها:
1. يونس(10) آيه58.
2. مجلسي، محمد باقر، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404ق، ج 91، ص 148.
3. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365ش، ج 2، ص 226، ح 1.
4. كافي، همان، ج 5، ص 87، ح 1.
5. قصص(28) آيه76.
6. حديد(57) آيه23.
موفق باشید.