با سلام و آرزوی توفیق برای شما.
مدتی است فکری مدام درگیرم کرده است.من همیشه در ذکر مصیبتهای کربلا از گفتن "یا لیتنا کنا معک" ترس داشتم چون میدانم امتحان بسیار سنگینی بوده و با وجود باور به حقانیت امام حسین (ع)،نمیدانم اگردر آن موقعیت قرار میگرفتم چه میکردم!مدام از فتنه های آخرالزمان به خدا پناه می برم و می ترسم از اینکه در زمان ظهور در مقابل حضرت بایستم نه در کنار ایشان. می ترسم از اینکه به عهدم وفادار نباشم. حالااحساس میکنم کم کم این ترس دارد مرا زمین گیر می کند و به یأس بدل می شود،طوری که اراده ام سست شده و توان تغییر ندارم،مرتب تصمیم های بی سرانجام میگیرم،نسبت به خودم بدعهد و بی اعتمادم!اما قبلا اینطور نبودم و با لطف خدا چند تغییر مهم در زندگیم ایجاد کرده ام ولی حالا مدام زمین می خورم، به هیچ جا نمی رسم، مقصدم را گم کرده ام و باور "نمی توانم" آزارم می دهد. احساس پوچی و ناکامی می کنم.احساس می کنم درگیر یک امتحان سخت هستم. لطفا راهنمایی ام کنید. چه کنم؟
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گرگرامي! لازم نيست بترسيد يا اعتماد به نفس تان را از دست بدهيد يا به خود بگوييد نمي توانم، چون شاخص هايي وجود دارد كه به وسيله آن ها مي توانيد بفهميد الان با اهل بيت و امام زمان تان هستيد يا نه، اگر آن شاخص ها را داريد، جايي براي نگراني نيست و اگر شاخص ها را نداريد بايد خود را به آن نزديك كنيد.
وظيفه منتظر امام زمان(ع) اين است كه مانند يك منتظر واقعي زندگي كند. وقتي انسان حقيقتا منتظر كسي باشد تمام رفتار و سكناتش نشان از منتظر بودن او دارد. بنابراين با اهل بيت بودن و انتظار امام زمان را كشيدن، بايد قبل از آنكه از ادعاي انسان فهميده مي شود از رفتار و كردار او فهميده شود. نمي توان هر كسي را كه ادعاي دوستي و ولايت امام زمان(عج) را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آري «مشك آن است كه ببويد نه آنكه عطاربگويد».
با چنين توضيحي روشن است كه يك منتظر و دوستدار واقعي امام زمان بايد رفتارش به گونه اي باشد كه هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. يعني در هر لحظه كه اين خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد براي ياري امام زمان(عج) با مال و جان خويش جهاد نمايد و خود را در راه آن حضرت فدا نمايد. بنابراين يك منتظر واقعي اهل گناه و دلبستگي به دنيا نيست. چرا كه چنين كسي نمي تواند از وابستگي ها و دلبستگي ها و آلودگي ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نكات ذكر شده مي توان برخي وظايف منتظر امام زمان(ع) را چنين ذكر كرد:
1. اولين شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان ميهمان خود را نشناسد و از خصوصيات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامي انسان در انتظار كسي مي نشيند كه او را خوب بشناسد. اما اگر انسان كسي را نشناسد ولو بداند كه آن شخص خواهد آمد برايش اهميتي نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنين است. كساني كه آن حضرت را نمي شناسند مانند كفار و يا اهل اديان ديگر، هرگز انتظار او را نمي كشند. اما كساني كه او را مي شناسند و ارزش او را مي شناسند و مقام او رامي دانند منتظر او مي مانند.
كساني كه امام زمان(عج) را نمي شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در اين حال بميرند در حال جاهليت از دنيا رفته اند. چنانكه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه؛(1) هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهليت از دنيا رفته است.»
2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظيفه ديگري است كه منتظران آن حضرت بايد در خود ايجاد كنند و آن را افزايش دهند. بديهي است كه تا انسان از ميهمان خويش خوشش نيايد و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم كه او رابشناسد نمي تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از ميهمان خود بدش بيايد چگونه مي تواند منتظر قدم او باشد و خود را براي پذيرايي از او آماده كند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شكل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمي تواند به وظايف منتظران واقعي عمل نمايد. محبت به امام زمان وظيفه اي است كه پيامبر اكرم(ص) نيز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا كه در قرآن كريم مي فرمايد: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده في القربي»؛(2) بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىكنم جز دوستداشتن نزديكانم.
3. ايجاد سنخيت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعي وضعيت روحي و فكري و عملي خود با به گونه اي سامان مي دهند كه سنخيت كاملي با امام زمان(ع) داشته باشند. آيا مي توان منتظر قدوم كسي بود و با او مشابهت و سنخيت نداشت؟ آيا مي توان محبت كسي را داشت. اما با او هيچ سنخيت و مشابهتي نداشت؟ ايجاد سنخيت با امام زمان از طريق تقويت ايمان و تقوا و فضايل اخلاقي و درجات معنوي حاصل مي شود. و تنها در اين صورت است كه مي توان ادعاي محبت به امام زمان را داشت. در صورتي كه انسان رفتارش مطابق ميل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد كشيد و عشق آن حضرت او را به فرياد خواهد آورد و دوري اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبيعي است كه هر چقدر اين سنخيت بيشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بيشتر خواهد شد و محبت انسان نيز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
4. ارتباط با منتظران ديگر؛ منتظر امام زمان مي داند كه برنامه آن حضرت يك برنامه جهاني است و بايد ياوران زيادي داشته باشد تا حركتش پيروز شود. بنابراين به فكر گسترش ياران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و با ارتباط با آنها به تقويت روحيات ايماني خود و ديگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علي البرّ و التقوي به كمك مؤمنان منتظر ديگر خود را آماده ظهور حضرت بنمايد.
5. دعا براي تسريع در ظهور امام زمان(ع)؛
6. ارتباط با امام زمان(ع) و اهل بيت به شكل هاي مختلف؛
7. ياد فراوان حضرت؛ و اهل بيت
8. از همه مهم تر انجام واجبات و دوري از محرمات.
اگر نسبت به امور زير تقيد داريد حتما از دوستان اهل بيت (ع) و امام زمان هستيد و آن ها از شما را ضي هستند.
1. ارتباط معنوي با خداي متعال
2. خواند نمازهاي يوميه در اول وقت و حتي المقدور به جماعت
3. حضور قلب در نماز و هميشه خود را در محضر خداوند متعال دانستن.
4. اجتناب از هر گونه گناه و معصيت
5. رعايت حجاب، متانت و وقار خود
پي نوشت ها:
1.علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج23، ص 89.
2. سوره (42) آيه 23.
موفق باشید.