خوارج چه کسانی بودند ؟ عقاید و باور های خوارج چه بود ؟

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خوارج، جمع خارجي، و از خروج به معناي سركشي وطغيان گرفته شده، و معادل فاسي آن شورشيان، جمع شورشي است؛ كلمه خرج هر گاه با حرف "علي" متعدي شود دو معنا دارد:
1. اعلان مبارزه با ديگري
2. سرپيچي از فرمان والي وحاكم .
گروه خوارج را بدان جهت به اين نام خوانده اند كه از فرمان علي (ع) تمرد كرده و عليه او شوريدند ... البته خوارج را "مارقه" هم ناميده اند به اين نام هم در روايات نبوي اشاره شده است و هم در سخنان امام علي (ع). (1)
شهيد مطهري نيز مي نويسد:
علي در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد كرد و با آنان به پيكار برخاست: اصحاب جمل كه خود آنان را ناكثين ناميد و اصحاب صفين كه آن ها را قاسطين خواند و اصحاب نهروان يعني خوارج كه خود آن ها را مارقين مي‏خواند. (2)
فرقه خوارج يكي از فرقه هاي اسلامي است، كه در سال 37 در جريان جنگ صفين و مسئله حكميت پديد آمد. آنان عده‌اي از سپاهيان حضرت علي (ع) بودند كه در آغاز از معاويه و عمرو عاص فريب خورده و با پيشنهاد حكميت از طرف معاويه موافقت كردند. امام علي را به قبول آن وادار كردند. ولي پس از آن كه قرارداد آتش بس و آيين نامه حكميت به امضاي طرفين رسيد و عمرو عاص در حكميت نيرنگ نمود، آنان كه تازه به اشتباه خود پي‌برده بودند، به جاي آن كه خود را نكوهش كنند و از امام علي عذر بخواهند، مرتكب اشتباه بزرگ تري شده و حكميت را اساساً مردود دانسته و آن را مخالف با حكم خدا انگاشته، ارتكاب آن را مايه شرك و كفر اعلان كردند. از اين رو از امام خواستند كه از كرده خود توبه كند و عهدنامه آتش‌بس را نقض كرده، جنگ با معاويه را از سرگيرد. (3) اين گروه داراي عقايد خاص بود ندكه اين امر نيز درپيدايش اين فرقه نقش داشت:
1. خوارج عقيده داشتند كه حكومت از آن خداوند است ؛ از اين رو آيه قرآن : «إن الحكم إلاّ لله» را نادرست تفسير كرده، حكم به معناي قانون و برنامه حكومت را با حكم به معناي فرمانروايي و داوري اشتباه كردند. در نتيجه حكميت را مخالف قرآن دانستند. (4)
2. ارتكاب گناه را شرك و كفر دانسته و كساني را كه به حكميت رضايت داده بودند، مشرك و كافر مي شمردند. (5)
3. تكفير علي و عثمان و معاويه و اصحاب جمل و اصحاب تحكيم (كساني كه به حكميت راي داده بودند). مگر آنان كه به حكميت راي داده و توبه كرده بودند.
4. تكفير كساني كه قائل به كفر علي و عثمان و آناني كه يادآور شديم، نباشند.
5. ايمان تنها عقيده قلبي نيست، بلكه عمل به اوامر و ترك نواهي جزء ايمان است. ايمان امر مركبي از اعتقاد و عمل است.
6. وجوب بلا شرط شورش بر والي و امام ستمگر. (6)
7. همچنين خوارج، مرتكب «گناهان كبيره‏» را كافر مى‏شمردند و ريختن خونشان را مباح مى‏دانستند. و خروج با امامان خود را بر ضد كافران و منافقان «واجب‏» مي دانند. (7)
اين گروه، انسان هاي كوتاه نظر، ساده‌انديش، متعصب و دودل بودند كه اين امور نيز در خروج آن ها عليه امام نقش داشت.
راي اگاهي بيشتر ،به كتاب جاذبه و دافعه علي (ع)، استاد شهيد مرتضي مطهري، مراجعه نمائيد .
پي نوشت ها :
1. فرق و مذاهب كلامي، علي رباني گلپايگاني قم، دفتر تحقيقات و تدوين كتب درسي، وابسته به مر كز جهاني علوم اسلامي، 1377ش، ص 279.
2. مرتضي مطهري، جاذبه ودافعه علي (ع) ، تهران حسينيه ار شاد، 1349، ص111
3. علي رباني، همان ، ص 280.
4. غلام حسين مصاحب، دايره المعارف فارسي، ج1، ص919.
5. علي رباني گلپايگاني، همان، 281.
6. جاذبه و دافعه علي (ع)، مرتضي مطهري، از انتشارات حسينيه ار شاد، تهران، 1349ش ص126-127.
7. جواد مشكور فر هنگ فرق اسلامي، مشهد، موسسه چاب و انتشارات آستان قدس رضوي، 1375، ص1871.

موفق باشید.