روایتی به این مضمون منتسب است به اهل بیت کهحضرت علی ع فرمودند که من نقطه زیربا بسم الله هستم یا اینکه حضرت خطبه ای ایراد کردند که کلمات آن نقطه نداشته .با توجه به اینکه خط رایج آن زمان کوفی بوده که فاقد نقطه بوده تناقض مفروض چگونه قابل حل است؟با تشکر

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ابتدا در خصوص روايتي كه منتسب به حضرت علي (ع) است و مي فرمايد:« أنا النقطة تحت الباء» « من نقطه زير باء هستم» بايد بگوييم كه متن و سند روايت مذكور را در كتب روايي معتبر نيافتيم و لذا صدور اين روايت از حضرت علي (ع) قطعي و مسلم نيست. اما بر فرض صدور چنين روايتي از حضرت علي (ع) مي توان اين روايت را اينگونه تبيين نمود كه گرچه نويسندگان عرب، علائم و نقطه هاي حروف را نمي نوشتند. اما در حقيقت و هنگام قرائت يك متن، نقطه ها و حركات حروف را تلفظ مي كردند و اين روايت نيز مي تواند ناظر به مقام حقيقت و قرائت باشد نه كتابت و نوشتن.
علاوه بر اين چنانكه آيت الله جوادي آملي در تفسير تسنيم آورده با فرض پذيرش آن كه به دست خود حضرت على (عليه السلام ) اعجام و اعراب حاصل نشده باشد، بالاخره در همان زمان براى امتياز حروف از يكديگر علامت هاى ويژه اى وجود داشت تا مثلا (خَرَّ) را از جر و حر امتياز دهد و براى حرف باء نيز علامت ويژه اى بود كه آن نشانه مخصوص در حديث مزبور بر فرض ‍ صحت آن، مراد بوده است.(1)
اما در خصوص خطبه بدون نقطه حضرت علي (ع) بايد بگوييم كه خطبه مذكور كه در كتابهايي غير از نهج البلاغه از حضرت علي (ع) نقل شده است خطبه اي است كه حرف نقطه دار در آن بكار برده نشده نه اينكه نقطه حروف آن گذاشته نشده باشد و بين اين دو فرق است و شما اين دو را با هم خلط نموده ايد. لذا دچار اين شبهه شده ايد.
به عبارت ديگري در اين خطبه در مقام گفتار، كلماتي به كار برده شده كه مشتمل بر حروف نقطه دار نمي باشد نه اينكه كلمات آن هنگام گفتن نقطه دار بوده، ولي در مقام نوشتن نقطه هاي آن گذاشته نشده باشد. زيرا در اين صورت همه خطبه هاي حضرت علي را بايد خطبه هاي بدون نقطه بدانيم.
بنابراين خط مرسوم در صدر اسلام در مقام كتابت مشتمل بر نقطه نبوده نه اينكه نه در قرائت و نه در كتابت نقطه اي در آن وجود نداشته باشد.
خطبه مذكور از حضرت علي (ع) هم، خطبه اي است كه نه در قرائت و نه در كتابت، مشتمل بر نقطه نمي باشد.
پي نوشت ها:
1. آيت الله جوادي آملي، تفسير تسنيم، مركز نشر اسراء، چاپ اول، ج1، ص 325.
موفق باشید.