با سلام.من پسری 16ساله هستم.بعضی اوقات نسبت به اطرافیانم و دوستام دچار شک و بدبینی میشم و اینها باعث میشن که من مدتی رو به فکر کردن در مورد این موضوع اختصاص بدم که در نتیجه شک و بدبینی نسبت به اون موضوع افزایش پیدا میکنه.راستی بگم که این شک و بدبینی گاهی اوقات حتی هنگام درس خوندن،فیلم دیدن و...سراغم میاد.من چیکار کنم که این شک ها و بدبینی ها واسه همیشه برطرف بشه و دیگه سراغم نیاد؟چون میدونم که اگر همین الان ریشه این شک و بدبینی نسبت به مساءل مختلف رو در وجود خودم از بین نبرم،اینها تا آخر عمر باهام میمونن و شخصیت من با اینها شکل میگیره.تو رو خدا کامل بهم جواب بدین.مرسی

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
نامه شما فاقد برخي از جزئيات است و بدون اطلاع از اين جزئيات جواب كامل و همه جانبه به سوال شما تا حد زيادي ناشدني است. البته بايد اذعان كرد كه مشاوره نوشتاري به هيچ وجه پاسخگوي حل مشكل شما نيست و شما در صورت تداوم اين مساله مجبوريد به صورت حضوري به يك روان شناس باليني مراجعه نماييد. آن چه كه از نامه شما بر مي آيد شك و بدبيني بسيار با اضطراب احتمالي شما در ارتباط است. شما در سنيني به سر مي بريد كه بحران هاي روحي از جمله بحران بلوغ، بحران هويت و بحران تحصيلي و كنكور در آن رخ مي نماياند. اين بحران ها اضطراب انگيز مي باشند و باعث فزوني اضطراب در شما مي گردند. اگر نيك در خود بنگريد هرگاه اضطراب شما به دلايلي پايين است ميزان بدبيني و بدگماني شما كاهش مي يابد و برعكس. اضطراب با بدبيني نسبت به امور جاري و افراد پيراموني و پيش بيني منفي نسبت به آينده عجين است. گويا همواره ما مي ترسيم تا از ناحيه ديگران آسيب ببينيم و مورد سوء استفاده آنان قرار بگيريم. البته برخي شك ها و سوء ظن هاي شما طبيعي و بلكه ضروري است و معنا ندارد كه ما با خوش بيني و خوش خيالي به ارزيابي همه افراد پيرامون خود بپردازيم. آن چه كه مرز سلامت و بيماري را در اين بين روشن مي كند تعادل و پرهيز از افراطي نگري است. پس در درجه اول بايد اضطراب شما كاهش يابد. اضطراب را مي توان از طريق مطالعه راه كارهاي كاهش اضطراب در سايت ها و كتاب هاي مختلف موجود پايين آورد.
البته در موارد حاد و شدت يافته ما نيازمند مداخله درماني مي باشيم كه اين امر بايد توسط يك روان شناس باليني و يا روانپزشك صورت پذيرد.
در هر صورت سطح دانش خود را نسبت به اضطراب افزايش دهيد و با انجام راه كارهاي كاهنده اضطراب بر آن غلبه نماييد.
نكته ديگر اين كه جدولي تنظيم نماييد و در ستون اول آن به ياد داشت جزئيات هر يك از شك ها و بدبيني هاي خود بپردازيد. در ستون دوم و سوم مشخص كنيد كه اين شك و بدبيني آيا از نوع احساس بوده است يا از جنس فكر. اگر از نوع احساس بود يعني شما صرفاً احساس كرده ايد كه يكي ازدوستانتان در صدد آسيب زدن به شماست در اين صورت آن را بايد به دور بيندازيد، چرا كه احساس هيچ ارزشي ندارد. احساس احساس است و نبايد آن را جدي گرفت و اگر مدعي هستيد كه اين شك و بدبيني از نوع فكر و شناخت است بايد در ستون چهارم دلايل اثبات آن را به روشني بيان نماييد. يعني كلاه خود را قاضي كنيد و با ادله محكمه پسند به اثبات فكر بدبينانه يا شك آلود خود بپردازيد. پس از ذكر دلايل به باز خواني آن ها بپردازيد و ببينيد قبول يا رد اين دلايل چه قدر منصفانه است و چقدر نيست. پس همواره شك و بدبيني اي را جدي بگيريد كه بتوانيد دلايلي محكمه پسند بر صحت و درستي آن اقامه نماييد، وگرنه آن را در آشغال داني بريزيد و بي دليل خاطر مبارك را مصروف آن نسازيد.
موفق باشید.