با سلام و خسته نباشید
آیا در اسلام زن اجازه ی رهبریت و مدیریت دارد؟ اگر نیاز به شرایطی دارد این شرایط کدامند؟ لطفا با استفاده از آیات قران و احادیث شرح دهید.
می گویند حضرت فاطمه اگر مرد می بود حتما پیامبر می شد. چرا به خاطر زن بودنش پیامبر نشد؟

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مورد نبوت، قرآن صراحت دارد كه خداوند فقط از مردان كساني را كه صلاحيت براي اين امر داشته اند، انتخاب كرده است:
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي‏ إِلَيْهِمْ (1)
و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‏كرديم.
اين آيات در صدد نفي انتظار غلط مشركان است كه مي گفتند چرا ملائكه به عنوان پيامبر نازل نمي شوند:
فَقالَ الْمَلَأُ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُريدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهذا في‏ آبائِنَا الْأَوَّلين(2)
جمعيّت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه مى‏خواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا مى‏خواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‏كرد ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيده‏ايم!
اين سخن قوم نوح و ديگر اقوام و مشركان مكه بود كه از روي غرور و خودبزرگ بيني انتظار داشتند نه انساني ديگر؛ بلكه ملائكه به عنوان رسول بر آنان نازل شوند و خداوند مي فرمايد اين سنت خداوند است كه مرداني از خودشان را مبعوث كرده و مي كند.
بودن پيامبران از مردان از حكمت خداوند است. زيرا اگر پيامبر ملك باشد، سنخيتي با آدميان نداشته و نمي تواند با آنان انس يافته و با او مانوس شوند و الگوي آنان گردد. اما زن بودن پيامبر گرچه اين اشكال را ندارد، ولي با توجه به واقعيتي كه وجود دارد، زنان كه جنس لطيف هستند هم براي تحمل مشقات رسالت مناسب نيستند و هم انسان ها و بخصوص مردان مغرور، حاضر نيستند امامت و هدايت زني را بپذيرند.
جالب اينجاست كه در طول تاريخ هم مردم و بخصوص مردان حاكميت، امامت و هدايت كمتر زني را پذيرفته اند و حكومت و رهبري زنان جزو نوادر تاريخ است از اين رو زمان حضرت سليمان وقتي هدهد مشاهده كرد كه بر سرزمين سبا زني حكومت مي كند، متعجب شد و در گزارش خود از سفر اين نكته را گنجاند:
إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ(3)
من زنى را ديدم كه بر آنان حكومت مى‏كند.
اين مطلب گر چه براي هدهد و ديگران تعجب برانگيز يا غير قابل قبول بود، ولي خداوند و حضرت سليمان آن را تقبيح نكردد و ممنوع نشمردند.
آيات قرآن هم ملاك برتري نزد خدا را نه زن يا مرد بودن، بلكه ايمان و عمل صالح (تقوا) مي شمارند(4) و اينها نشان مي دهد كه مرد بودن شرط ذاتي لازم براي رسالت نيست، بلكه با توجه به روحيه بشر و طبع زن و مصلحت او و جامعه، سپردن اين مسئوليت به زنان مناسب نمي باشد.
اين جمله كه اگر حضرت زهرا مرد بود، رسول بود، ظاهرا از سخنان رهبر كبير انقلاب در بيان مقام متعالي حضرت زهرا است كه ايشان براي تصدي شأن رسالت صلاحيت داشت و هيچ كم نداشت الا اين كه زن بود و مصلحت فرد و جامعه بر اين است كه زن پيامبر نباشد از اين رو اراده خدا بر انتخاب انبياء از بين مردان مي باشد.
در مورد رهبري جامعه، بنا بر روايات و استنباط فقيهان تصدي امامت و رهبري جامعه به زنان داده نمي شد، زيرا زن ريحانه و لطيف است و مصلحت خودش و جامعه در ريحانه ماندن اوست و به عهده گرفتن وظيفه امامت و رهبري جامعه براي او مصلحت نيست. اما در غير رهبري جامعه و در غير مسئوليت رياست جمهوري بنا به برداشت بيشتر فقيهان، به عهده گرفتن ساير مسئوليت ها و مديريت ها جايز است.
دقت بفرماييد كه در ميان زنان افرادي مانند حضرت زهرا (س) هستند كه از نظر مقام از خيلي از انبياء بالاتر بوده اند.
پي نوشت ها:
1. يوسف(12) آيه109؛ نحل(16) آيه 43؛ انبياء(21)آيه7.
2. مومنون(23) آيه24.
3. نمل(16) آيه 23.
موفق باشید.