با سلام خواهش می کنم هر چه سریعتر به سوالم پاسخ دهید

من پسری هجده ساله هستم من از خداوند خواسته ای دارم خواسته ای که برای من خیلی مهم است و حاضرم برای رسیدن به ان هر کاری بکنم و از هیچ کاری دریغ نکنم
من برای رسیدن به این خواسته از حدودا هشت ماه پیش با خدا عهد کرده بودم که دیگر گناهانی مانند استمنا یا نگاه کردن به مستهجنات را انجام ندهم و در عوض خدا هرچه سریع تر ان خواسته ام را به من بدهد و انصافا از ان روز تا الان هیچ کاری نکردم با خدا گفته بودم که من تا عید خمین امسال این گناه را نمی کنم و تو نیز در عوض عید خواسته مرا براورده کن گفته بودم من این چیز را از تو می خواهم چه به صلاح من باشد چه نباشد حتی حاضرم دیگر به بهشت هم نروم ولی به این خواسته ام برسم ولی نرسیدم این مساله را با خاله ام در میان گذاشتم و او به من حدیث کسا را پیشنهاد کرد و الان هم دارم این حدیث را می خوانم
ولی الان دیگر به خدا اطمینان ندارم دیگر به خیلی از چیز ها اطمینان ندارم
خواهش می کنم کمکم کنید که چطور این مشکل را حل کنم نمی خواهم از خدا ببرم چون اگر از خدا ببرم مطمئنا کاری خواهم کرد که دیگر بتزگشتی نخواهد داشت
فقط خواهش می کنم شما نگویید شاید به صلاح نباشد یا هر چه خدا خواهد چون همانطور که گفتم این موضوع برایم اهمیت فوق العاده ای دارد و حاضرم هر چیزی را برای دست یابی به ان انجام دهم حتی اگر این کار به صلاحم نباشد
این کار خلاف شرع نیست

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از تاخير پيش آمده در پاسخ به پرسشتان بسيار متاسفيم و اميداوريم پوزش ما را بپذيريد.
هرچند مشكل شما بيش از هر چيز نيازمند مشاوره حضوري و بررسي جوانب و جزئيات آن به شكل دقيق و مشخص است، اما تلاش مي شود نكاتي پيرامون آن بيان شود؛ اصولا به نظر مي رسد شما در چند زمينه نيازمند يك بازنگري جدي در باورها و جهان بيني خود باشيد؛ اين موارد را در قالب چند پرسش مطرح مي كنيم:
1- خدا كيست و رابطه ما به او چگونه است؟
2- آيا ما مي توانيم با خداوند چنين معاهده و مشارطه اي داشته باشيم؟
3- ايا خداوند موظف به پذيرش اين قراردادهاي يك طرفه و عمل بر اساس آن است؟
4- آيا بر اساس ضوابط صفات خداوند و حكمت الهي، خداوند بايد در عملكرد خود مصالح واقعي شخص و عموم جامعه را مد نظر قرار دهد يا خواسته هاي ما هرچند به مصلحتمان نباشد؟
5- اگربنا باشد كه خداوند اين گونه مطيع خواسته ها باشد و يا بتوان با تهديد او را به انجام برخي امور وادشت، آيا خدائي او و اداره و مديريت او بر عالم زير سوال نمي رود ؟
اين ها و مانند آن سوالاتي هستند كه به نظر مي رسد يافتن منصفانه و دقيق پاسخ آن ها كمك شاياني به برطرف شدن دغدغه كنوني شما مي نمايد. ما در معارف دينمان خداوند را موجودي در نهايت كمال و علم و حكمت مي شناسيم و معتقديم همه موجودات عالم و حوادث و رخدادهاي عالم مخلوق خداوند هستند و او هر خلقي را در نهايت زيبايي انجام داده است:
« الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَه (1) آن كه هر چه را آفريد به نيكوترين وجه آفريد » چرا كه او خود در اوج كمال است و از كامل مطلق بهرتين و زيباترين نظام صادر مي شود.
به علاوه او همه امور در تحت اراده او هستند و اگر در مساله اي مصلحت و حكمت او اقتضا نكند، اگر تمام امور و وسائط هم دست به دست هم دهند، خداوند اراده انجام آن كار را نمي نمايد و آن كار واقع نمي گردد؛ همه عالم مسخر خداوند و تحت اراده و خواست اوست و همان گونه كه خلق همه چيز به دست خداوند است ادراه و مديرت آن هم مطلقا با خداوند است:
« وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ (2) و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، كه مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! »
اين عالم عالم آزمايش ما انسان هاست و اين آزمايشات بدون رخداد حوادثي كه به نظر ما سخت و دشوار مي رسند و يا اموري كه تحمل ان براي ما طاقت فرسات حاصل نخواهد شد ؛ ما چه بخواهيم و چه نخواهيم عالم ماده عالم تصادم خواسته ها و تمايلات است و منطقي نيست كه توقع داشته باشيم در اين عالم به همه خواسته ها و تمايلاتمان برسيم.
خداوند خود اين عالم را مشتمل بر آزمايشاتي اين گونه برشمرده (3) در نتيجه توقع اين كه خداوند بنا برخواست ما اين آزمايشات را از مسير زندگي ما بردارد به معناي درخواست گرفتن هدف زندگي و خلقت ما در اين عالم است كه كاملا بي معناست.
در عين حال خداوند خود به ما انسان ها اين مجال را داده كه خواسته هاي خود را از او طلب كنيم و تلاش كنيم به خواسته هاي مشروع خود برسيم؛ در كنار همه تلاش هاي مثبت و مشروع خودمان مجال درخواست از او را نيز به ما داده و فرموده است: «اُدعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ ؛ (4) مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم»؛ اما بايد توجه داشت كه اين استجابت و پذيرش دعا لزوما به معناي رسيدن ما به خواسته هاي خودمان نيست و چه بسا بسياري از خواسته هاي مشروع بندگان، حتي بهترين بندگان خداوند به اجابت مورد نظر نمي رسد.
اصولا بناي خداوند و سنت او بر برآوردن همه حاجات و درخواست هاي ما نيست و به علاوه اين امر به واسطه مصلحت هاي عالم و ويژگي هاي عالم ماده شدني و معقول نيست. در واقع ائمه اطها كه وسيله هاي ما در برابر خداوند هستند، در كلام خود و در خطاب با خداوند فرمودند:
« يَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِل ؛(5)اى آنكه اسباب و دست آويزها، حكمت او (آنچه صلاح دانسته و مقدّر فرموده) را تغيير نمي دهد».
پس در جمع بندي بايد گفت ما حتي اگر در بهترين شرايط و بهترين زمان و مكان ممكن از خود خداوند هم درخواستي داشته باشيم معلوم نيست كه آن چه خواسته ايم به ما برسد ؛ بلكه بالاترحتي اگر خود معصومين عليهم السلام هم كه خواسته اي نامعقول و نامشروع ندارند از خداوند براي خود درخواستي داشته باشند باز معلوم نيست كه به طور قطع به آنچه درخواست نموده اند برسند، چنان كه در زمان بيماري حضرت زهرا عليها السلام چند معصوم براي شفاي ايشان دعا مي كردند. اما در نهايت آن حضرت بهبود نيافت و به شهادت رسيد !!
با توجه به آنچه ذكر شد روشن مي شود كه به يقين اين امر صحيح نيست كه گمان كنيم اگر از خداوند درخواستي داشتيم حتما بايد آن حاجت را همان گونه كه خواستيم به ما عنايت بفرمايند و اگر به همان نتيجه نرسيديم پس بايد از خدا و بندگي او دست بكشيم، زيرا مبنا و معيار در اين امر و همه امور رعايت مصالح و ضرورت هاي خود ما و مجموعه عالم و قضا و تقدير الهي است نه آن چه ما مصلحت و خوب و مطلوب مي پنداريم .
به علاوه اگر فرض كنيم كه از خدا بخواهيم امري را هرچند به صلاح ما نيست محقق كند، آيا ما در اين ميانه تنها هستيم و اين امر به هيچ وجه به مصالح افراد ديگر گره نخورده و آيا حاصل شدن آنچه ما خواسته ايم به معناي عدم ارتباط آن با همه افراد پيرامون ما و مصالح و مفاسد و دنيا و آخرت آن هاست؟ مسلما خير و به همين دليل خداوند نگاهي عام و فراگير به مصالح مجموع بندگان داشته و به همين جهت مي فرمايد:
« عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون (6) . چه بسا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. »
در نهايت هم تذكر اين امر بد نيست كه آنچه شما با خدا عهده كرده ايد وظيفه اي است كه به عنوان يك بنده مطيع به عهده هر مسلماني است و ترگ گناهان نام برده وظيفه ماست چه خواسته و حاجتي داشته باشيم و چه نه و در هر حال نمي توان در برابر اين وظايف از خداوند مطالبه اي داشت. گرچه يقينا اراده اي كه در ترك اين گناهان به خرج داده ايد مورد تحسين است و اي كاش اين كارها را تنها و تنها براي رضاي خداوند انجام مي داديد نه به جهت رسيدن به خواسته خود؛ چانن كه حافظ مي فرمايد:
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد نكن كه خواجه خود روش بنده پروري داند
در هر حال براي شما آرزوي موفقيت در همه امور زندگي مي كنيم و اميداوريم كه به خواسته مذكور خود نيز از طريق صحيح و منطقي و با رعايت همه جوانب ايماني و اعتقادي برسيد و در هر حال راضي به رضا و قضاي الهي باشيد.
پي نوشت ها:
1. سجده (32) آيه 7.
2. اعراف (7) آيه 54.
3. بقره (2) آيه 155.
4. غافر (40) آيه 60.
5. امام سجاد(ع)، الصحيفة السجادية دعاي سيزدهم، نشر الهادى‏، قم‏، 1418 ق، ص 69.
6. بقره (2)آيه 216.
موفق باشید.