آيا دين تنها بر جنبه فردي انسانها تأكيد دارد، يا اينكه بر جنبه اجتماعي آدميان نيز انگشت مي نهد؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دين امري تنها مربوط به عقايد شخصي افراد نيست و جنبه عموميت دارد. دين روشي است براي زندگي كردن كه در تمام ابعاد فردي، اجتماعي، جسمي و روحي سازوكارهاي لازم را فرا روي انسان قرار مي‏دهد و بسترهاي رشد و ارتقا او را در تمام ساحت‏ها بدو عرضه مي‏نمايد. تنها با نگاهي به كاركردهاي دين در ميابيم كه تعدادي از آنها كاملا اجتماعي است و با يك جانبه دانستن دين، ضربه بزرگي به حيات انساني خواهيم زد. مثلا برادري و احساس اشتراك بر محور دينداري سامان مي‏يابد. دوركيم، جامعه شناس مشهور مي‏نويسد:
«مناسك دين براي كاركرد درست زندگي اخلاقي ما، به همان اندازه ضروري‏اند كه خوراك براي نگه داشتن زندگي جسماني ما ضرورت دارد؛ زيرا از طريق همين مناسك است كه گروه خود را تاييد و حفظ مي‏كند.»(1)
البته اين سخن در مورد برخي اديان مثل مسيحيت امروزي ممكن است صادق باشد. ولي اگر شما دين اسلام را به عنوان دين حق پذيرفتيد، هرگز چنين نيست. اسلام ديني است كاملا اجتماعي كه از بزرگترين اركان اجتماع كه بحث حكومت و سياست است تا كوچكترين مسائل اخلاقي و فقهي شخصي، در آن مطرح شده است. اين كه تمام فقهاي اسلام، از آيات و روايات، بحث حاكم شرع را فهميده اند، اين كه امر به معروف با همه ي درجاتش در همه ي مذاهب اسلامي مطرح است، اين كه بايد به زيردستان توجه خاص نمود و مشكلات اقتصادي آنها را برطرف نمود، اين كه بايد برنامه هاي سالانه اقتصادي داشته باشيم، اين كه برخي اعمال حتما بايد گروهي انجام شود، مثل حج، نماز جمعه، اين كه نبايد در مقابل ظالم سكوت كرد، اين كه بايد در مقابل متجاوز ايستاد و جنگيد و جهاد كرد و هزاران حكم ديگر اسلام، هيچ شكي در اجتماعي بودن اين دين باقي نمي گذارد و كسي موفق تر است كه دين نه تنها در پستوي وجودش سوسو داشته باشد، كه در تمام مراحل زندگي فردي و اجتماعيش بتابد.
متاسفانه بطور عمده پس از رنسانس يعني انقلاب علمي و رويكرد به علوم بشري و تجربي، ساز جدايي دين از سياست و دولت نواخته شد.
اما حقيقت آن است كه آموزه‌هاي ديني تنها به خلوت مردم و درون خانه‌هاي آنها منحصر نيست؛ بلكه به همه جوانب زندگي آنان اعم از خلوت و جلوت سر و كار دارد. دين تنها به نماز و روزه و نظاير آن محدود نيست تا بتوان در خانه‌ يا مسجد به آنها پرداخت. دين روابط ميان انسان‌ها را هم تعريف كرده است و از انسان‌ها خواسته است، نسبت به ظلم ظالمان و فقر فقيران و مانند آنها ساكت ننشينند. عدالت ورزي و ستم‌ستيزي و احسان به ديگران از مقولاتي است كه حتي نياز است، براي تحقق آنها به تشكيل حكومت روي آورد. بنابراين دين امري فردي و خصوصي و آخرتي نيست.
پي نوشت:
1. هميلتون، مالكوم، جامعه‏شناسي دين، ترجمه محسن ثلاثي، نشر تبيان، تهران، 1381ش، ص 179.
موفق باشید.