فرزند من پسر و 6ساله مي باشد هم اكنون فقط با خود به نماز جماعت ميبرم و تقريبا اذكارنماز را هم ياد گرفته اما الزامي براي نمازخواندن در هيچ موقع از شبانه روز براي او ايجاد نكرده ام

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
با توجه به ارزش و قداست خانواده در مي‏يابيم كه: خانه، اولين مدرسۀ تربيت اخلاقي و ديني است و كودك به تدريج بر اساس مشاهدات روزمره، پايه‏هاي اخلاقي خود را پي‏ريزي مي‏كند. در محيط خانه كودك تعاليم خوب و بد را فراگرفته و زيربناي اخلاقي او شكل مي‏گيرد. كودك مثال نهال تازه‏اي است كه هر طور او را پرورش دهيم، رشد مي‏كند و نيز آنچه را كه بطور منظم در محيط خانه مي‏بيند، نسبت به آن انس پيدا مي‏كند. مشاهده آداب ديني و عبادات مذهبي بويژه نماز كه در شبانه‏روز بطور منظم از طرف بزرگترها در محيط خانه رخ مي‏دهد، در ذهن و روان كودك نقش مي‏بندد.
- مطالبي براي توضيح بيشتر مسأله:
1- اهميت نماز و عبادت در كودكي:
بارها شاهد آن بوده‏ام كه برخي افراد عبادات و برخي افراد عبادات و نماز كودكان را براي‏ آنان به منزله سرگرمي‏ مي‏دانند و آن را فاقد ثواب و اجر الهي مي‏شمارند. حال آن‏كه چنين‏ نيست و قطعا عبادت در كودكي نيز حسناتي به‏ همراه دارد. نماز كودكان را براي آنان به منزله سرگرمي مي‏دانند و آن را فاقد ثواب و اجر الهي مي‏شمارند. حال آن‏ كه‏ چنين نيست و قطعا عبادت در كودكي نيز حسناتي به‏ همراه دارد. لذا بابي تحت عنوان‏ «مشروعية عبادة الصبّي» يعني مشروعيت عبادات كودكان داريم. پس خوب‏ است بدانيم كه واجبات بزرگسالان و اعمال مستحبي‏ آن‏ها براي كودكان مستحب است و گناهان آن‏ها براي كودكان مكروه بوده و مباحات براي هر دو امري‏ مباح است.
حال اگر ترتيبي اتخاذ شود كه كودكان دريابند انجام عبادت و نماز توسط آن‏ها، آنان را در پيشگاه خدا مأجور مي‏گرداند، رغبت بيش‏تري براي انجام عبادت‏ خواهند داشت. از طرف ديگر انجام عبادت‏ها در كودكي موجب ملكه شدن آن‏ها مي‏گردد و چنين‏ كودكاني در بزرگسالي عبادات را با سهولت بيش‏تري‏ انجام مي‏دهند. اما آنان كه تا هنگام بلوغ نماز نخوانده‏اند اين كار را با دشواري بيش‏تري به انجام مي‏رسانند. پس‏ اگر بخواهيم كودكان با عبادات خو بگيرند، بايد دوره كودكي را مغتنم بشماريم.
2- اشاره به نماز جماعت كرديد:
وقتي كودك خردسال براساس تقليد و الگوبرداري از والدين و ديگران، خود به ركوع و سجده مي‏رود و حركات و افعال نماز را انجام مي‏دهد و بـر اثر تقويت و تشويق، ميل و گرايش به نماز در او نيرومند مي‏شود، مي‏توان اقامۀ نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشيد. والديني كه اهـل عبادت و نماز هستند، مي‏توانند مواقعي كه اقوام دور هم جمع شده‏اند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمايند و با خوشرويي فرزندان خود را به نماز فراخوانند. به تدريج اين فريضه را مي‏توان از منزل به مسجد محل كشانيد. براي اين كار پدر بايد نزديكي‏هاي اذان مغرب، فرزند خود را به پارك ببرد و همين كه صداي اذان به گوش رسيد، با مهرباني و عطوفت رفتن به مسجد را به فرزند پيشنهاد نمايد.
اگر تمايلي از خــود نشان نداد، مي‏توان از روش «مدل سازي» استفاده نمود كه در روانشناسي كاربردي موثر دارد. يعني اينكه پدر، كودك ديگري را «كه ممكن است پسر همسايه يا هم محلي باشـــد» كه با لبي خنــدان به همراه پدرش به مسجد مي‏رود را به كودكش نشان دهـد و حتي زمينۀ دوستي آنها را نيز فراهم سازد. در اين راستا، همانگي با امام جماعت مسجد محل نيز روش پسنديدۀ ديگري است كه ايشان مي‏تواند با خوشرويي و با دادن يك هديه مثل شكلات از او استقبال نمايد.(1)
3- زمينه هاي تربيتي نماز:
زمينه‌هاى تربيتى نماز را به زمينه‌هاى بيرونى مانند محيط خانوادگى و رفتار و بـرخـورد اطرافيـان با كودك و نوجوان و زمينه‌هاى درونى كه مربوط به خود كودك و نوجوان است، مي‌توان تقسيم كرد.
فراهم ساختن زمينه‌هاى بيرونى تربيت به منظور ترغيب كودك و نوجوان به نماز، مى‌تواند مـحـرك فـعـاليـت، حـركـت و تمايل او به سوى فرامين الهى و رهنمودهاى قرآن كريم باشد، در ذيل برخى از اين زمينه‌ها را خدمتتان عرض مي كنيم:
* طرح و گفتگو درباره نماز
* ارتباط با دوستانِ نمازخوان
* ارائه الگو
ميل به داشتن الگوى مطلوب در كودكان و نوجوانان مشهود است و دوست دارند از كسى يا كسانى كـه از هـر جهت مورد علاقه آنان است تقليد كنند و رفتار و گفتارشان را مطابق رفتار الگو تنظيم كرده تا شبيه و مانند آن شوند.
* نماز در حضور كودك و نوجوان
* جاذبه‌هاى ظاهرى
ظواهر زيبا و جاذبه‌هاى گوناگون به خودى خود شوق‌آور و رغبت انگيزند، اين ظواهر و جاذبه‌ها(صادق يا كاذب) بر روح كودك و نوجوان تأثير بيشترى مى‌گذارد، به طورى كه در بسيارى مواقع بدون داشتن دليل درست به سوى چيزى كه داراى ظاهرى زيبا است، كشيده مى‌شود.
- حاصل سخن اينكه:
كودكان امانت‏هاي الهي هستند كه در دست والدين خود قرار دارند. پس براي حفاظت از آن‏ها از فسادها و انحرافات فردي و اجتماعي، بايد آنان را به دستاويزي محكم متصل نمود. اعمال عبادي باعث مي‏شوند كه كودك در برقراري روابط اجتماعي نيز موفق باشد.
اگر نماز را به خوبي در وجود كودك رشد دهيم، حالات مذهبي در او پايـدار مي‏شوند. همان طور كه مي‏دانيم، ابتدا با تقليد، نماز را مي‏آموزد؛ اما هر چه بالاتر مي‏رود، اين حالات مذهبي در او ملكه شده و گاهي ترك آن مـوجب اندوه كودك مي‏شود.
رفتارهاي عبادي باعث مي‏شوند تا روح كودك قانع شود و از انجام نماز به لذت روحي خاصي بـرسد. اين لذت ممكن است گاهي اوقات با ديدن نماز ديگران نيز بروز كند؛ چـــراكه امام حسين(ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت مي‏برد و اگر از همان دوران طفوليت كودك شروع به خواندن نماز نمايد، اين فريضه در وي ملكه مي‏گردد و تا آخر عمر به اداي ايـن فريضه ادامه خواهد داد و بيمۀ او در تمامي عمر از فحشاء و منكر خواهد بود.
پس با توجه به اينكه سن فرزند شما 6 ساله است و در روايات تقريباً در همين سنين تأكيد بر يادگيري مسايل ديني -منتها با توجه به درك و فهم اين سن و توجه به اقتضائات آن- شده است، و از طرفي از نظر شرعي تا به سن بلوغ نرسد، برايش وجوبي ندارد، بهتر اين است كه با رعايت اصل اعتدال و ميانه روي با او برخورد كنيد و هنگامي كه واقعاً لذتي برايش وجود ندارد و استقبال نمي كند، او را مجبور نكرده و علل مسأله را بررسي كنيد. به طور كلي اجبار در معارف و مسايل ديني، انعكاسي عكس و منفي دارد.
پي نوشت:
1. ماهنامه پرورشي تربيت وزارت آموزش و پرورش، شماره2، آبان ماه 1381، ص 27.
موفق باشید.