با سلام
آیا اسلام با هنر موافق است و کلا نظر اسلام درخصوص هنر چیست به کررات شنیده ایم که کلا با این امر(هنر) موافق است ولی وقتی جزئی تر میشویم میبینیم که از هفت هنر(نقاشی - شعر -رقص - موسیقی -سینما-مجسمه سازی-...) با 6 هنر مخالف است و یا تاحدود زیادی مخالف است لطفا توضیح بفرمائید؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
احكام و قوانين اديان آسماني كه براي بهبود زندگي بشر - به ويژه بعد معنوي او - وضع شده اند، با فطرت بشري هماهنگ بوده و با خواسته ها و نيازهاي خردمندانه و معقول و فطري او تضاد و تعارضي ندارد. هنر نيز جوششي است از درون انسان براي ابراز و اظهار خواسته ها، تمايلات و رفع نيازهاي خردمندانه و معقول او. بديهي است كه اين دو، تا در مسير طبيعي و درست خود حركت مي كنند نبايد رودر روي هم قرار گيرند؛ مگر اين كه در هر دو، يا يكي از آنها انحرافي روي دهد و از مسير طبيعي خود خارج شوند. در اين صورت، اين دو در عرصه ي عمل ناسازگاري هايي پيدا مي كنند.
خوب است پاسخ سوالتان را از استاد شهيد آيت الله مطهري بشنويد: «بعضي چنين تصور مي كنند كه اسلام از اين نظر خشك و جامد و بي عنايت است و به عبارت ديگر، اسلام ذوق كش است و البته اينها كه چنين ادعا مي كنند، به خاطر اين است كه اسلام روي خوش به موسيقي نشان نداده و نيز بهره برداري از جنس زن به طور عام و هنرهاي زنانه يعني رقص و مجسمه سازي را منع كرده است؛ ولي به اين شكل قضاوت كردن درست نيست.
ما بايد راجع به مواردي كه اسلام با آنها مبارزه كرده، تأمل كنيم و ببينيم آيا اسلام كه باآنها مبارزه كرده، از آن جهت كه زيبايي است يا از آن جهت كه مقارن با امر ديگري است كه بر خلاف استعدادي از استعدادات فردي و يا اجتماعي انسان است و به علاوه ببينيم در غير اين موارد ممنوعه، آيا هنري مبارزه شده است؟
مسألهي غنا و موسيقي مسألهي مهمي است؛ اگر چه غنا حدودش روشن نيست ولي البته قدر مسلمي در غنا هست و آن اين است كه آوازهايي كه موجب خفت عقل مي شود، يعني شهوات را آنچنان تهييج مي كند كه عقل به طور موقت از حكومت ساقط مي شود و همان خاصيتي را دارد كه شراب يا قمار داراست.
تعبير خفت عقل هم تعبير فقها و از جمله شيخ انصاري است. آنچه مسلم است اين است كه اسلام خواسته است از عقل انسان حفاظت و حراست كند و عقل در مقابل موسيقي خفيف و زائل مي شود و عمل هم نشان داده كه مطلب از همين قبيل است. چندي پيش در روزنامه نوشته بود كه زن و شوهري كارشان به طلاق كشيده بود، شوهر مي خواست زن خود را طلاق دهد به اين دليل كه مي گفت زن من با وجود اينكه عهد كرده بود كه هيچ وقت در مجالس و در حضور نامحرمان نرقصد مع ذلك در يك عروسي رقصيده! زن گفته او را تصديق و اضافه كرده بود كه چون خوب رقص مي داند، وقتي در آن مجلس آهنگي نواختند آن چنان تحت تأثير قرار گرفته كه بي اختيار برخاسته و شروع به رقص كرده است... واقعاً موسيقي قدرت عظيم و فوق العاده اي مخصوصاً از جهت پاره كردن پردهي تقوي و عفّت دارد. بنابراين از اين موارد نميتوان استناد مبارزهي اسلام با ذوق و هنر نمود.(1)
اسلام مخالفتي با جمال و زيبايي ندارد و با اين حس نه تنها مبارزه نكرده است، بلكه در يك قسمتهايي اين حس را تأييد كرده است. در اصول كافي بابي داريم تحت عنوان «الزّي و التجّمل» كه تجمل همان خود را زيبا كردن است. حديثي داريم كه «إن الله جميل و يَحِّبُ الجمال؛ خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد. و از همه بالاتر خود زيبايي بيان است كه در اسلام در حد اعلايي به آن توجه شده است. اسلام خود اعجازش- يا لااقل يكي از موارد اعجازش- زيبايي كلام قرآن است».(2)
پس اسلام به هيچ وجه با هنر و هنرمندي و جمال و زيبايي مخالف نبوده و نيست. اگر هنري شرايط هنر واقعي را دارا باشد، پيش از آنكه يك ارزش و افتخار انساني باشد. فضيلتي مذهني به شمار مي آيد.
اگر هنري در خدمت انسان باشد و حرمت حقيقت و فضيلت را پاس بدارد يك ارزش والاي اسلامي شمرده مي شود و اساساً هنر واقعي همان است كه اينگونه باشد چنانكه به افلاطون منسوب شده كه گفته است «شعر به صرف شعر بودن در خور تمجيد نيست اگرچه زيبا باشد، بلكه بايد در چارچوب اخلاق و فضيلت حركت كند تا قابل ستايش باشد چون زيبايي واقعي در فضيلت و حق است. اثر زيبا و جميل و هنرمندانه هنگامي به واقع زيبا و جميل است كه وسيله اي در جهت نشر فضيلت و حق وحيف باشد».(3)
بزرگ اسلام شناس واقعي حضرت امام خميني (ره) نيز در پيام خود به هنرمندن هنر حقيقي را اين چنين توصيف مي كنند ... تنها هنري مورد قبول قرآن است كه صيقل دهنده اسلم ناب محمّدي، اسلام ائمه هدي، اسلام فقراي دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام سرمايه داران مدرن و كمونيسم خون آشام و نابود كنندهي اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط اسلام سازش و فرومايگي، اسلام مرفهين بي درد و در يك كلام اسلام آمريكائي باشد.
در خصوص رشد هنر و فرهنگ در ميان مسلمانان ر.ك http://fa.wikipedia.org/ ذيل عنوان «هنر اسلامي»
پي نوشت ها:
1. مطهري، مرتضي، تعليم و تربيت در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، 1391ش، ص70-73.
2. حكيمي، محمدرضا، سپيده باوران، نشر دليل ما، قم، 1389ش، ص283.
3. حكيمي، محمدرضا، شعر و آفاق تعهد، به نقل از روزنامه رسالت، شماره 7532.
موفق باشید.