سلام علیکم، تحقیقی به بنده سپرده شده با عنوانی که ذکر شد، لطفا بنده را یافتن ویژگی ها و مقایسه این دو تفسیر شریف یاری بفرمایید. التماس دعا.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
مشتركات و تمايزات تفسير الميزان و تفسير تسنيم را به طور مختصر عرض مي كنيم:
ظهور «تسنيم» نشانه به بار نشستن درختي است كه پيشينيان از مفسران آن را با الهام از مكتب اهل بيت غرس كردند و علامه طباطبائي آن را آبياري و احيا كرده، جان و طراوت تازه اي بخشيد.
علامه طباطبايي در نهايت روش تفسيري قرآن به قرآن را كه پيشينيان به اشاره يا در حد يك نظريه مطرح ساخته يا بعضي به صورت محدود آن را به كار برده بودند، محور تفسير خود قرار داد و با پيمودن مسيري كه چندان هموار نبود، نشان داد كه راه «‌تفسير قرآن به قرآن» راهي رفتني است. چگونگي پرداختن علامه به مباحث روايي نشان داد كه فكر مفسر نبايد در چنبرة رواياتي كه مصداق ها را بيان مي‌كند گرفتار آيد و از مفاهيم جاودانه قرآني باز بماند. روش علامه در بيان نسبت ميان كتاب و سنت پاسخي بود به روايات عرضه كه حجيت خود را در گرو عدم مباينت با قرآن دانسته است.
آيت الله جوادي آملي با تأسي به روش استاد خود علامه طباطبايي به تفسير قرآن روي آورده، از اين رو گفته مي‌شود تفسير «تسنيم» روش قرآن به قرآن الميزان را به كمال و تمام خود نزديك مي‌كند به طوري كه:
1- هر دو مفسر، قرآن را در اصل حجيت و دلالت، مستقل و دلالت و حجيت آن را نيازمند به غير نمي‌دانند. (الميزان، ج1 ص 65؛ تسنيم، ج 1، ص102)
2- هر دو مفسر رواياتي را كه به تعيين مصداق و تطبيق پرداخته اند از باب جَري ( يعني جريان داشتن، ‌تعبيري است كه ائمه: در روايات خود براي بيان استمرار پيام قرآن در همه زمان ها به كار برده اند) دانسته اند. (الميزان، ج5 ص 95؛ تسنيم، ج 1، ص167)
3- همان گونه كه علامه از تفاسير و جوامع حديثي اهل سنت استفاده كرده است (الميزان، ج3، ص 65269و380 ؛ تسنيم، ج 1، ص102)، مفسر «تسنيم» نيز در موارد پر شماري روايات يا ديدگاه هايي را از اهل سنت ياد كرده است.(‌تسنيم، ج 1، ص358.)
4- در هر دو تفسير الميزان و «تسنيم» عموماً روايات بدون ذكر سند ياد شده و بيشتر به ذكر آخرين راوي بنده شده است. (تسنيم، ج 11، ص 428).
به رغم يكسان بودن اسلوب و ‌روش «تسنيم» با اسلوب و روش الميزان، تفاوت هاي اين دو تفسير نيز چشمگير است.
آيت الله جوادي كه به حكم اخلاق از استاد خود به نيكي و تواضع ياد مي‌كند.(تسنيم، ج 9، ص 204) در عرصه نظر آزاد انديشي خود را پنهان نمي‌دارد و به نقد ديدگاه استاد خود مي‌پردازد. (تسنيم، ج9، ص343 و 347).
در حالي كه مؤلف «تسنيم» در نقد سند و متن روايات احتياط مي‌كند در موارد پرشماري به هنگام شرح روايات، از داوري صريح پرهيز مي‌كند و تنها از عبارات «با اغماض از سند»‌ يا «به فرض صحت آن» استفاده مي‌كند. (تسنيم ،ج9، ص387و 609 ) علامه به ضعف سند يا سستي متن تصريح مي‌كند، و گاهي ناهمخواني روايات با آيات را به صراحت ابراز مي‌كند.
براي نمونه روايتي را كه در تفسير آيه 11و12 سوره اسراء نقل شده روايتي ضعيف مي‌خواند (الميزان، ج13، ص71) و روايتي كه در تفسير آيه 86 آل عمران آمده است را مرسل مي‌نامد (الميزان، ج 3، ص71) و نيز گاهي به موقوف بودن روايت تصريح مي‌كند؛ مانند روايتي كه دربارة قارون نقل شده است. (الميزان، ج16، ص83و‌86)
«تسنيم» عموماً براي هر آيه فصلي جداگانه در نظر گرفته و اين اسلوب، ‌دسترسي به تفسير هر آيه را آسان تر مي‌كند (‌ تسنيم،ج، 1ص 26)، ولي در الميزان مجموعه اي از آيات مورد تفسير قرار گرفته است. تفاوت ديگر اين دو تفسير اين است كه چون تأليف «تسنيم» در عصر برپايي نظامي استوار بر فقه شيعه صورت گرفته مباحث سياسي و حكومتي در اين تفسير از تفسير الميزان پررنگ تر است. (تسنيم، ج6، ص510)
تفاوت ديگر تفسير الميزان با تفسير «تسنيم» نقل مستقيم علامه از متن اصلي كتب مقدس است. وي حتي مطالبي را از جرايد عصر خود نقل كرده است، ولي در «تسنيم» چنين نيست.
در پايان منابع و مآخذي كه مطالب فوق از آن اخذ شده است و شما هم مي توانيد به آنها به طور كامل مراجعه كنيد را اشاره مي كنيم:
. طباطبايي،‌ محمد حسين؛‌ الميزان في تفسير القرآن،‌ منشورات جماعه المدرسين،‌ قم.
. جوادي آملي،‌ عبدالله؛‌ «تسنيم» تفسير قرآن كريم،‌ مركز نشر اسراء، ‌قم.‌
. آلوسي،‌ علي؛‌ روش علامه طباطبائي در تفسير الميزان،‌ ترجمه سيد حسين مير جليلي،‌ چاپ اوّل،‌ شركت چاپ و نشر بين‌الملل،‌ تهران، ‌1381ش.
. بابايي،‌ علي اكبر؛ ‌روش شناسي تفسير قرآن،‌ چاپ دوّم،‌ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت قم، ‌1385ش.
. رضايي اصفهاني، ‌محمد علي؛ منطق تفسير قرآن،‌ چاپ دوم، ‌انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي،‌ قم، ‌1385ش.
. رباني ،‌محمد حسن؛ ‌« نقش سياق در تفسير»، ‌فصلنامه پژوهشهاي قرآني، ‌شماره 27و 28 ‌،‌1380ش.
. كاظم مدير شانه چي؛ ‌علم الحديث و دراية الحديث‌، چاپ سوّم، دفتر انتشارات اسلامي، قم،‌ ‌1362ش.
. هادوي تهراني،‌ مهدي؛‌ مباني كلامي اجتهاد در برداشت از قرآن،‌ مؤسسه فرهنگي خانه خرد، ‌قم، ‌1377ش.
موفق باشید.