آیا پدر آن حضرت را که قبل از تولد ایشان از دنیا رفتند، ترور کردند؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت مقصودشما از ترور عبد الله چيست، اگر مقصود اين است كه كسي ويا كساني قصد كشتن ايشان را داشتند، به چنين چيزي دست نيافتيم. به نظر مي رسد مقصود، جريان قرعه كشي عبدالله، پدر رسول خدا باشد، لذا مي گوئيم:
در تاريخ آمده كه «عبد المطلب» موقع حفر زمزم احساس كرد كه بر اثر نداشتن فرزند بيش تر، در ميان قريش ضعيف و ناتوان است. از اين ‏رو، نذر كرد كه هر موقع شماره فرزندان او به ده رسيد، يكى را در پيشگاه «كعبه» قربانى كند و كسى را از اين پيمان مطلع نساخت.
چيزى نگذشت كه شماره فرزندان او به ده رسيد. موقع آن شد كه پيمان خود را اجرا كند. تصوّر قضيّه، براى «عبد المطلب» بسيار سخت بود؛ ولى در عين حال، از آن ترس داشت كه موفقيتى در اين باره تحصيل نكند و سرانجام در رديف پيمان‏شكنان قرار گيرد. از اين لحاظ، تصميم گرفت كه موضوع را با فرزندان خود در ميان گذاشته و پس از جلب رضايت آنان، يكى را با قرعه انتخاب كند. عبدالمطلب با موافقت فرزندان خود روبه‏رو گرديد. مراسم قرعه كشى به عمل آمد و قرعه به نام «عبد اللّه» (پدر پيامبر اكرم) افتاد.
«عبد المطلب»تصميم گرفت اورا قرباني كند كه با مخالفت شديد دوستان و مردم قرار گرفت وسرانجام با راهنمائي يكي از كاهنان و قرباني صد شتر مشكل برطرف شد.(1)
آقاي سبحاني نيز در كتاب فروغ ابديت بدون دغدغه و خدشه و به صورت يك داستان مسلم و قطعي، داستان مزبور را نقل كرده و در پاورقي آن را نشانه عظمت و قاطعيت جناب عبدالمطلب دانسته و مي گويد:
«اين داستان فقط از اين جهت قابل تقدير است كه بزرگي روح و رسوخ عزم و اراده عبدالمطلب را مجسم مي سازد، و درست مي رساند كه تا چه اندازه اين مرد پايبند به عقايد و پيمان خودبوده است». (2)
البته برخي محققان چون آقاي علي اكبر غفاري، حديث مزبور را سخت مخدوش دانسته و از نظر سند، ضعيف و بي اعتبار خوانده اند و اين داستان را ساخته و پرداخته دست داستان سرايان و محدثان عامه دانسته اند. (3)
بنابراين، اظهار نظر قطعي در باره اين جريان، مشكل است؛ ولي اگر كسي معتقد به صحت اين نقل باشد، اشكالي ايجاد نمي كند.
پي نوشت ها:
1. جعفر سبحاني، فروغ ابديت، ناشر: مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1370ش. ج 1، ص 122 - 123
2. فروغ ابديت، همان، ج 1، ص 123.
3. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، چاپ مكتبه صدوق، ج 3، ص 89 .
براي آگاهي بيش تر به كتاب «درس هايي از تاريخ تحليلي اسلام، ج 1، سيد هاشم رسولي محلاتي» مراجعه نماييد.
موفق باشید.