با عرض سلام و تبریک سال نو

8سال و نیم که ازدواج کردم و هنوز مسا ئل زیادی در روش برخورد با خانواده دارم. این موضوع الان تقریبا باعث کم شدن یا قطع رابطه با خانواده ام شده و همسرم تمایل زیادی برای ارتباط با خانواده ام ندارد به خصوص در مورد یکی از خواهرهایم.میخواستم کمکم کنید که روش برخورد با این مسائل چطور باید باشد.
. خانواده من تقریبا مذهبی هستند ولی نه 100%.من با همسرم از طریق چت و اینترنت آشنا شدم و همین موضوع از اول زندگیم باعث دید منفی خانواده من به همسرم شده و یک سری بدبینیها. این باعث شد یک جور نگاه تحقیر آمیز به همسرم ایجاد کند و مادرم از همان اول با دیئ تحقیرامیز به او نگاه کند و در مورد او با دیگران صحبت کند . مثلا یک بار شوهر خواهرم به خواهرم گفته بود که همسر من را با ارایش بد و لباس بد در ایستگاه مترو دیده و مادرم زود این حرف را باور کرده بود. منظورم اینه که حرف بد بقیه زود تایید میشود. دائم به من میگویند زنگ زدیم کسی جواب نداد همسرت کجا بود یا این پول از کجا اورده مواظب پولت باش.
3 سال پیش عید خونه مادر بزرگم بودیم که پدربزرگم به همسرم گفت: اگه اخلاقت رو خوب کنی و نماز بخونی حسن (یعنی من) قبول میکنه بچه دار بشید !! این کل عید رو برامون خراب کرد. سال بعد مادر بزرگم با یه حالت مسخره کننده گفت این چیه پوشیدی ! این خم از عسد یه سال. یه سال پدرم تلفنی موقعی که زنگ زدم سال رو تبریک بگم (چون شهرستان بود) به همسرم بعد از تبریک گفت: خدا هدایتت کنه انشااله نماز خون بشی. این هم از عید یک سال. امسال خواهر کوچکم همسرم را صدا زده بود و جلوی زن برادرم با تحقیر به او یک کیف و کفش نسان داده بود و گفته بود: این همان کیف و کفشیه که قرار بود جشن تولدش بخریم و نخریدیم !! این از روز اول عید روز بعد شام خونه خواهر اولم دعوت بودیم چون دیر بود پدرم گفت نمیخواست بیاد به اصرار من اومده خواهر اولم شنید گفت الان هم میتونید برید خواهر دومم (که روز قبل همسرم رو ناراحت کرده بود) گفت: خوب الان میریم همسرم دید مهمونی داره به هم میخوره به خواهر دومم گفت حالا یه خورده اروم باش اون هم زود جواب داد: تو دیگه چی میگی همسرم هم گفت: غلط کردم(من تو یه اتاق خواب بودم) اومد منو بیدار کرد گفت همین الان بریم ما هم اومدیم بیرون و رفتیم.
نظر پدر و مادرم هم اینه که همسرم دنبال بهونه میگرده که هر سال عید قهر کنه تا من رو از خونواده جدا کنه !
اینها یه ذره از مسائل من بود لطفا من رو راهنمایی کنید

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي يكي از عوامل مهم تهديد كننده روابط زناشويي مشكلات جدي در رابطه باخانواده اصلي است. متاسفانه در ايران نيز بسياري از اختلافات زناشويي نتيجه دخالتهاي نابجا و غيرمنطقي خانواده هاي اصلي در روابط زناشويي زوجين است. خانواده ها پس از ازدواج به استقلال فرزندان خودشان احترام نمي گذارند و به خود اجازه هرگونه مداخله را مي دهند. در اينگونه موارد والدين به تمايز خود ازفرزندان خويش نرسيده اند. درمواردي هم مشاهده مي شودكه فرزندان به تمايزخود از ديگري نرسيده اند. اين تمايز به معني قطع رابطه نيست. بدين معناست كه والدين و فرزندان ضمن حفظ استقلال خود و احترام به حريم هاي خصوصي يكديگر، اجازه دخالت به حريم هاي خصوصي و زناشويي را ندهند.
مي توان گفت مشكلاتي كه باعث دخالت ديگران درزندگي مشترك زوجين مي گردد عبارت است از: عدم وجود رفتارهاي جرات آميزدرزن ياشوهريا هر دو. خصوصيت بله گوييyes people)). اعتقادات مذهبي با تعابير غلط ازسخنان بزرگان دين(كه احترام به والدين به معني پرستش آنها نيست). تماميت خواهي به طوري كه زوجين درپي راضي نگهداشتن همه ازخويش اند و قادر به هيچگونه مخالفت در مقابل دخالت هاي ديگران نيستند. فقدان مهارت هاي اجتماعي لازم براي برخورد با اينگونه دخالت ها.
يكي ازراه حل ها، فرستادن علايم و سيگنال ها از طرف زوجين به خانواده هايشان است. ابراز محبت و علاقه به يكديگر در مقابل ديگران. مثلا صدا زدن يكديگر بالغات و كلمات محبت آميز. البته اين، مستلزم خطاب كردن يكديگربا لغات محبت آميزدرخانه است. استفاده از پسوند هاي جانم و عزيزم و مانند اينها و ابراز علاقه در مقابل ديگران نه تنها آنان را متوجه حريم مستحكم زوجين مي كند، بلكه دربسياري از موارد به عنوان علامتي براي توقف هرگونه دخالتي درزندگي آنهاست.
بايد توجه داشت كه نبايد مشكلات زناشويي را با خانواده اصلي درميان گذاشت. زماني كه ما مشكلاتمان را با افراد در ميان مي گذريم در واقع اجازه دخالت را به آنان مي دهيم.
علاوه براينها نحوه تعامل با خانواده مهم است. افراد مسن دوست دارند به سخنانشان توجه شود. بهتر است به سخنان آنان خوب گوش دهيد و حتي خلاصه سخنانشان را مجددا تكرار كنيد تا آنها بفهمند كه شما گوش مي داديد. قول دهيد كه حتما به حرفهايشان فكر مي كنيد. گفتن جملاتي مثل:"به حرفهاي شما فكر مي كنم ولي در مورد تصميم گيري دوست دارم همسرم نيز نظر بدهد. چنانچه مورد توافق ما بود حتما اقدام خواهيم كرد" بسيارمناسب است.
همواره پيش چشم خانواده هاي خودتان در رابطه با امورات مختلف مثل مهماني رفتن يا نرفتن و...حتما ازهمان ابتدا با همسرتان مشورت كنيد. اين نيز مي تواند راهي براي كاهش دخالت ديگران باشد.
راه ديگر براي كاهش مداخلات خانواده ها در زندگي زوجين، افزايش ديدوبازديدها و كم كردن مدت زمان وقوف درخانه هاي يكديگراست(كاهش مدت زمان صله رحم وافزايش دفعات آن).
من در پايان سه كتاب خوب به شما معرفي مي كنم كه مي تواند راهنماي شما در زندگي مشتركتان باشد.
1-كتاب «مديريت روابط زناشويي» كه توسط دكتر يونسي نوشته شده بسيار مفيد است چه آنكه ايشان تجارب باليني بسيار ارزشمندي در امر مناقشات بين زوجي و خانوادگي دارد و از اين تجارب در امر نگارش كتاب فوق كمك گرفته است.
2- كتاب «تحكيم خانواده» كه شامل آيات و روايات بسيار زيبا و كاربردي در مورد تحكيم خانواده است، اين مجموعه توسط آيت الله ري شهري گردآوري شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث و دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها آن را به چاپ رسانده است.
3- كتاب «رضايت مندي از زندگي» كه توسط دكتر پسنديده تاليف شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث آن را به چاپ رسانده است.
در مورد سخنان نازيباي خانواده اصلي شما به همسرتان نيز بهتر است رواياتي از كتاب تحكيم خانواده را برايشان بخوانيد تا بدانند كه برچسب زدن به ديگران بدون دليل از گناهان بزرگ است و مرتكب آن در دنيا و آخرت تاوان عمل نادرست خويش را مي پردازد و اگر اين كار ادامه يابد احتمال دارد كار به غيبت نيز كشيده شود كه گناه آن شديد تر از زنا است.
موفق باشید.