in porseshe barkhi afrad ast ke dochare moshkel shodeand.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي! هر كسي در شناسنامه اش نوشته شده و يا ادعا مي كند من شيعه علي(ع) هستم، نمي توان گفت او شيعه است. براي روشن شدن گوشه اي از حقيقت مطلب نخست به يك حديث اشاره مي كنيم، سپس مفهوم و آنگاه ويژگي ها شيعه را بيان مي كنيم تا مشخص شود كه آيا شيعه آگاهانه گناه مي كند؟
1- حديث: هنگامي كه حضرت ابراهيم (ع) با ديدگان ملكوتي خود در اطراف عرش خدا نوري را مشاهده كرد، از خداوند پرسيد: خدايا ! اين نور چيست ؟ خداوند فرمود: اين نور بنده برگزيده ام، « محمد » است. سپس پرسيد: آن انوار ( سيزده نور ) كه در اطراف نور بنده برگزيده ات قرار دارند ، چه كساني هستند؟ فرمود: آن انوار اهل بيت « محمد » هستند. آنگاه پرسيد: خدايا ! من نورهاي بيشماري را در اطراف نور محمد و اهل بيت او مي بينم، تعدادشان آن قدر زياد است كه جز تو هيچ كس عدد دقيق آن را نمي داند، آن ها چه كساني هستند؟ خداوند پاسخ داد: يَا إِبْرَاهِيمُ هَذِهِ أَنْوَارُ شِيعَتِهِمْ شِيعَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَبِمَا تُعْرَفُ شِيعَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) اي ابراهيم! اين ها انوار شيعيان ائمه و شيعيان علي بن ابيطالب، امير المؤمنين هستند. ابراهيم پرسيد: شيعه علي چه صفاتي دارند و چگونه شناخته مي شوند؟...پس از آن كه خداوندبرخي ويژگي هاي شيعيان امير المؤمنين (ع) را براي حضرت ابراهيم (ع) توضيح داد، فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ شِيعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ جَعَلْتُكَ مِنْهُمْ(1) ابراهيم دعا كرد و از خدا خواست كه اي خدا ! مرا از شيعيان اميرالمؤمنين، علي بن ابيطالب(ع) قرار بده، خداوند نيز دعاي ابراهيم را اجابت كرد و فرمود: تو را از شيعيان آن حضرت قرار دادم. در روايات آمده است كه شيعيان واقعي امير المؤمنين(ع)جبرائيل، ميكائيل و اسرافيل و فرشتگان مقرب و انبياي الهي و ائمه طاهرين عليهم السلام و افرادي همانند ابوذر، سلمان، مقداد و محمد بن ابوبكر هستند. يعني كساني كه نه تنها قلب و زبان شان سرشار از عشق و محبت به آن حضرت و دوستانش و دشمني با دشمنانش است، بلكه در عمل نيز مطيع آن حضرتند. زيرا اطاعت آن حضرت اطاعت از خدا است.
2- مفهوم شيعه: شيعه در لغت به معناي پيرو و دنباله رو است، و در اصطلاح هر كسي در ولايت و در دينداري پيرو اميرالمؤمنين و ساير ائمه اطهار عليهم السلام باشد، شيعه ناميده مي شود. چنان كه ائمه(ع) خود شيعه را اين گونه تعريف كرده اند: إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ شَيَّعَنَا وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ اقْتَدَى بِأَعْمَالِنَا (2)شيعه ما تنها كساني هستند كه پيرو ما باشند، و از دستورات ما اطاعت كنند، و در همه كارهاي خود ما را الگوي خود قرار دهند و به ما اقتدا كنند. حضرت امام رضا(ع) مي فرمايد: إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ تَابَعَنَا وَ لَمْ يُخَالِفْنَا (3) يعني شيعيان ما كسانى هستند كه تابع ما باشند، با ما مخالفت نكنند، و كاركردهاي آنان مخالف دستورات ما نباشد.
3- برخي ويژگي هاي شيعه: پرسشگر گرامي ! همه ويژگي هاي شيعه را نمي توان در اين مجال بيان كرد، بهتر است به كتاب هايي كه در موضوع شيعه شناسي نوشته شده از جمله كتاب هايي كه در پايان معرفي مي شود، مراجعه كنيد. اما به برخي از ويژگي هاي شيعه اشاره مي كنيم.
يك - قلب سليم
بارزترين ويژگي شيعه اميرالمؤمنين(ع) داشتن قلب سليمي، همانند قلب حضرت ابراهيم خليل(ع) است. او كه هر چه خدا فرمان مي داد، دليل نمي خواست، و چون و چرا نمي كرد. وقتي فرمان رسيد فرزندت اسماعيل را با دست خودت ذبح كن، پاسخ داد: به چشم.
قرآن كريم وقتي تشيع حضرت ابراهيم (ع) را بيان مي كند، او را به داشتن قلب سليم مي ستايد و مي فرمايد:
«وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيم» (4) همانا يكي از شيعيان و پيروان او ( نوح )، ابراهيم بود، به ياد آور هنگامي را كه او با قلبي پاك و سليم به پيشگاه پروردگارش آمد.»
از اين آموزه خداوند ميتوان مفهوم دقيق شيعه بودن را به دست آورد. و آن اين كه شيعه واقعي كسي است كه ابراهيم گونه در پيروي از امير مومنان و ساير اهل بيت (ع) عمل نمايد. خداوند را با قلب سليم ديدار نمايد، البته اين همان قله بلند شيعه بودن است. افرادي چون سلمان، اباذر، عمار، مالك اشتر و برخي از علما و بزرگان و جمع كثيري از مردم عادي با شغل هاي كارگري و كشاورزي و كاسبي نيز توانستهاند بدان قله دست يابند.
دو- هماهنگي ادعا و عمل
شيعه امير مومنان (ع) بين ادعا و گفتار و اعمال شان هماهنگي است. «إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ» (5)تنها به كسي مي توان گفت شيعه علي (ع) است، كه گفتار و عملش يكي باشد. و فرمود:(ع) لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَكِنْ شِيعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِيعَتُنَا (6) آن كسي كه با زبان مي گويد: من شيعه هستم. اما در اعمال و رفتار، و روش و شيوه زندگي به دستور و سيره ما عمل نمي كند، او شيعه ما نيست، شيعه ما تنها كسي است بين زبان و قلب و عملش هماهنگي باشد، و اعمالي كه ما انجام داديم، انجام بدهند، آن شيوه و روشي كه ما در زندگي و در برخورد با مردم داريم ، داشته باشند، اگر اين گونه آدم ها را ديديد، بدانيد آن ها شيعيان ما هستند.!!
و در كلام ديگري فرمود: إِيَّاكَ وَ السَّفِلَةَ فَإِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ فَإِذَا رَأَيْتَ أُولَئِكَ، فَأُولَئِكَ شِيعَةُ جَعْفَرٍ (7)
از (حرف هايي كه برخي) افراد نادان و كم عقل مي زنند، ( و خيال مي كنند با صرف اين كه بگويند ما از شيعيان هستيم، اهل نجات و بهشتي خواهيم بود) بپرهيزيد. بي ترديد شيعه حضرت علي(ع) كسي است كه شكم و شهوت خود را از گناه و معصيت خدا حفظ ميكند. اهل جهاد با نفس و جهاد با دشمنان دين مي باشد. خالص براي خدا عمل ميكند، از كيفر و عذاب الهي همواره ترس دارد، اگر چنين افرادي را ديديد، تنها آن ها شيعه علي و جعفربن محمد هستند». آن حضرت در بيان ديگري فرمود: به شيعيان ما بگوييد: هيچ كس پا به جرگه ولايت ما نمىگذارد، مگر با ورع و پارسايى، و كوشش در بهرهورى از عمر، و مواسات با برادران دينى؛ به آنان بگوييد: هر كس به مردم (از هر فرقه و گروه و دين و مسلكي باشند) ظلم كند، شيعه ما نيست. (8)
بنا بر اين اولا - نمي توان هر كسي را كه ادعا مي كند و يا در شناسنامه اش نوشته شده شيعه دوازده امامي، او را شيعه دانست، بله مي شود گفت اكثر قريب به اتفاق مردم ايران دوستدار و محب چهارده معصوم عليهم السلام هستند، اما بين مُحِب و شيعه فرق زيادي وجود دارد.
ثانيا- انسان همانند بذر است. بذر نيكو علاوه بر زمين و هوا ي مناسب و نوركافي، نياز به تربيت و پرورش نيكو دارد، اگر باغبان و يا زراعتگر ماهر و دلسوزي نباشد، و اصول تربيت بذر را نداند، و علف هاي هرز و آفات و سموم را به موقع از محيط زايل نكند،بذر نيكو به ثمر نخواهد رسيد. تا تربيت صحيح شيعي و دستورات ائمه (ع) اِعمال و اجرا نشود، و آفات و سموم و علف هاي هرز نفس اماره و شيطان هاي درون و بيرون با تهذيب نفس از زمين وجود آدمي(خواه شيعه باشد و يا غير شيعه) زايل نشود، وضعيت همين است كه مي بينيم.
معرفي كتاب
1- « فضايل الشيعه»، تأليف شيخ صدوق كه توسط انتشارات اعلمي به فارسي ترجمه شده است.
2- «صفات شيعه» تأليف شيخ صدوق
3- كتاب« ايمان و كفر»، ترجمه الإيمان و الكفر بحار الانوار، ج1، ص 280 كه توسط آقاي عزيزالله عطاردي ترجمه شده و انتشارات عطارد آن را چاپ كرده است.
4- « ويژگيهاي مؤمنان و شيعيان راستين » تأليف محمد تقي مجتهدي
5- شيعه كيست؟ و « ويژگيهاي شيعيان حقيقي»، آيت الله مكارم شيرازي
پينوشتها:
1. محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش، ج 4، ص 398.
2. بحار الانوار، علامه مجلسي، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج 8، ص 352.
3. همان، ج23، ص 183.
4. صافات (36) آيه 83- 84.
5. شيخ كليني ،الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365، ج 8، ص 228.
6. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه 29 جلدي، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال انتشار 1409ق، ج 15، ص 247.
7. الكافي، ج 2، ص 233.
8. مستدرك الوسايل، ج 11، ص 272.
موفق باشید.