من قرار است یک ماه دیگر به عمره دانشجویی مشرف شوم و عده ای از نزدیکانم شبهه افکنی میکنند و میگویند پول عمره را به چند فقیر بده ثوابش بیشتر است مگر خدا چه نیازی دارد که به مکه بروی اگر پولی که قرار است خرج عمره کنی بدهی به چند فقیر بیشتر ثواب دارد و به جیب عربهایی نمیرود که عیاشی میکنند و آنها بنام خدا مردم را گول میزنند و میگویند اگر این پول را به چند فقیر بدهی بسیار بهتر از این است که به عمره بروی میگویم میخواهم به خانه خدا بروم میگویند مگر خدا خانه دارد خدا وند همه جا هست جواب این شبهات چیست لطفا مستدل و منطقی جواب بدهید لطفا طوری جواب بدهید تا بتوانم جواب شبهات آنها را بدهم و این شبهات در ذهن خودم بر طرف شود

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
با عرض پوزش از تاخيري كه در ارسال پاسخ ايجاد شد؛ در مساله خانه خدا و ماهيت اين تعبير در نوبت هاي ديگر به طور مفصل پاسخ داده شد، اما مورد اين قبيل شبهات واهي بايد گفت، مشكل اصلي اين قبيل افراد نه با اعراب بلكه با تقيدات ديني و تعبد در انجام تكاليف مذهبي است و تجربه نشان داده كه خود اين افراد در موضوعات گوناگون ديني تقيد چنداني نداشته و تنها به اموري كه از نظر خود خوب و منطقي مي بينند پايبندند.
اين دين داري چيزي جز نفس پرستي نيست و بويي از تسلم در برابر خواست خداوند و تسليم در برابر دستورات او و گردن نهادن به فهم خدا و رسول نبرده است در حالي كه حقيقت اسلام تسليم بودن است. اميرمومنان (ع) در روايتي پس از بيان اينكه معناي اسلام، تسليم شدن در مقابل پروردگار است و اين كه نشان تسليم در عمل آشكار مي شود، مي‌فرمايد:
«مومن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نمي‌گذارد، بلكه بر آنچه از پروردگارش رسيده بنيان مي نهد». (1)
هرچند اگر اين افراد را واقعا غير مغرض بدانيم بايد بگوييم منشا اين قبيل شبهات عدم شناخت از فريضه حج و تصور عوامانه از اين فريضه مهم در حد يك سفر عادي زيارتي و يا يك توريسم مذهبي است، در حالي كه به هيچ وجه اين گونه نيست. در واقع فريضه حج به عنوان يك فريضه واجب بايد همانند هر عمل ديني ديگر حتي در شرائط سخت و دشوار انجام شود و موانع اجتماعي و سياسي و اقتصادي نبايد جلوي انجام اين عمل مهم و واجب را بگيرد.
در اسلام يكي از پنج ركن اساسي دين حج قلمداد شده است (2) در نتيجه برابر دانستن اين عمل واجب با سفرهاي عادي و مقايسه آن با انفاقات و مبرات و خدمات اجتماعي بي مورد است؛ اگر بنا بر مقايسه باشد مي توان بسياري از آداب و سلوك فرهنگي و رسومات عرفي را كه هر ساله در ايران انجام مي شود مقايسه كرد و مثلا گفت هر ساله چند هزار ميليارد تومان در كشور هزينه رسم و رسوماتي مانند سفره هفت سين و تشريفات شب يلدا و... مي شود كه با اين پول مي توان چند صد بيمارستان و مدرسه و ... ساخت.
بديهي است كه از نظر همين مخالفان اعمال ديني مانند حج اين مقايسه ها بي معناست و نبايد امور مختلف را در مقايسه با هم ديد، در اين صورت بايد از اين افراد پرسيد اگر اين مقايسه در اين گونه امور عرفي و غير واجب مجال ندارد، چگونه در مورد يك عمل واجب و ضروري قابل طرح است.
البته بديهي است كه جايگاه عمره مفرده به عنوان يك عمل مستحب قابل تطبيق كامل بر حج واجب و فريضه قطعي ديني نيست؛ اما در عين حال نبايد از ياد برد كه در درون همين عمل مستحب ديني چه فوائد و بركات و ثمرات بي بديلي در روح و روان و جهت گيري آينده فرد حاجي نهفته است كه با هيچ عمل مشابهي قابل دستيابي نيست.
در حقيقت كم نبودند و نيستند كساني كه با يك سفر حج و دل دادن به عظمت خانه خدا و معنويت نهفته در سرزمين وحي و ارتباط برقرار كردن با روح تعاليم انسان ساز حج تحولي عميق را در زندگي خود حاصل كرده و مسير زندگي خود را به سمت سعادت و بندگي مومنانه خدا و خدمت خالصانه نسبت به خلق تغيير دادند؛ ايا مي ارزد كه انسان از رسيدن به اين اوج معنويت و قرار گرفتن در مسير سعادت به بهانه هاي واهي دست بكشد؟
در مورد نگاه منفي به اعراب هم بايد گفت اگر منشا اين نگاه منفي نژاد پرستي و برتر دانستن نژاد ايراني بر عرب است كه اين گونه افراد تفاوتي با نژاد پرستان آفريقاي جنوبي و برده داران طول تاريخ ندارند و از نگاه انساني فاصله بسيار دارند؛ اما اگر انتقاد اين افراد به اعراب به خاطر گرايش مذهبي خاص آن ها باشد بايد گفت:
اولا اين نگاه به اين دسته از مسلمانان ناشي از عدم شناخت درست يك ملت است و اين مردم هرچه كه باشند مسلمانند و در بسياري از امور ديني و حتي خصلت هاي انساني و اجتماعي نسبت به برخي از ما مدعيان فرهنگ و ادب جلوترند و ثانيا داشتن اين حس منفي و تنفر مخالف صريح دستورات ديني است كه مومنان را به برادري فراخوانده است.(3)
بسيار جاي تاسف دارد كه اين قبيل منتقدان داخلي اين حس منفي را نسبت به افراد عياش و توريست هاي سكس دنيا كه در مناطق گوناگون توريستي و سواحل زيباي غرب و شرق عالم به هوسراني مشغولند به كار نمي برند و چنين احساس بدي را در قبال اين گونه افراد دور از حريم انسانيت ندارند، اما برادران مسلمان خود را كه با آن ها خدا و كتاب و قبله و پيامبر مشترك داريم عياش و متقلب مي نامند و مطمئن باشيد كه اگر شما و امثال شما براي سفري توريستي بخواهيد به يكي از اين مناطق آلوده به گناه در جنوب شرق آسيا برويد تا اين حد مورد مخالفت و انتقاد اين گونه افراد واقع نمي شويد و توصيه به صرف اين هزينه سفر براي امور خير به شما پيشنهاد نمي گردد.
بر فرض كه انتقاد اين افراد نه از مردم عربستان كه از دولت مردان اين كشور باشد و گفته شود كه بخشي از منافع مادي حج به كمك اين افراد مي آيد، اما باز نبايد از ياد برد كه اين سطحي نگري است كه عمل مهمي مانند حج را به بهانه دولت كنوني حاكم بر حرمين شرفين به كنار بنهيم. زيرا در كشور عربستان در طول تاريخ حكومت هاي گوناگوني روي كار آمده اند و مسلمانان جهان از هر نژاد و مليت و مذهب تلاش كرده اند با حكومت هاي حاكم در اين كشور كنار آمده و تكليف ديني خود را انجام دهند و شيعيان ايران هم همين گونه عمل كرده و مي كنند و اگر در برهه اي از زمان به تشخيص مراجع و بزرگان دين انجام اين عمل ديني داراي مفاسدي بيش از مصالحش باشد، موقتا انجام آن متوقف خواهد شد.
پي نوشت ها:
1. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، نشر موسسه معصومه، قم، ج4، ص233، ماده سلم.
2. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش، ج 2، ص 18.
3. حجرات (49) آيه 10.
موفق باشید.