اینکه در قر آن آمده است شراب منفعت هایی دارد و مضراتی دارد ولی مضرات آن بیشتر از منافع آن است به چه دلیل و فلسفه ای حتی اگر بسیار کم مصرف شود و باعث مستی نشود حرام است ؟ با توجه به اینکه بعضی از مشروبات الکلی خواص درمانی نیز دارند بجز مضرات آن چرا اگر به میزان کم هم مصرف شود باز حرام است آیا شراب و مایعات مست کننده دیگر ضرری بجز مستی و زوال موقت عقل دارند ؟ اگر دارند چه مضراتی ؟
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
براي پاسخ به اين سوال به چند نكته توجه داشته باشيد
1. در بسياري از موارد سختگيرى در حرمت، براى جلوگيرى از عادى سازى و در مجموع براي فرهنگسازى است. در موارد متعددى ثابت شده كه شروع يك خلاف كوچك، آدمى را به مراحل بعدى مىكشاند؛ به طورى كه در ادبيات عاميانه مشهور شده كه تخم مرغ دزد، شتر دزد مى شود.
در واقع سوال اساسي آن است كه با وجود ضرر بيشتر، چرا يك فرد اصرار به خوردن حداقل مقدار كمي از آن دارد؟ به نظر نمي آيد دليل آن چيزي جزء هوي نفس و لذت بردن آني باشد حال چگونه مي توان ميليونها انساني كه طعم موقت چنين لذتي را چشيده، از ادامه مصرف آن دور نگه داشت؟
بنابراين،حرمت حتي يك قطره از شرب خمر، چه بسا براى جلوگيرى از جرأت نسبت به مراحل بعد و يا بدآموزى نسبت به ديگران باشد. لذا طبيعي است كه اسلام براي دور نگه داشتن و عدم رواج آن در جامعه از اساس آن را حرام بداند.
2. در صورت حليت يك قطره از شراب، چه تضميني براي عمل به سائر احكام وجود دارد به نظر شما با فرض عدم اشكال در يك قطره شراب، عدم پرهيز بدن و لباس از يك قطره بول يا خون اشكال دارد؟ يك نگاه به نامحرم در طول هفته اشكال دارد؟ ترك يك نماز در طول روز اشكال دارد؟ و...
بنابراين با فرض حليت مقدار كمي از شراب، بايد در همه محرمات و واجبات تخصيص بزنيم حال در شرائطي كه با وجود اين همه سخت گيري اسلام در دور نگه داشتن جامعه از گناه، باز شاهد رواج گناه در سطح جامعه هستيم آيا مي توان با شرائط مطرح شده در سوال، اميدي در عمل به دستورات اسلام داشت.
به علاوه آنكه با فرض حليت قليلي از شراب، احكام ديگري از اسلام نيز بايد تعطيل شود مثلاً در كشور هاي اسلامي كارخانه هاي بزرگ شراب سازي بايد تاسيس شود چرا كه حداقل ميليونها مسلمان حق دارند از شراب كم استفاده كنند.
3. فارغ از آنچه بيان شد در جست و جوي فلسفه احكام نبايد هميشه به دنبال علوم تجربي رفت و دليلي مادي و فيزيولوژيك برايش جست و جو نمود. اين فرايند كه همواره در پي يافتن مصلحت يا مفسدهاي طبي باشيم برخاسته از نگرشي مادي گرايانه است. در حالي كه بسياري از احكام مصالحي معنوي دارند كه در حوزه هيچ يك از علوم بشري قابل تحقيق نيست قرآن مجيد فلسفهاي بالاتر را بيان فرموده و آن "متقي شدن"(1) است.
بر اين اساس چه بسا خداوند در حرمت شراب ده ها دليل از جمله مستي و زوال عقل و.... قرار داده كه ما از بسياري از آنها بي خبريم و به همان دلائل خوردن حتي يك قطره از شراب حرام شده است.
خلاصه از آن جا كه معتقديم احكام شرعي از طرف خداوند به وسيله پيامبر يا معصومان بيان شده است، به آن ملتزم شده و عمل مي كنيم؛ چنان كه در امور عادي اين گونه عمل مي نماييم. با اعتمادي كه به پزشكان متخصص داريم، به نسخه هاي آن ها عمل مي كنيم؛ بدون اين كه از خواص داروهاي نوشته شده مطلع باشيم.
منطقي ترين دليل ما بر پذيرش حكم آن است كه اين دستور به عنوان تكليفي ديني از مجاري منطقي و قابل اعتماد شريعت به ما رسيده است. در نتيجه، عمل به اين دستور همانند هر دستور ديگر تعبدي شرعي، لازم و منطقي و معقول است.
در پايان براي مطالعه بيشتر در اين زمينه و مضرات سراب به آدرس " http://mahantaa.blogfa.com/post-144.aspx"مراجعه نمائيد.
پي نوشت ها:
1. بقره (2)آيه 21.
موفق باشید.