چرا خداوند متعال هارون را به عنوان وزیر حضرت موسی برگزید
آیا بخاطر این بود که گفته شده حضرت موسی(ع) به دلیل اینکه در کودکی زبانش سوخته بود و کسی غیر از برادرش هارون زبان او را نمفهمید و خداوند متعال برای اینه مطالب حضرت موسی را به مردم برساند هارون را وزیر او قرار داد.
متشکرم
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
با بررسي آيات مربوط به درخواست حضرت موسي (ع) از خداوند در ارتباط با مشاركت دادن هارون در امر نبوت، پاسخ شما روشن مي شود:
بي شك، از شيوههاى مهم، در تبليغ هدفدار و هماهنگ، بهره گيرى از نيروهاى هم عقيده و تقسيم كار ميان آنها و رفع نواقص احتمالى است. از سويى، چون كمالات ظاهرى و معنوى در هيچكس به طور كامل گرد نمىآيند، بايستى از فضايل و فنون افراد مختلف در عرصه دعوت نيز استفاده مطلوب شود تا روند تبليغ به نتايج قابل قبول بينجامد.
موسى با شناخت كامل شرايط موجود، (از وضعيت خود تا قدرت و شوكت مخالفان و جهل و خرافه حاكم بر مردم) خواهان پشتيبانى و همراهى هارون شد و حتى مقام نبوت را از خداوند برايش طلبيد؛ وَاجْعَلْ لِى وَزِيراً مِنْ أَهْلِى * هرُونَ أَخِى * أُشْدُدْ بِهِ أَزْرِى * وَأَشْرِكْهُ فِىأَمْرِى؛(1) و براى من دستيارى از كسانم قرار ده، هارون، برادرم را، پشتم را به او استوار كن و او را شريك كارم گردان.
برادر موسى، هارون نيز شخصيتى بزرگ، دنيا ديده و خداجو و موحد بود كه با گفتارى شيوا، دلنشين و منطقى استوار مىتوانست به خوبى از عهده حمايت موسى برآيد و ضمن دادن اطمينان بيشتر به موسى، در مسير دعوت، او را از مشورتها و چاره جويىهاى خود بهرهمند سازد و در صورت وجود كمبودها و نواقص، آنها را مرتفع نمايد.
وَ أخى هارونَ هو أفصحُ مِنِّى لِساناً فأرْسِلْهُ مَعِى رِدْءاً يُصَدِّقُنى؛(2) و برادرم هارون از من زبان آورتر است، پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند.
اينجا بود كه حضرت موسى، تكليف دعوت فرعون را بر خود سنگين يافت و از خداوند شرح صدر و تسهيل امر را خواستار شد و از خداوند مسألت نمود كه برادرش هارون را كه از وى فصيحتر است، به معاضدت او مبعوث گردد و وزير او باشد. دعاى او مستجاب گرديد و همراه برادرش هارون روى به مصر آورد.(3)
چنانكه از ظاهر آيه بر مي آيد، موسي (ع) بدليل شناختي كه از وضعيت فرعونيان و ميزان تأثيرگذاري فصاحت و شيوايي بيان در امر تبليغ داشت، از خداوند درخواست نمود؛ برادرش هارون را كه از وي در زبان و بيان، فصيح تر و شيواتر سخن مي گويد همراهش سازد، اين بدان معنا نيست كه موسي (ع) لكنت زبان داشته، بلكه عبارت "افصح مني"، كه از باب افضل و تفضيل است به وضوح گواه آنست كه فقط و فقط، زبان هارون فصيح تر از موسي (ع) بوده است.
قضيه اي كه در سوال ذكر كرده ايد هم اگر چه در بعضي از كتابهاي تاريخي آمده است. (4) اما چندان قابل اعتماد نيست و احتمال دارد از فرهنگ يهود وارد شده باشد. به علاوه آنچه كه به عنوان يك اصل كلي بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه معصوم (ع) بايد از هر گونه عيبي چه در خلق و خوي، و چه در شمايل و صفات ظاهري، به دور باشد به اين جهت كه آنان پيشوايان مردم هستند و لازمه دعوت عمومي آنان اين است كه جذابيتشان حفظ شود.(4) لذا احتمالا از اين طريق هم بتوان داستان لكنت داشتن حضرت موسي(ع) را رد كرد و آن را غيرواقعي پنداشت.
پي نوشت ها:
1. طه (20) آيات 29 - 32.
2. قصص (28) آيه 34.
3. خزائلى، محمد، اعلام قرآن، انتشارات اميركبير، تهران، 1371ش، ص 620.
4- طبري، محمد بن جرير، تاريخ الطبري، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت دار التراث، 1387ق، ج 1، ص 390.
5. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، موسسة الوفاء، بيروت، 1404ق، ج 16، ص 408.
موفق باشید.






