11
باسلام
میخواستم دقیقا بدانم بدون درنظر گرفتن عرف حجاب پیشنهادی اسلام چیست؟
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ديدگاه كارشناسان دين اسلام در موردپوشش زن يا حجاب به شرح زير است.
آنچه بر زن واجب و لازم است، پوشش بدن از نامحرم است، خواه با چادر باشد يا با مانتو و مانند آن. اما به طور طبيعي چادر بهتر مي تواند پوشش بدن را حفظ كند و از اين جهت چادر حجاب برتر است.
قرآن مجيد خطاب به پيامبرش فرمود: «به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو كه: خويشتن را با «جلباب» بپوشند كه اين كار براى اين كه به عفت شناخته شوند و از تعرض محفوظ بمانند، براى آنان بهتر است».(1)
منظور از جلباب با توجه به كتب لغت و گفتار مفسّران شيعه مانند علامه طباطبايي(2) و فيض كاشاني(3) و گفتار مفسران اهل سنّت مانند قرطبي(4) « پوششي همانند چادراست، نه روسري و مقنعه و ..» بر اين اساس مىتوان گفت: قرآن از چادر يا چيزى مانند آن كه تمام بدن را بپوشاند، به عنوان حجاب برتر نام برده است.
علاوه بر اين: درباره پوشش حضرت فاطمه عليها السلام هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد براى دفاع از فدك، همين پوشش نقل شده است.
چنان كه آمده است حضرت فاطمه سلام الله عليها مقنعه خويش را بر سر و جلباب بر تن كردند؛(5) يعنى پوششى كه تمام تن را از سر تا قدم فرا مىگرفته است.
افزون بر اين عقل نيز بر برتر بودن چادر حكم مىكند، چون اندام بدن با چادر بهتر محفوظ مىماند.
شايد با استفاده از اين موارد، و احاديث ديگر، فقهاي بزرگوار، برتر بودن چادر را مورد تأكيد قرار داده اند.
البته با مانتو بلند و روسرى نيز مىتواند پوشش كامل داشت، ولى حجاب برتر نيست، زيرا هر چند با مانتو و روسرى پوشش صورت مىگيرد، ولى باز حجم بدن مشخص است و با مقايسه با چادر، قطعاً چادر برترى دارد. البته مانتوهاي كوتاه و تنگي كه متاسفانه، امروزه در جامعه متداول و مرسوم شده، مصداق حجاب نيست.
آنچه مهم است، مراقبت زن از خود و حجاب و عفت خويش براي ايجاد جامعه اي سالم است، تا آرامش رواني، اجتماعي و عفت عمومي خدشه دار نشود، هر چه، بهتر بتواند اين هدف را تأمين كند، برتر است.
پى نوشتها:
1. احزاب (33) آيه 59.
2. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1417ق، ج 16، ص 361.
3. فيض كاشاني، تفسير صافي، انتشارات الصدر، تهران، 1415ق، ج 4، ص 203.
4. قرطبي، الجامع لاحكام القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364ش، ج 14، ص 156.
5. طبرسى، الاحتجاج، نشر مرتضي، مشهد،1403ق، ج 1، ص 98.