با عرض سلام و تبریک فرا رسیدن سال نو.

سوال1: از بعضی افرادِ روحانی یا غیر روحانی شنیده ام که حدیثی با سند صحیح و محکم وجود دارد که در آن بیان شده خداوند ابتدا انسان کامل ، یعنی اهل بیت را آفرید .سپس بقیه ی انسان ها را آن انسانِ کامل آفریده و خلق کرده است.
الف)آیا این احادیث واقعاً صحیح است؟ اگر صحیح است ، چه توجیهی دارند؟در حالی که آیه ی قرآن به صراحت می گوید:«قل الله خالق کل شیءٍ» ، همچنین سند این حدیث واین قبیل احادیث چیست؟
ب)اگر هم صحیح نیست واقعاً این گونه احادیث از کجا نشأت می گیرند و چگونه است که در بین روحانیون نیز به آن ها اعتقاد دارند.

سوال2: همچنین حدیثی را نقل می کنند که حضرت علی(علیه السلام) با همه ی پیامبران بوده ، در طوفان نوح بوده و ... .
الف)آیا اینگونه احادیث نیز درست هست.اگر درست است ، اولاً سندِ این حدیث چیست ، ثانیاً مگر پیامبر از امام علی بالاتر نیستند(یا حداقل مساوی) ، مگر خدا در قرآن نمی فرماید که پیامبر در بین پیامبران(حضرت موسی در طور) و یا اممِ پیشین نبوده:«ما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّور» ، «وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ» و یا«ما كُنْتَ ثاوِيًا في أَهْلِ مَدْيَن»
با این حال ، چون پیامبر که مقامش بالاتر از امام علی(علیه السلام) است در بین آنها نبوده ، پس امام علی نیز مشخصاً ، علی الظاهر نباید بوده باشد.
پس اگر این حدیث صحیح است این گونه آیات چه توضیحی دارند؟
ب)اگر هم صحیح نیست که خوب هیچی!

خدا قوت ، ان شاء الله که در سال جدید و همه ی سال ها سلامتیِ توأم با توفیقِ عبودیت هر چه بیشتر خداوند نسیبتان شود.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مقدمه تفسير قمي آمده كه اينكه بعضي آياتي كه درباره اقوام دور مثل عاد و ثمود نازل شده به دشمنان اهل بيت(ع) تفسير شده است كه اين آيات درباره آنها نازل شده است، جواب آن متوقف بر چند امر است: اول اينكه از ادله روشن و روايات فراواني ظاهر مي شود كه ذوات محمد و آل مطهرشان(ع) علت ايجاد اين جهان هستند و بر اين مطلب دلالت مي كند حديث معروف «لولاك لما خلقت الافلاك» كه بين فرقين مشهور است و حديث «اول ما خلق الله نوري» كه تاييد مي شود با قول خداوند كه مي فرمايد: «قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدينَ»(1) اين آيه دلالت مي كند كه محمد (ص) اولين وجود و اولين مخلوقات بودند. اگر چه از نظر زمان آخرين پيامبر هستند و علي بن ابيطالب(ع) هم نفس پيامبر و قسيم نور ايشان هستند همانطور كه آن حضرت مي فرمايند: «انا و علي من نور واحد... .»(2)
بنابراين اين مطلب صحيح است كه پيامبر اكرم و ائمه اطهار(ع) اولين مخلوقات خداوند هستند و در كتب روايي شيعه رواياتي در اين زمينه آمده است. همچنين اين مطلب هم در بعضي روايات آمده كه خداوند شيعيان را از انوار پيامبر و ائمه(ع) خلق كرده است. از جمله اين روايت كه مي فرمايد: «عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قُلْتُ لِمَوْلَانَا الصَّادِقِ (ع) مَا كُنْتُمْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ قَالَ كُنَّا أَنْوَاراً نُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى وَ نُقَدِّسُهُ حَتَّى خَلَقَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ ....أَلَا إِنَّا خُلِقْنَا أَنْوَاراً وَ خُلِقَتْ شِيعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ ذَلِكَ النُّورِ فَلِذَلِكَ سُمِّيَتْ شِيعَة»(3)؛ مفضل از امام صادق(ع) روايت كرده كه به ايشان عرض كردم قبل از خلقت آسمان ها و زمين شما كجا بوديد؟ حضرت فرمودند ما انواري بوديم كه خدا را تسبيح مي كرديم تا اينكه خداوند ملائكه را آفريد..... بدان كه ما به صورت انواري آفريده شديم و شيعيان ما از شعاع آن نور آفريده شدند به همين خاطر آنان شيعه ناميده شدند.
اينگونه روايات بيان كننده اين مطلبي كه شما در سوال آورديد نيستند كه انسان كامل، بقيه انسان ها را آفريده و خلق كرده است بلكه بقيه موجودات و انسان ها را نيز خداوند متعال آفريده است منتهي از نور پيامبر و اهل بيت(ع) كه مخلوق اول بودند.
پس اين روايات با آيه شريفه «قل الله خالق كل شيءٍ» منافات ندارد بلكه در تاييد اين آيه است. زيرا روايت مي گويد خداوند انوار پيامبر و ائمه(ع) را آفريد و بعدا هم خداوند شيعيان را از انوار ايشان خلق كرد. پس «الله خالق كل شئ».
اما در مورد صحت و سند اين روايات بايد بگوييم كه اينگونه روايات كه اولين مخلوقات خداوند را نور پيامبر و ائمه(ع) دانسته و بعد آسمان و زمين و عرش انسان و... را خلق شده از آن انوار دانسته در كتب تفسيري و روايي و تاريخي زياد است و مخصوصا در ذيل آيات مربوط به سجده ملائكه بر آدم يا توبه حضرت آدم اين روايات نقل شده است كه براي آشنايي بيشتر با اين روايات مي توانيد به تفسير الميزان مراجعه نماييد.(4) بنابراين مي توان گفت اين روايات صحيح و معتبر است ولي از آنجا كه اين روايات مربوط به بحث اعتقادي مي شود، در بيشتر اين روايات راويان آنها ذكر نشده و تنها نام امام معصومي كه روايت را بيان كرده اند، آمده است.
بنابراين ذوات مقدس پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) دو وجود داشتند يك وجود روحي و نوري كه همان وجودي است كه خداوند قبل از هر چيز آن را ايجاد كرد و اگر در روايات منظور از كلماتي را كه حضرت آدم آموخت تا با آن كلمات توبه كند، وجود پنج تن مقدس دانسته اند كه حضرت آدم به آنها قسم خورد و خداوند توبه او را پذيرفت، منظور وجود نوري آنها بوه است نه وجود جسمي. همچنين منظور از همرا بودن علي بن ابيطالب(ع) يا ائمه ديگر با انبياء گذشته همين وجود نوري و روح آنها بوده است نه و اينكه جسم و ظاهر آنها همراه آنها زندگي مي كرده است. اما اين ذوات مقدس يك وجود ديگري هم دارند كه آن وجود جسمي ايشان است كه اين وجود در آن زماني كه خداوند مصلحت دانست به عنوان آخرين پيامبر و جانشينان پيامبر براي هدايت بشريت ظاهر شدند و در بين انسان ها قرار گرفتند.
علاوه بر اينكه آن دسته از آيات قرآن كه اشاره كرديد كه مي فرمايد پيامبر اكرم(ص) با انبياء الهي نبودند منظور وجود ظاهري و جسمي ايشان است كه در زمان آنها نبودند. و اگر در اين آيات دقت كنيد بيشتر اين آيات كه خطاب به پيامبر(ص) مي فرمايد در ميان آنها نبودي، قبل از آن اين جمله را مي فرمايد كه اينها خبر غيبي است كه ما به تو مي دهيم و نه تو و نه قوم تو هيچكس از آنها خبر نداشتند: «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُم...»(5) و «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا...»(6) يعني در واقع اين آيات در صدد بيان اين نكته است كه اين اخبار و داستان هاي در مورد انبياء گذشته را خداوند از طريق وحي به پيامبر(ص) خبر داده است و قرآن و اين دسته از آيات وحي الهي است و پيامبر اين خبر ها را نمي دانستند و در بين آنها هم نبودند تا اين آيات را كه شامل داستان هاي انبياء گذشته است از قول خودشان بيان كنند. زيرا مشركان مكه به پيامبر تهمت مي زدند كه قرآن را از جانب خودش بيان مي كند يا اينكه كاهن است و اين خبرها را از طريق علم كهانت به دست مي آورد.
بنابراين انوار پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) اولين مخلوقات و آفريده هاي خداوند هستند و طبق روايتي كه بيان شد، شيعيان هم بعدا از انوار ائمه(ع) آفريده شدند.
در ادامه احاديثي كه دلالت مي كند بر اينكه اولين مخلوقات خداوند متعال وجود نوري پيامبر(ص) و ائمه(ع) مي باشد را بيان مي كنيم:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي ابْتَدَعَهُ مِنْ نُورِهِ وَ اشْتَقَّهُ مِنْ جَلَالِ عَظَمَتِهِ»(7)؛ رسول خدا(ص) فرمودند اولين چيزي كه خداوند خلق كرد نور من بود كه آن را از نور خودش گرفت و آن را از شكوه و عظمت خودش اشتقاق داد.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي فَفَتَقَ مِنْهُ نُورَ عَلِيٍّ ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشَ وَ اللَّوْحَ وَ الشَّمْسَ وَ ضَوْءَ النَّهَارِ وَ نُورَ الْأَبْصَارِ وَ الْعَقْلَ وَ الْمَعْرِفَةَ»(8)؛ رسول خدا(ص) فرمودند اولين چيزي كه خداوند خلق كرد نور من بود پس از آن نور علي را جدا كرد. سپس عرش و لوح و خورشيد و نور روز و نور چشم و عقل و معرفت را خلق كرد.
«قَالَ النبي(ص)كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمُ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الطِّينِ» يا در برخي نقل ها «و آدم بين الروح و الجسد»(9)؛ پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند من پيامبر بودم در حاليكه حضرت آدم هنوز بين آب و گل بود. يا حضرت آدم هنوز بين روح و جسم بود. منظور اين است كه هنوز خلقت حضرت آدم كامل نشده بود كه من وجود داشتم و از پيامبران الهي بودم.
«كُنْتُ أَوَّلَ النَّبِيِّينَ فِي الْخَلْقِ وآخِرَهُمْ في الْبَعْثِ» (10)؛ من نخستين پيامبران در خلقت و آخرينِ آنان در بعثت بودم.
از آنجا كه انسان كامل واسطه خلقت و رحمت است تا او نباشد خلقت به يك شيء افاضه نخواهد شد در روايات هم داريم كه اگر انسان كامل نباشد زمين با اهلش فرو مي روند امام سجاد فرمود: و لو لا ما في الأرض منّا، لساخت بأهلها. اگر يكي از ما در زمين نباشد زمين با اهلش نابود مي شود. (11)
پي نوشت ها:
1. زخرف(43)آيه81.
2. علي بن ابراهيم قمي، تفسير القمي، تصحيح سيد طيب جزائري، انتشارات دار الكتاب للطباعه و النشر، ج1، ص18.
3. مجلسي، بحار الانوار، چاپ بيروت، ج26، ص350.
4. طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، انتشارات جامعه مدرسين، ج1، بحث روايي ذيل آيات 30- 38.
5. آل عمران(3)آيه44.
6. هود(11)آيه49.
7. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ بيروت، ج15، ص24.
8. همان، ج54، ص170.
9. ابن أبي جمهور، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، انتشارات دار سيد الشهدا، ج4، ص121.
10. همان، ص122.
11. مشهدي محمدبن محمد رضا، كنزالدقائق، ج 10، ص 583.
موفق باشید.