هدف از خلقتاو هدف از زندگی انسان را چگونه به دانش اموزان (مقطع راهنمایی)توضیح دهیم؟
2)عوامل اسیب زا در تربیت دینی نوجوانان چیست؟
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
هدف از آفرينش يكي از سؤال هاي مهم دوران زندگي انسان هاست.
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به كجا مي روم آخر ننمايي وطنم
مانده ام سخت عجب كز چه سبب ساخت مرا يا چه بوده است مرادِ وي از اين ساختنم
تا به تحقيق مرا منزل و ره ننمايي يكدم آرام نگيرم نفسي دم نزنم
در واقع اساس و زير بناي تمام حركات مادي و معنوي هر انساني را اصول اعتقادي او تشكيل مي دهد. اگر اين اصول اعتقادي كه خود مجموعه اي از همين قبيل سؤالات است، سالم و صحيح باشد، اعمال و حركات انسان نيز صحيح و شايسته خواهد بود.(1)
در اين ميان نوجوانان كه از روحي پاك و قلبي زلال برخورداند و مايلند با مبدأ هستي و پروردگار متعال رابطه اي روشن، قابل درك و مستمر بر قرار كنند، با طرح سؤالاتي همچون: فلسفه خلقت (آفرينش)، فلسفه زندگي، فلسفه مرگ و .... به دنبال يافتن پاسخي مطمئن براي زندگي و چرايي آن هستند.
گفتن و نوشتن درباره نوجوانان، كاري است نه چندان آسان، زيرا علاوه بر پيچيدگي كار، يافتن زبان ارتباطي با مخاطبان نوجوان و جوان و بيان مطالب سنگين علمي، در قالب هاي محسوس و ساده نيز به خودي خود، موضوع دشوارتري است.(2)
آنچه كه در ذيل مورد مطالعه قرار مي دهيد، جوابي كوتاه به هدف از آفرينش است كه مي توانيد آن را با بيان ساده تري (در صورتي كه آن را از سطح مخاطبان خود بالاتر مي دانيد) براي دانش آموزان بيان نمائيد و در پايان هم چند منبع ذكر گرديده است كه ممكن است در رسيدن يك پاسخ جامع و كامل، كمك كند.
لازم به ذكر است كه، استفاده از روش هايي مانند برگزاري گردش هاي علمي و تفريحي و ارشاد به تفكر در آيات الهي و يا تشكيل جلسات تريبون آزاد براي پاسخ گويي خود دانش آموزان به چنين سؤالاتي و تكميل آنها توسط كارشناسان مربوطه و ... مربي را در جواب دادن به شبهات در سطح فهم جوانان و نوجوانان، كمك خواهد كرد.
البته در همه مراحل و همه روش ها، بايد ميزان رشد شناختي و ذهني، مخاطبان و دانش آموزان، در نظر گرفته شود. تكميل و رشد بعد ذهني و عقلاني كودك داراي روند و سير معيني است كه در روانشناسي رشد بدان پرداخته شده است و آموزش ها و روش هاي مربي نمي تواند بدون تكيه به آن ها باشد.(3)
همچنين در صدد رشد و تكامل درك ديني و مذهبي كودكان و نوجوانان، تحقيقات و نظرياتي مطرح شده است كه توجه به زمانبندي ها و شرايط خاص هر دوره زماني مي توان، مربي را در آموزش و پاسخ به مسائل اعتقادي و ديني، ياري رساند.(4)
بنابراين، براي بيان هدف آفرينش براي نوجوانان كه تازه از مرحله هوش حسي و عمليات عيني به هوش منطقي و انتزاعي دست يافتهاند، از قضاياي منطقي، روش داستان، نمايشنامه و تمثيل ميتوان استفاده كرد.
در اينجا به يك قضيه منطقي اشاره ميشود. پيچيدگي جهان را كه امور فيزيكي و شيميايي هستند، براي جوانان بيان كنيم و از اطلاعات تحصيلي آنان نيز در اين امر استفاده كنيم. سپس آنان را به اين قضيه منطقي توجه دهيم كه سازنده اين مخلوقات پيچيده از هوش، درايت و حكمت عالي برخوردار است. سپس يك قضيه منطقي ديگر را هم اضافه كنيم كه سازنده با هوش، دانا، حكيم و عليم چيزي را بدون فلسفه، بدون حكمت و كاربرد و بيهوده نميسازد. پس اين جهان حكمتي دارد. اما حكمت آن چيست در اين مورد بايد به بيان خود سازنده مراجعه كرد. با توجه به اينكه نوجوانان از مرحله حسي كامل رها شدهاند و به مرحله عمليات عيني يا مرحله انتزاعي رسيدهاند، ميتوانند اين قبيل قضاياي منطقي را اگر خوب و ساده بيان شوند، درك كنند. اما براي جا افتادن بيشتر مطلب ميتوان از روشهاي داستان، نمايشنامه و مانند آن نيز استفاده كرد.
هدف از آفرينش چيست؟از دو راه مي توان هدف از وجود يك پديده را شناخت.
اول: اينكه سازنده آن پديده يا كسي كه سازنده آن وي را آگاه ساخته است، هدف از پديده اي را خود بيان كند.
دوم: اينكه ساختمان وجودي آن پديده را مطالعه كنيم و با توجه به اجزاء و نوع طراحي و پرداخت آنها، هدف از خلق آن پديده را بدست آوريم.
فرض كنيم براي نخستين بار دستگاه ماشين حساب ويا كامپيوتر را مي بينيم و چون هدف از آن را نمي دانيم از سازنده يا فروشنده «كه معمولا بايد از فايده و هدف آن آگاه باشد» مي پرسيم، و او ما را از هدف و فايده آن آگاه مي سازد، مثلا: اگر براي نخستين بار دستگاه پنكه را ببنيم، و بدانيم كه حركت يك جسم در هوا موجب جابجايي هوا مي شود، و از جابجاي هوا نيز باد پديد مي آيد، پي مي بريم كه دستگاه مزبور براي خنك كردن هوا ساخته شده است.
اكنون با استفاده از اين دو راه مي توانيم، هدف از افرينش انسان و جهان را به دست آوريم، خداوند كه خالق انسان است انسان را خليفه و جانشين خود در زمين قرار داده است: و اني جاعل في الارض خليفه(5) و روشن است كه خليفه و جانشين بايد صفات او را دارا باشد. بدين جهت در حديث آمده است كه: امام علي(ع) مي فرمايند: «عليكم بمكارم الاخلاق ...»(6) بر شما باد به تحصيل مكارم اخلاق. و در جاي ديگر مي فرمايد: خواست خداوند متعال اين است كه بندگان داراي آداب رفيع و اخلاق شريف باشند(7) پس هدف از خلقت انسان اين است كه او خود را با صفات خدايي كه صفات كمال و جمال اند، بيارايد و به اصطلاح خدا گونه شود.
رسيدن به اين هدف راه و رسم ويژه اي لازم دارد كه از طرف آفريدگار تعيين گرديده است و مجموعه اين روش ها «عبادت» ناميده شده است.
بدين جهت، در قرآن كريم آمده است: من جن و انس را نيآفريدم جز براي اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند.)(8)
پس اگر ما به آفريندة جهان مراجعه كنيم، خواهيم فهميد كه هدف او از آفرينش جهان چيزي جز بندگي و عبادت او نمي باشد، همچنين اين نتيجه را مي توان، از راه مطالعه دستگاه آفرينش به دست آورد، زيرا انسان علاوه بر دستگاه فيزيكي وساختمان جسمي و غريزي كه ساير حيوانات نيز دارند، داراي دستگاه عقل و تفكر است، و اگر هدف از آفرينش او منحصر به حيات مادي ونظم و ترتيب مربوط به آن بود، ديگر مجهز ساختن او به عقل و تفكر كار عبثي مي نمود، چنان كه ساير حيوانات بدون داشتن آن از حيات مادي بهره مندند. پس بايد خلقت انسان هدفي ماوراء طبيعي داشته باشد كه عبارت است از: به دست آوردن كمالات معنوي و اخلاقي كه چيزي جز كمالات و صفات خدايي نيستند. و از راه عبادت و پرستش خدا بدست مي آيند.
از طرفي عبادت خدا و اتصاف به صفات خدايي، جر از طريقي شناخت خدا و صفات خدا ممكن نيست، بدين جهت گاهي معرفت خدا به عنوان هدف آفرينش انسان به شمار ميآيد. چنان چه از امام حسين(ع) روايت شده كه فرمودند: «خداوند متعال بندگان را نيافريد، مگر براي اينكه او را بشناسند، و پس از شناخت، او را بپرستند تا با عبادت او، از عبادت ديگران بي نياز شوند».(9)
بديهي است كسي كه خود را به صفات كمال و جمال بيارايد، مورد رضايت خدا بوده به رستگاري و سعادت ابدي دست مي يابد.
بدين جهت، در برخي از روايات از رسيدن انسان به نعيم ابدي به عنوان هدف خلقت انسان ياد شده است.(10) بنابراين اهداف ياد شده، برخي مقدمه برخي ديگر بوده و مي توان آنها را به صورت زير ترسيم كرد:
انسان← شناخت خدا← عبادت خدا← اتصاف به صفات كمال و جمال← جلب رضايت خداوندي ← سعادت جاودانه.(11)
سوال دوم شما نيز بحث مفصلي است كه مي توانيد براي مطالعه دقيق و كامل درباره آن به آدرس زير مراجعه نماييد:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=57642
پي نوشت ها:
1. قائمي، علي اصغر، اصول اعتقادات، نشر برگزيده، ص4 و5.
2. شرفي، محمدرضا. جوان و نيروي چهارم زندگي، سروش، تهران، 1379ش، ص 1.
3. ر.ك: جمعي از نويسندگان، روانشناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، چاپ اول.
4. ر.ك: باهنر، ناصر، آموزش مفاهيم ديني همگام با روانشناسي رشد، شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول 1378.
5. بقره(2) آيه30.
6. محمدي ري شهري، منتخب ميزان الحكمة، دارالحديث، قم، 1422ق، ح 1964، ص 184.
7. مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، موسسه الوفاء، بيروت، 1404ق، ج5، ص316.
8. ذاريات(51) آية 56.
9. بحارالانوار، همان، ج 5، ص 312.
10. همان، ص 313.
11. ره توشه راهيان نور، متون آموزشي، ويژه مقطع دبيرستان، طرح تابستاني هجرت 74، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، ص 8- 76.
موفق باشید.