دختری هستم که همیشه نمازم اول وقت است ولی حس میکنم حضور قلب ندارم و بعداز نماز وقتی دعا میکنم حس میکنم فقط یک عادت است از روی عشق علاقه نیست.در برخی مسائل خدارادر نظر میگیرم وان گناه را انجام نمیدم مثلا هیچوقت حرام نمیخورم یا به دیگران بدی نمیکنم ولی راحت اهنگ گوش میدم بدون توجه به خدا!!!نمیتونم خدارا انطور که شایسته هست بشناسم. مثال من مثال یک کوره که نمیدونه روشنایی چیه؟!!وقتی دارم نمازمیخونم نمیتونم درک کنم که دارم باکی حرف میزنم.بااینکه به دنیای اطرافم نگاه میکنم تا خدا را پیداکنم ولی به یقین نمیرسم!این موضوع ناراحتم میکنه و حس میکنم بخاطر همین دعای من براورده نمیشه ونماز دعا....از سقف خونمون بالاتر نمیره!
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
عبادت و راز و نياز با خدا، همراه با لذات معنوي غير قابل توصيف است. اما نه براي همه، بلكه براي شخصي كه رابطه اش با معبود، رابطه محبّ (دوستدار) با محبوب باشد، تا جايي كه عاشق خدا، خود محبوب و معشوق خدا شود كه تمام وجود فرد، جلوه و صبغه الهي پيدا مي كند. بنابراين لذت معنوي عبادت را تنها كساني درك مي كنند كه بر پروردگار جهان ايمان واقعي دارند.
با توجه به اين نكته بايد در پاسخ به سوالي كه مطرح كرده ايد مي گوييم:
انسان براي اين كه بتواند رابطه اي عاشقانه با معبود خويش برقرار كند لازم است در ابتدا معبود محبوب خويش را بشناسد. براي رشد معرفت به خدا و چشيدن طمع شيرين عبادت و رسيدن به حال و هواي معنوي، مطالعه كتاب هاي زير مناسب است:
بهترين راه خدا شناسي: محمد محمدي ري شهري، همه بايد بدانند: ابراهيم اميني، جهان بيني توحيدي: شهيد مطهري، آفريدگار جهان: مكارم شيرازي، خدا را چگونه بشناسيم: مكارم شيرازي، در جستجوي خدا: مكارم شيرازي.
از سوي ديگر، يكي از راه هايي كه سبب مي شود انسان به عشق و علاقه به عبادت با معبود روي بياورد، آشنايي با فلسفه، آثار و نتايج مهمي است كه عمل به دنبال خويش دارد. براي مثال: نماز از عباداتي است كه در صفاي روح، پاكي جان، تربيت معنوي انسان، بيداري دل، تقويت ايمان و اراده، محكم كردن پايههاي تقوا در دل و جان، نورانيت دل، آرامش خاطر، از بين بردن گناهان، به دست آوردن عنايتهاي ويژة خداوند، و... نقش اساسي دارد. قطعا اگر فرد با اين آثار آشنا باشد، اين آشنايي، بهترين محرك و مشوق او براي ترغيب و تمايل به انجام عمل است. سعي كنيد بيشتر با فلسفه نماز و ساير واجبات و همچنين ترك محرمات آشنا شويد. در اين زمينه م يتوانيد كتاب هاي ذيل را مطالعه كنيد :
نماز عارفانه، جواد محدثي؛ پرورش در پرتو نيايش، حسنعلي نوري ها؛ نماز زيباترين الگوي پرستش، غلامعلي نعيمآبادي؛ نماز از ديدگاه قرآن و حديث، موسوي لاهيجي؛ نماز، حسين انصاريان.
خواهر گرامي؛
علاوه بر معرفت نسبت به پروردگار كه سبب تقويت ايمان و اصلاح رابطه بنده با معبود مي شود، شناخت مصالح و مفاسد تكاليف نيز در اين خصوص نقش موثري دارند. اگر اين دو مهم در كنار يكديگر قرار گرفتند، قطعا آن گناهاني را هم كه انجام مي دهيد ترك خواهيد كرد. البته نبايد فراموش كنيد براي ترك هر عادت ناپسند مثل گوش دادن به آهنگ هاي غير مجاز احتياج به مجاهدت و رياضت و تمرين است. در حقيقت نكته كليدي كه بايد مورد توجه جدي قرار گيرد، اين است كه براي كنترل گوش و چشم و ساير اعضاي بدن از گناه، عزمي راسخ و اراده اي محكم لازم است. تصميم و اراده بر ترك عادات زشت و گناه، نشانه بزرگي و شجاعت نفس است. كسي كه بتواند تصميم بر ترك گناه بگيرد، مجاهد در راه خدا است. فرمود: «أشجع الناس من غلب هواه (1) شجاعترين وقدرتمندترين مردم كسي است كه بر هواهاي نفسانياش غالب آيد.
در اين زمينه گناه شناسي و راهي مبارزه با هواهاي نفساني مي توانيدكتاب هاي زير را مطالعه كنيد:
كيفر گناه و آثار و عواقب خطرناك آن، از سيد هاشم رسولي محلاتي؛ گناه شناسي، از آقاي محسن قرائتي؛ گناهان كبيره، از آيت الله شهيد دستغيب.
نكات پاياني:
1. گاه گناه مانع درك لذت عبادت و احساس نشاط ازآن است. عابد تا ادب عبادت را نياموزد و عمل نكند و در زمره عشاق معبود در نيايد، اسرارآموز احكام و عبادات نخواهد گشت و لذت عبادت را نخواهد چشيد. لذا اميرالمؤمنين (ع) در پاسخ به فردي كه از عدم تمايل به انجام مستحبات سوال مي كرد، فرمود:«گناهانت اين توفيق را از تو گرفته و تو را گرفتار و در قيد قرار داده است». (2)
2. گاه افراط و زياده روي در انجام مستحبات سبب مي شود انسان به مرور زمان شوق لازم را براي ادامه راه از دست بدهد.
اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد:«ان للقلوب شهوه واقبالا و ادبارا»(3) قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنويات دارد و گاه پشت ميكند. لذا در هنگام اقبال دل بيشتر به مستحبات و مندوبات بپردازيد و در صورت ادبار به واجبات اكتفا كنيد.
3. قرآن مجيد، عامل آرامش را در ذكر و ياد خدا ميداند: آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامي ميگيرد.(4) منظور از ذكر خدا،صرف ذكر زباني نيست. بلكه ياد دل است؛ يعني همواره به ياد خدا بودن و در همه امور به او فكر كردن.
4. استجابت دعا نيز مانند هر پديده ديگري در اين عالم بر پايه اسباب و مسببات است. لذا بايد براي استجابت دعا اسباب علل مادي آن را نيز فراهم كرد. علاوه بر آن كه ميان استجابت دعا و برآورده شدن خواسته انسان تفاوت وجود دارد. اجابت دعا هميشه آن نيست كه خواسته انسان برآورده شود. گاهي انسان خواسته هايي دارد كه برآورده شدني نيست، يا اگر مستجاب شود، به ضرر او يا ديگران است، و او نمي داند، يا اجابت دعا به مقدمات و شرايطي نياز دارد كه فراهم نيست، يا زمان آن هنوز فرا نرسيده و ده ها دليل و احتمال ديگر. بر اين اساس خداوند دعايي را كه به ضرر بنده اش باشد به اجابت نمي رساند.(5) در مكاتبات بعدي در اين زمينه بيشتر صحبت مي كنيم.
پي نوشت ها:
1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج4، ص394.
2. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج 3، ص 450 .
3. امام على بن ابى طالب (ع)، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم، ص 530، قصار 312.
4. رعد (13)، آيه 28.
5. بقره(2)، آيه 216 .
موفق باشید.