چرافرزند به پدر می دهند نه مادر مگرمادر در بچه سهیم نیست؟

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ظاهرا منظور شما از اين پرسش حق حضانت پدر بعد از طلاق است؛ در اين صورت بايد گفت:
حضانت و نگهداري از فرزند امري است كه بر اساس مصالح عمومي و طبيعي فرزندان تنظيم شده است. در اين گونه قوانين شرايط خاص و ويژه مورد توجه قرار نمي گيرد. اصولا در اسلام حضانت فرزندان امري مشترك و به عهده مادر و پدر است؛ يعني مسئوليت شرعى سرپرستى و نگهدارى فرزند بر عهده پدر و مادر نهاده شده است. در نتيجه اگر فرزند پسر بود، مادر تا دو سال و اگر دختر بود، تا هفت سال در نگهدارى او بر پدر اولويت دارد. اگر مادر نخواهد بچه را نگهداري و حضانت كند، باز بر عهده پدر است تا او را نگهداري كند و مسئوليت با پدر مى‏باشد.(1)
اين تقسيم بندي به جهت مصلحت و نياز كودك تعيين شده است؛ يعني در زمانى كه فرزند نياز بيش ترى به مادر دارد، اولويت نگهدارى فرزند به او داده شده، چون در كودكي نياز فرزند به مادر بيش تر است، مسئوليت سرپرستي به مادر داده شده و در عين حال در همين مدت، تأمين هزينه زندگى كودك برعهده پدر است، اما در سنين بالاتر، مسئوليت او به پدر داده شده است.
البته اگر هر كدام از پدر و مادر نخواهند اين مسئوليت را بپذيرند، از اين جهت كه به زندگي فرزند آسيب مي رساند، حاكم شرع و قاضي اين مسئوليت را بر عهده ديگري مي گذارد.(2) لذا اگر چه اگر از منظر يك مادر به اين قانون توجه شود طبيعي است كه به جهت تعلق خاطر بيشتر و علاقه و محبت بيشتر مادرانه نسبت به فرزندان اين حكم براي مادر غير قابل پذيرش مي باشد.
لكن اگر در يك نگاه كلان و با توجه به مصلحت عمومي فرزندان بهترين وضعيت در شرايط جدائي والدين از يك ديگر مي باشد، زيرا حتي در شرايطي كه پس از هفت سال حضانت دختر از مادر به پدر او منتقل مي گردد، باز هم عاطفه مادري باعث مي شود ارتباط بين فرزندان و مادر حفظ گردد و بدين صورت خلاء احساسي كمتري بر فرزندان تحميل گردد، اين در حالي است كه در صورت دادن حضانت در اين دوران به مادر و جدائي فرزندان از پدر اين احتمال بيشتر وجود دارد كه، به تدريج عاطفه پدري از بين رفته و در زندگي فرزندان خلاء عاطفي و حمايتي بيشتري بوجود آيد.
خصوصا اينكه در شرايط جدائي بين زن و مرد، معمولا زن دافعه بيشتري از همسر سابق خود نشان مي دهد و همين امر باعث تسريع اين خلاء مي گردد، از سوي ديگر چه بسا همان وابستگي زياد مادر به فرزندان باعث مي شود مادر از بيم از دست دادن فرزندان به زندگي در كنار همسر خود علارغم همه كاستي ها بيشتر دلگرم شود و عملا جدائي كمتر اتفاق بيفتد. در حالي كه چنين انگيزه اي در پدران كمتر وجود دارد.
پى‏نوشت‏ها:
1. مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاريف، نشر دانش، قم، 1376 ش، ج 4، ص 574، ماده حضانت.
2. قانون مدني جمهوري اسلامي ايران، ماده 1169.
موفق باشید.