با سلام
بنده طلبه پایه 5 حوزه علمیه هستم
خلاصه بگم اصلا صدای خوبی برای قرائت قرآن و روضه خوانی ندارم ولی میتونم خوب حرف بزنم و از همون پایه 3 برای نماز به مدارس رفتم .
بنده هم به امر تبلیغ توی روستا ها و مدارس علاقه دارم و هم به قضاوت علاقه دارم و خودم احساس میکنم هردو مورد نیاز هست که طلبه ها برن و توش کار کنند .
ولی نمیدونم کدوم الان و در شرایط فعلی جامعه بیشتر نیاز هست چون از یک طرف مساجد در روستا ها بدون روحانی هست و از طرفی در دادگاه ها هم قاضی روحانی خیلی کم داریم و بیشتر دانشجو هستند . خیلی هم دارن اصرار می کنند که اگر قاضی روحانی باشه خیلی بهتره چون بعضی ها معتقدند که غیر روحانی ها لغزششون خیلی بیشتر بوده
با توجه به توضیحات بنده حقیر لطفا راهنماییم کنید که کدوم یکی را انتخاب کنم و در ضمن اگر ممکنه در مورد قضاوت برام توضیح بدید و مزایا و معایبش رو به طور کامل برام بفرمایید با تشکر فراوان از شما
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دوست گرامي! روحاني، عالمي ديني است كه در راه تزكيه و تعليم مي كوشد و به تلاوت آيات خدا براي مردم مي پردازد و در حقيقت، كار پيامبران را ادامه مي دهد. خداوند مي فرمايد: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»(1) از اين رو، روحاني مسئوليت تلاوت آيات خدا بر مردم، تزكيه مردم، آموزش دادن اسلام به مردم و نشان دادن راه زندگي سالم و سعادت آفرين را برپايه تعاليم خدا بر عهده گرفته است. ايفاي اين مسئوليت مهم و سازنده ايجاب مي كند كه روحاني اهل علم باشد، درباره قرآن و اسلام درس بخواند، مطالعه داشته باشد، كتاب و سنت را بفهمند و چون مي خواهد ديگران را تزكيه كند، بايد در راه تقوا گام بردارد و همچنين عادل و پرهيزگار و خدا ترس و داراي مكارم اخلاق باشد.
شهيد بهشتي مي فرمودند: «ساختن مردم و ياد دادن به مردم، علاوه بر آگاهي به اسلام، سنت و سيره پيغمبر و عترت، به اين نياز دارد كه مردم و زمان خودش را درك كند. ما تا زمان و محيط و مردم خودمان را نشناسيم، نمي توانيم مردم را به آيين اسلام دعوت كنيم و آنان را آموزش بدهيم و بسازيم، پس بايد محيط و زمانش را هم درك كنيم».
- مطالبي دقيق براي افرادي كه رسالت طلبگي را به دوش دارند:
1- هدف از طلبگي:
«هدف از آمدن به حوزه، مدرس شدن، عالم شدن، سخنران و مبلغ شدن، مقاله نوشتن و امثال آن نيست. اينها حرفه است كه همه ما كم و بيش واجد آن هستيم. هدف اصلي، انذار است، چون عالم دين، وارث پيامبري است كه هدفش انذار بود و البته انذار و ترساندن مردم از جهان كار آساني نيست. نه هر كسي را مي توان ترساند و نه سخن هركس در مردم مؤثر است. اگر كسي از درون نترسد، نمي تواند ديگران را انذار نمايد. چنين كسي سخنران و نويسنده است، نه منذر و وارث انبيا. تنها علما از خدا مي ترسند: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء»(2) براي اين منظور، طهارت روحي لازم است».(3)
2- شرط طلبگي:
«برخي معتقدند كه روحانيت در جامعه لازم نيست، چون برخي كارها مثل نماز جماعت و عزا و عروسي از ديگران نيز بر مي آيد، ولي نمي دانند كه روحاني وظيفه بزرگ حفظ اسلام را دارد. يعني بايد آن را بشناسد و بشناساند، چون اگر كسي متكفل اين فضا نباشد، كم كم اسلام از جامعه رخت بر مي بندد...
اگر روحاني بخواهد درجامعه مسئوليت خود را درست انجام دهد، بايد شرايط زير را داشته باشد:
الف) شناخت كافي از اسلام
ب) صلاحيت اخلاقي و تقوا
ج) آشنايي باوضع زمان و نيازهاي جامعه و عوامل مخربي كه در داخل و خارج از جامعه بر ضد اسلام فعاليت مي كنند».(4)
3- وظيفه شناسي طلبه:
هر شخصي روحيات، علايق و ذوق خاصي در زمينه هاي مختلف دارد كه طبيعتاً براي پيشبرد اهداف بايد همان ها را پروراند. از آنجايي كه از روحيات و علايق شما بي اطلاعيم، دقيقاً نمي توانيم بگوييم كه در كدام مسير قدم بر داريد. توصيه مي كنيم كه با اساتيد و مشاوريني كه نسبت به شخصيت شما آگاهي دارند مشورت كنيد تا مسير صحيح را به شما نشان دهند؛ ضمناً با توجه به خواندن دروس مقطع مقدمات، بهترين كار تحصيل با دقت بالاست، زيرا گذر زمان خيلي از امور و وظايف را براي انسان روشن مي كند.
اما مطلب مهم تر اين امور اين است كه علاوه بر اينكه علاقه تان را مدّ نظر بگيريد، وظيفه و نياز مردم را هم بايد لحاظ كنيد، ممكن است كه امر قضاوت در نگاه ها و اجتماع جايگاه بهتري داشته باشد، اما تبليغ در روستا يا سخنراني با توجه به نياز مردم، بيشتر مورد رضايت حضرت ولي عصر(عج) باشد. پس بايد ديد كه وظيفه چيست نه اينكه صرفاً دنبال علايق برويم.
4- منصب قضاوت در ديدگاه اسلام:
منصب قضاوت در ديدگاه اسلام يكي از ارزشمندترين و در عين حال خطرناكترين مناصب اجتماعي است؛ قاضي نيز در يك نگاه نماينده خدا و با فضيلتترين انسانها(5) (اي داود! ما تو را نماينده خود در زمين قرار داديم، پس در ميان مردم بحق داوري كن) و در نگاه ديگر از شقيترين مردم شمرده شده است؛ زيرا به تعبير امير مؤمنان(ع) او در جايگاهي مينشيند كه يا انبيا و اوصيا در آن قرار ميگيرند و يا اشقيا بر آن تكيه ميزنند(6) و فاصله اين دو، فاصله بهشت و دوزخ است!
بهترين كار اين است كه با گذر زمان و نياز اجتماع و مردم، به سمت وظيفۀ خود برويد و از قبل براي آيندۀ خود در اين زمينه برنامه ريزي نكنيد. در اين امور بايد كسي باشد كه از مشكلات و محسنات مسايل آگاهتان سازد.
به هر حال افتخارتان اين باشد كه ادامه دهنده روش كساني هستيد كه همّشان دين خدا بوده است، همّشان تهذيب بوده، همّشان معارف اهل بيت بوده، كه هم خودشان بهره ببرند و هم جامعه را روشن كنند به معارف اهل بيت(ع). در يك كلمه طلبگي يعني نياز شناسي!
- نكتۀ پاياني:
براي خود فضاي طلبگي را محدود تعريف نكنيد. هر انساني يك مجموعه هست: «وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً»(7) يك نفر حيات علمي پيدا بكند، حيات معنوي پيدا بكند، حيات معارفي پيدا بكند، مثل اينكه همه مردم حيات پيدا كردند، اين قدر پر خير و بركت است. قدر اين قسمت را بايد به جِدّ داشت و جايگاه خودتان را محفوظ نگه داريد، معامله ايست كه با خداي متعال كرده ايد و با امام زمان(ع). بعد هم به تعبير قرآن فرمود:«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلاَئِكَةُ»(8) هر كاري استقامت مي خواهد، تعجيل در امور سودي نمي دهد، انسان را منحرف مي كند، ثبات قدم مي خواد؛ هم ايمان و رسيدن به عمق ايمان و تقوا ثبات قدم مي خواهد، هم رسيدن به قله هاي علم و معارف ثبات قدم مي خواهد. اگر يك وقت مشكلي پيش آمد، زده نشويد.
پي نوشت ها:
1. جمعه(62) آيۀ 2.
2. فاطر(35) آيۀ 28.
3. آيت الله جوادي آملي، مقاله جايگاه و رسالت حوزه.
4. ر. ك: «مباحثي درباره حوزه» نويسنده: آيت الله مصباح يزدي.
5. ص(38) آيه۲۶.
6. شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق. ج۱۸، ص۷.
7. مائدة(5) آيۀ 32.
8. فصلت(41) آيۀ30.
موفق باشید.