سلام علیکم. در خوصو اینکه ما در اذان دو بار اشهد ان غلیا ولی الله میگوئیم پرسش دارم:
1- ایا از چه زمانی جمله مبارکه اشهد ان علیا ولی الله در اذان وارد شده؟ ایا رسول الله صلی الله علیه و اله نیز این را میفرمودند؟ مدارک از کتب شیعه و سنی ذکر بفرمائیداگر میفرمودند چرا فقهاء ما فرمودن اگر به نبیت اذان گفته بشه اذان باطله؟
2-معنی این جمله چیست ایا به معنی این است که من شهادت میدهم علی دوست خدا است؟ خواهشمند است توضیح کامل بفرمائید با سپاس

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
شهادت به ولايت حضرت علي هيچ گاه جزء اذان و اقامه نبوده و نيست. فقها نيز در كتاب هاي فقهي خود يادآور شده اند كه نبايستي كسي اين شهادت را به نيت جزء اذان يا اقامه بگويد. مستحب است كه انسان به دنبال شهادت به رسالت پيامبر(ص) اين شهادت را نيز ذكر كند و آن را جزء اذان و اقامه به حساب نياورد
از ديدگاه شيعه، متن اذاني كه در عصر رسول خدا(ص) براي نماز قرائت مي شد، به اين صورت است:
الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر، اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان لا اله الا الله. اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد ان محمدا رسول الله. حي علي الصلوه، حي علي الصلوه، حي علي الفلاح، حي علي الفلاح، حي علي خير العمل، حي علي خير العمل، الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله، لا اله الا الله. نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد.(1) اگر كسي يك كلمه كم يا زياد كند، كار حرامي انجام داده است. هيچ گونه ترديدي در اين نيست. بايد همين گونه كه هست، به جا آورده شود.(2)
فقهاي شيعه هيچ كدام نگفته اند كه اين جمله جزء اذان است، بلكه آنچه آورديم، اذان همان است, نه يك كلمه كم دارد و نه يك كلمه زياد. از ديدگاه شيعه، اذان مانند احكام شرعي ديگر، به رسول خدا(ص) وحي شده است، نه اينكه پيامبر با مسلمانان مشورت كند و قرار بگذارند كه به فلان شكل انجام شود. به خاطر اينكه وحي است، نمي توان كم و زياد كرد.
امام صادق(ع) فرمود: وحي بر پيامبرتان نازل مي شود. گمان مي كنيد كه حضرت اذان را از ديگران گرفته است.(3)
يكي از اتهاماتي كه به شيعه نسبت مي دهند، اين است كه مي گويند: شيعه جمله« اشهد ان عليا اميرالمؤمنين» را جزو اذان و گفتن آن را واجب مي دانند. اين، اتهام و كذب است، چون هيچ كدام از فقهاي شيعه نگفته اند كه اين جمله جزء اذان است. هيچ كدام گفتن آن را واجب نمي دانند. صاحب جواهر مي گويد:
ذكر جمله« اشهد ان عليا امير المؤمنين»در اذان، اگر به قصد جزئيت نباشد، اشكالي ندارد. به موالات اذان ضرر نمي زند ،همان طوري كه ذكر جمله «صلي الله عليه و آله »بعد از «اشهد ان محمد رسول الله » به موالات اذان آسيب نمي رساند. (4)
آيت الله حكيم در مستمسك العروه مي گويد: درباره شهادت به ولايت حضرت علي (ع )، شيخ طوسي در نهايه و مبسوط گفته: روايات غيرقابل اعتمادي شهادت به ولايت را جزو اذان به حساب آورده ،ولي نمي توان به آن ها عمل كرد. اگر كسي اين جمله را بگويد، گناه نكرده، ولي بايد دانست كه اين جمله نه فضيلت اذان و اقامه است، نه از كمال اذان و اقامه است.
آيه الله حكيم مي گويد: اگر كسي اين جمله را به قصد استحباب مطلق بگويد، اشكالي ندارد، چون در حديثي آمده است: هر وقت كسي لا اله الا الله و محمد رسول الله گفت، بايد علي اميرالمؤمنين هم بگويد.
بعد مي گويد: در عصر حاضر، جمله « اشهد ان عليا ولي الله » از شعارهاي تشيع گرديده است. اگر كسي به اين خاطر آن را بگويد، اشكالي ندارد، حتي ممكن است گاهي ذكر اين جمله واجب باشد.(5)
در مستند العروه آمده: براي گفتن جمله« اشهد ان عليا ولي الله »نيازي به ورود نص نداريم، چون ولايت، تكميل رسالت، جزئ ايمان و كمال دين است. به خصوص در اين عصر هيچ گونه نيازي به امر ديگري نيست، چون اين جمله روشن ترين شعار شيعه و آشكارترين رمز تشيع است. بر اين اساس ذكر اين جمله، چه در اذان و چه در غير اذان هيچ گونه اشكالي ندارد. البته اين جمله جزو اذان نيست. اگر كسي به قصد اين كه جزء اذان است، آن را بگويد، كار حرامي كرده است.(6)
اصلا چرا اين جمله مطرح شد؟
بني اميه تمام تلاش خود را به كار بردند تا نام و آثار حضرت علي (ع) محو شود. شيعه براي زنده نگه داشتن نام علي و ولايت حضرت در طول تاريخ با همه تلاش، با ذكر جمله« اشهد ان عليا ولي الله » و امثال آن، مانع موفقيت دشمن شده است . فخر رازي در تفسير سوره فاتحه، در مسأله فقهي جهر به بسم الله مي گويد: علي (ع) بسم الله الرحمن الرحيم را در نمازها بلند مي گفت و بر بلند گفتن تأكيد داشت. وقتي كه حكومت و دولت به بني اميه رسيد، آنان از بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم جلوگيري كردند و در اين ممانعت بسيار تأكيد داشتند. علت اصلي ممانعت آن ها اين بود كه سعي داشتند آثار علي (ع) را از بين ببرند.
بعد مي گويد: دلايل عقلي موافق نظر ما است. عمل حضرت علي هم كمك ما است . هر كس علي را امام دين خود كند، در دين و جان خود به زنجير ناگسستني چنگ زده است. (7)
در آن زمان كه امويان حاكم بودند، در برخي از مناطق كشور اسلامي ياران مخلص حضرت علي(ع) را مي كشتند. حضرت را سب و نفرين مي كردند، حتي نمي گذاشتند كسي نام علي را براي بچه هاي خود انتخاب كند. بر هيچ كس پوشيده نيست كه چه بلاهايي از سوي امويان و عباسيان بر آل علي و سادات علوي رسيد. شيعه در برابر اين فشارها مقاومت كرد و علي را فراموش نكرد. به اين ترتيب علي، ياد علي و مكتب او زنده ماند و با تاكيد بر شهادت به ولايت آن امام در اذان و اقامه كه رد پا يي از اين جمله، در صدر اسلام و زمان پيامبر (ص) هم، ديده شده بودبر هويت خود تاكيد نمود.
پي نوشت:
1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، چهار مجلدي، چاپ آخوندي، چاپ پنجم، ج 1، ص 188.
2. سيدابوالقاسم خوئي، مستند العروه، مؤسّسه احياء آثار الامام الخوئي، قم، ج 2، ص 287.
3. الحر العاملي، وسائل الشيعة (الإسلامية) دار إحياء التراث العربي - بيروت، ج 4، ص 612، ح 3.
4. جواهر الكلام چاپ بيروت، ج 9، ص 86.
5. مستمسك العروه، ج 5، چاپ بيروت، ص 544.
6. مستند العروه، ج 2، ص 287.
7. فخرالدين رازى، مفاتيح الغيب(تفسير كبير)دار احياء التراث العربى، بيروت،1420 ق، ج 1، ص 180.
موفق باشید.