بسم الله الرحمن الرحیم.
آیا دشمنان صدر اسلام درزمان تبلیغ حضرت محمد(ص) سوت و کف میزدند؟
اگر این چنین باشد ، حتما آیه ای در این باره باید وجود داشته باشد. لطفا ذکر کنید.
واز همه مهمتر ، اگر جواب مطالب بالا مثبت است ، چرا مراجع تقلید (برخی) کف زدن در مجالس اهل بیت (ع) را مانعی ندانستند؟
آیا دین و مذهب بازیچه دست امثال برخی هستند؟
چرا برخی علما به این گونه کارها چراغ سبز نشان میدند؟
از نظر شخص بنده این کارها یک نوع بدعت گذاری هست.وبدعت پدید نمی آید مگر با حذف سنت.
---------------------------------------------------------------------
سوال دوم: آیا در مسائل دینی میتوان گفت : که مثلا فلان کار امیرالمومنین(ع) در زمان شخص گرامیشان بوده است؟ منظورم این است که آیا فرقی بین زمان حاضر وزمان ایشان وجود دارد ؟(در مسائل دینی)
------------------------------------------------------------------------------
خواهشمندم جواب را فوری ارسال نمایید.(اینها سوال من و امثال من هست)
پرسش: اجازه علماي دين
بسم الله الرحمن الرحيم.
آيا دشمنان صدر اسلام درزمان تبليغ حضرت محمد(ص) سوت و كف ميزدند؟
اگر اين چنين باشد ، حتما آيه اي در اين باره بايد وجود داشته باشد. لطفا ذكر كنيد. واز همه مهمتر ، اگر جواب مطالب بالا مثبت است ، چرا مراجع تقليد (برخي) كف زدن در مجالس اهل بيت (ع) را مانعي ندانستند؟
آيا دين و مذهب بازيچه دست امثال برخي هستند؟ چرا برخي علما به اين گونه كارها چراغ سبز نشان ميدند؟ از نظر شخص بنده اين كارها يك نوع بدعت گذاري هست.وبدعت پديد نمي آيد مگر با حذف سنت.
پاسخ: با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در قرآن آيه اي وجود دارد درباره مشركان مكه كه مسلمانان را از زيارت خانه خدا منع مي كردند و در كنار خانه خدا صوت و كف مي زدند و مي گفتند اينكار عبادت و نمازشان است:
«وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ» (1)؛ نماز آنها نزد خانه (خدا) چيزى جز" صوت كشيدن" و" كف زدن" نبود، پس بچشد عذاب (الهى) را به خاطر كفرتان.
كلمه«مكاء» به ضم ميم به معناى صفير (سوت) است و كلمه «تصدية» به معناى كف زدن است.
ضمير" هم" در جمله" وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ" به مانعين از زيارت مسجد الحرام برمىگردد و آنان عبارت بودند از مشركين قريش.(2)
مشركان مكه مدعى بودند كه نماز و عبادتى دارند و به كارهاى احمقانه خود، نعرهزدنها و كفزدنهاى در اطراف خانه خدا، نام نماز مىگذاشتند. در تاريخ مىخوانيم كه گروهى از اعراب در زمان جاهليت به هنگام طواف خانه كعبه لخت مادرزاد مىشدند، و صوت مىكشيدند و كف مىزدند و نام آن را عبادت مىگذاشتند، و نيز نقل شده هنگامى كه پيامبر(ص) در كنار حجر الاسود رو به سوى شمال مىايستاد و مشغول نماز مىشد دو نفر از طائفه" بنى سهم" در طرف راست و چپ آن حضرت مىايستادند يكى صيحه مىكشيد و ديگرى كف مىزد تا نماز پيامبر(ص) را مشوش كنند.(3)
اما مراجع تقليد كف زدن در مجالس اهل بيت(ع) در غير مسجد و حسينيه را مناسب با اينگونه مجالس ندانسته و بيشتر آنها تذكر داده اند كه بهتر است بجاي كف زدن صلوات بفرستند. و چون دليلي بر حرمت آن وجود ندارد كف زدن متعارف و غير لهوي در غير مسجد و حسينيه را فرمودند اشكال ندارد. اما كف زدن در مسجد و حسينيه را جايز ندانسته اند.
از نظر آيات عظام: امام، بهجت، خامنهاى، صافى، فاضل و مكارم در غير مسجد و حسينيه اگر دست زدن به نحو متعارف (غير لهوى) باشد، اشكال ندارد، ولى اين كار با مجالس اهل بيتعليهم السلام مناسبت ندارد. بهتر است فضاى اين مراسم، به ذكر صلوات و تكبير و مانند آن، معطر گردد.(4)
آيتالله نورى: دست زدن در اين گونه مجالس اگر سبك و جلف نباشد اشكال ندارد. بهتر است فضاى اين مراسم، به ذكر صلوات و تكبير و مانند آن معطّر گردد.(5)
آيات عظام تبريزى و سيستانى: دست زدن در اين گونه مجالس، اشكال ندارد، ولى اين كار با مجالس اهل بيتعليهم السلام مناسبت ندارد. بهتر است فضاى اين مراسم، به ذكر صلوات و تكبير و مانند آن معطّر گردد.(6)
آيتالله وحيد: احتياط واجب در ترك آن است.(7)
پي نوشت ها:
1. انفال(8)آيه35.
2. طباطبايي، محمد حسين، الميزان(ترجمه)، انتشارات جامعه مدرسين، ج9، ص95.
3. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، انتشارات اسلاميه، ج7، ص 158.
4. آيتالله مكارم، استفتاات جديد، نشر مدرسه امام علي، قم، 1383 ش، ج 1، س 539 و 538؛ آيتالله صافى، جامعالاحكام، نشر موسسه انتشاراتي حضرت معصومه، قم، 1378 ش، ج 2، س 1583 و 1581؛
آيتالله خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، نشر بين الملل، 1388 ش، س 1181؛
آيتالله بهجت، توضيحالمسائل، نشر شفق، قم، 1384 ش، متفرقه ،م 30؛
آيتالله فاضل، جامعالمسائل،نشر مهر، قم، 1376 ش، ج 1، س 1736 و 5371.
5. آيتالله نورى، استفتاءات،نشر موسسه مهدي موعود، قم، 1383 ش، ج 2، س 845.
6. آيتالله تبريزى، استفتاءات،نشر سرور ، قم، 1385 ش، س 1037؛
آيتالله سيستانى، (سيستاني ارك) كف زدن، نشر واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهرا، قم، ش 3 و 4.
7. دفتر آيتالله وحيد.
پرسش: آيا در مسائل ديني ميتوان گفت : كه مثلا فلان كار اميرالمومنين(ع) در زمان شخص گراميشان بوده است؟ منظورم اين است كه آيا فرقي بين زمان حاضر وزمان ايشان وجود دارد ؟(در مسائل ديني)
خواهشمندم جواب را فوري ارسال نماييد.(اينها سوال من و امثال من هست)
پاسخ: با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به طور خلاصه عرض مي شود كه در موارد مختلف متفاوت است.
در احكام اوليه كه همان احكام ثابت هستند هيچ تغييري صورت نمي گيرد و زمان اميرالمومنين با زمان ما و يا زمانهاي آينده هيچ تفاوتي نمي كند. امام صادق(ع) فرموده است: « حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أبَداً إلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ، وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أبَداً إلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ. لَا يَكُونُ غَيْرَهُ وَ لَا يَجِىءُ غَيْرُهُ.»"حلال محمّد حلال است هميشه تا روز قيامت، و حرام او حرام است هميشه تا روز قيامت. غير او نمىباشد و غير از او چيزى نخواهد آمد."(1)
لكن در احكام ثانويه كه در مخصوص موارد ضروري و غير معمول است، با توجه به تشخيص حاكم جامعه اسلامي در هر زماني با زمان ديگر متفاوت است. به عنوان مثال ممكن است در زمان حاضر بنابر ضرورتي بنابر تشخيص حاكم جامعه اسلامي برخي مالياتها از افراد جامعه گرفته شود كه در زمان اميرالمومنين(ع) وجود نداشته است و يا بالعكس مالياتهائي گرفته نشود در حالي كه در زمان اميرالمومنين وجود داشته است.
در تشخيص موضوعات نيز وضع به همين گونه است كه در مورد احكام ثانويه عرض شد. يعني با توجه به تفاوت موضوعات ممكن است تفاوت هائي در اجراي قوانين اسلامي در زمان حاضر و حكومت حضرت اميرالمومنين(ع) وجود داشته باشد. ولي بايد دانست كه همه اين تفاوت ها و اختلاف ها منوط به تشخيص حاكم مشروع جامعه اسلامي است.
براي مطالعه بيشتر در اين رابطه مي توانيد كتاب « اسلام و مقتضيات زمان» نوشته استاد شهيد مرتضي مطهري را مطالعه فرمائيد.
پي نوشت:
1. محمد كليني، اصول كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، بيتا، ج 1، ص 58.
موفق باشید.